سحر فیضی
سحر فیضی
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

آشپزی

یکی از کارهایی که حال من را خوب می‌کند، آشپزی است. وقتی به این موضوع فکر می‌کنم که امروز قصد پخت چه غذایی را دارم، انگار قرار است که اثری هنری را خلق کنم، برای خلق این اثر هنری ابتدا باید درباره موضوع اثر تصمیم بگیرم ، آش، پلو خورشت، دلمه و ...؟

بعد از تصمیم گرفتن سراغ مواد اولیه می‌روم، داخل یخچال چه موادی داریم؟ چه چیزهایی را باید از بیرون تهیه کنم؟ درست مثل یک هنرمند با شور و شوق به دنبال آماده کردن مواد اولیه می‌روم، همیشه سعی می‌کنم از موادی با کیفیت و تازه استفاده کنم.

تصور کنید که وارد مغازه میوه‌وتره بار شده و در فضایی پر از رنگ و عطر در حال قدم‌زدن و انتخاب هستید، درست شبیه یک نقاش در مغازه ابزار و بین رنگ‌ها، کاغذها و قلموهای متفاوت، چقدر لذت‌بخش است.

انواع مختلف صیفی‌جات مثل گوجه، خیار، پیاز، فلفل، کلم، و سبزی مثل ريحان، نعنا،‌ جعفري و میوه‌ها مثل سیب، هلو، آلو، گلابی، انگور و ... با رنگ، طعم و عطر خاص خودشان.

در همان حال كه قدم مي‌زنم در خيال خود با آنها غذاي موردنظرم را مي‌پزم و آن را دورهم مزه مزه مي‌كنيم. يا مي‌بينم كه نشسته و ميوه‌ها را گاز مي‌زنيم. جالب است كه اين علاقه باعث تبحر من در انتخاب ميوه‌هاي با كيفيت شده است و اغلب كه با ماشين از كنار ميوه فروشي ها مي‌گذريم، مي توانم از دور ميوه هاي باكيفيت را تشخيص دهم و ناگهاني تصميم گرفته و همانجا خريد كنم.

خريد مواد اوليه آشپزي و ميوه‌جات به خودي خود در من احساس شادماني به وجود مي‌آورد.

بعد از خرید و مهیا شدن همه چیز، وارد مرحله اصلی می‌شویم.

حال چگونه اين مواد را تركيب كنم تا به بهترين طعم و كيفيت دست يابم؟

از كجا شروع كنم؟‌ مي‌توان گفت كه اكثر ما آشپزي را با درست كردن پياز داغ شروع مي‌كنيم. من پيازهاي قرمز را بيشتر دوست دارم، به نظرم اصالت بيشتري دارند، رنگ و بو و طعم تند و تيزتري نسبت به بقيه دارند.

با كمي روغن محلي يا زيتون معركه مي‌شود. بعد مرحله به مرحله پيش مي‌روم.

طرح كلي از قبل در ذهنم است، بعضي مواد را بايد قبلا آماده كنيم ، مثلا حبوبات را روز قبل بخيسانيم.

فاز اصلي كه همان پخت غذا است، تقريبا به شكل خودكار انجام مي‌شود، مكان و زمان را فراموش مي‌کنم ، غرق در لذت عمیق در انجام کار که همانا خلق اثر هنری منحصر به فردی است.

یاد مفهوم "غرقگی" یا "تجربه اوج" در کتاب "غرقگی" اثر"میهای چیک سنت میهای" می‌افتم، حين آشپزي زمان اكثرا براي من متوقف مي‌شود و من فقط غرق در آشپزي مي‌شوم و خصوصا اگر در حال طبخ غذاي مورد علاقه يكي از عزيزانم باشم.

از لحظاتي كه احساس شادماني عميق و لذت از خلق اثري منحصر به فرد دارم، پخت و پز است، شايد براي شما موضوعي كسالت آور باشد و جزء ترجيحات آخرتان.

به مرور كه تمركزم روي آشپزي بيشتر شده، تبحر و مهارت بيشتري هم پيدا كرده و غذاهايم خوشمزه تر و باكيفيت تر هم شده است و همين موضوع سبب افزايش شادي و نيزاعتماد به نفسم در اين زمينه شده است.

و بهترين زمان موقع سرو غذا است كه همه دور هم نشسته و حين گفتگو غذا را مي‌خوريم و وقتي بازخوردهاي مثبت مي‌گيرم لذت بيشتري مي‌برم. دور هم غذا خوردن مثل بازديد از نمايشگاه نقاشي يا اجراي زنده در كنسرت هم مي‌تواند باشد، جايي براي تعامل، تفاهم، تحسين، ابراز علاقه، بازخورد، ارائه اثر و شادماني.

آشپزیغرقگیشادمانی
کارشناس ارشد روانشناسی، کوچینگ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید