ما باید قبل از دیجیتال ماکتینگ، مارکتینگ را بشناسیم یعنی به سواد کسب و کار و علم کسب و کار دست یافته باشیم.
اشخاصی که شرکت هایشان را با چرا شروع میکنند برندهای ماندگاری میشوند. کارفرماها به خاطر سرمایه ای که دارند قصد دارند خواسته ی خود را به ما تحمیل کنند اما با یادگیری یکسری از فرهنگ های دیجیتال مارکتینگ، این کارفرماها دیگر نمیتوانند چیزی را به ما تحمیل کنند.
سه دسته کارفرما وجود دارد:
1. کارفرماهای دسته اول، هیچ علمی از دیجیتال مارکتینگ ندارند و میخواهند که فقط به سلیقه ی آنها احترام بگذارید در حالیکه سلیقه ی مخاطب، اولویت دارد نه کارفرما. لذا تصور چنین کارفرماهایی اینست که در زمان خاصی برای آنها کار کنیم .
2. کارفرماهای دسته دوم، اطلاعاتی درباره ی دیجیتال مارکتینگ دارند اما نمیخواهند بودجه ای را برای این کار اختصاص دهند و توهمی هستند.
3. کارفرماهای دسته سوم، کسانی اند که معروف نیستند و مسیر زندگی خود را سپری میکنند اما ما با بهره مندی از تجارب آنها میتوانیم اعتباراتی کسب کنیم.
یکی از فرهنگ های کسب و کار اینست که شرکت ها گزارش کار تهیه کنند.
دز NLP سه دایره ی اضطراب، راحتی و یادگیری وجود دارد. درواقع چیزهایی که آموخته ایم در دسته ی راحتی قرار دارد و چیزهایی که هنوز نیاموخته ایم در دسته ی اضطراب قرار دارد. همچنین وقتی که اقدام به یادگیری چیزی میکنیم در دسته ی یادگیری قرار دارد.
در فضای اینترنت و کسب و کار، چیزی به نام قطعیت وجود ندارد چون باید تست بگیریم تا بتوانیم در نهایت، یک بودجه بندی را اختصاص دهیم و با چند تست، بودجه ی سالانه را مشخص کنیم.
ناموس کسب و کار، اعداد است یعنی باید برای هر کاری زمان مشخصی را تعیین کنیم.
به صفحه ی محصول، Landing page یا صفحه ی سفارشی شده میگویند. لذا صفحه ی هدفمند در راستای یک هدف مشخص و برای یک مخاطب مشخص می باشد.
Big Data یعنی یک جامعه را به سمتی سوق دهیم یا به عبارتی دیگر، هم از مرز اخلاقی و هم از مرز بی اخلاقی استفاده کنیم. مثلا چین روی Big Data کار میکند تا بفهمد تقاضای ایرانیان برای خرید چیست و از این طریق، تمام مولفه های درک مشتری را در نظر بگیرد.
در محصول فیزیکی یا آفلاین، بازار حضوری تاثیر بسزایی دارد یعنی بازار آفلاین و آنلاین باید بصورت موازی با هم پیش بروند. یکی از فرضیه های اول اقتصاد اینست که افزایش قسمت، نمودار تقاضا را کاهش می دهد.
چهار چیز در کار کردن، اولویت دارد:
1. معنویت
2. اعتبار
3. پول
4. ارتباط
معنویت از دیدگاه کتاب بازی بی نهایت به سه دسته تقسیم میشوند: دسته ی اول، انتظار دارند همان قدر که برایت کار میکنند برایشان کار کنی. دسته ی دوم، افرادی اند که صرفا توقع دارند برایشان کار کنی و دسته ی سوم، افراد بخشنده هستند. لذا افرادی در دنیا موفق ترند که بخشنده تر هستند.
معنویت به چیزهایی گفته میشود که حس خوبی به ما بدهد.
ارتباط یعنی ما چه ارتباطی بسازیم تا بتوانیم وارد یک صنف شویم.