متین پسر مهربان.متین کسی بود که توانایی زیادی در حقیقت داشت.او در کودکی به گربه ای زیبا اهمیت میداد و با او دوستی میکرد.بعد مدت ها گربه از دنیا رفت و متین مهربان برایه بقا به جنازه گربه روی اورد و جنازه ان را سوزاند.متین در کودکی هی گریه میکرد که ناگه در زمین کشاورزی کار میکرد.