مثبت اندیشی سمی چیست؟ هنگامی که در زندگی اتفاقی رخ میدهد باید بدانید که چگونه با آن برخورد کنید تا مشکلی برایتان ایجاد نشود چرا که اگر صرفاً بخواهید به قسمت مثبت قضیه نگاه کنید و هرگز به احساسات واقعیتان توجهی نکنید باعث میشود تا دچار فشارهای درونی از جمله احساس گناه، استرس و اضطراب شوید.
بنابراین لازم است تا فرق بین مثبت گرایی سمی و مثبت اندیشی را بدانیم که چه تفاوتی بین آنها وجود دارد. در این بخش تصمیم داریم تا مقالهای با عنوان مثبت اندیشی سمی را مورد بررسی قرار دهیم و ابعاد مختلف آن را برایتان تشریح کنیم.
مثبت اندیشی سمی به معنای تلاش برای تمرکز صرف بر جنبههای مثبت زندگی و نادیده گرفتن یا سرکوب احساسات و افکار منفی است. این نوع تفکر اغلب با شعارها و جملات کلیشهای مانند "فقط افکار مثبت" یا "همه چیز خوب است" همراه است.
مثبتاندیشی سمی میتواند پیامدهای منفی زیادی برای زندگی افراد داشته باشد که به صورت زیر است:
سلامت روان: مثبتاندیشی سمی میتواند باعث مصرف مواد مخدر و سایر مشکلات سلامت روان منجر شود.
انکار سختیها: مثبت اندیشی سمی به ما میآموزد که مشکلات و چالشهای زندگی را نادیده بگیریم یا وانمود کنیم که وجود ندارد. این امر میتواند منجر به تصمیم گیریهای اشتباه و عدم حل مشکلات شود.
ایجاد گناه و شرم: مثبت اندیشی سمی به ما القا میکند که اگر احساس گناه داشته باشیم، این امر میتواند منجر به احساس گناه و شرم و کاهش عزت نفس شود.
مقایسه با دیگران: مثبت اندیشی سمی باعث میشود تا خود را با دیگران مقایسه کنیم و باعث بروز مشکلاتی در روابط ما شود.
مثبت اندیشی سمی اغلب میتواند شکلی نامحسوس داشته باشد اما با شناخت نشانههای آن راحتتر میتوان شناساییاش کرد، نشانههایی مانند:
ماستمالی کردن مشکل بهجای مواجهه با مشکلات؛
احساس گناه درباره ناراحت بودن، عصبانیت، ناامید بودن و… ؛
مخفی کردن احساسات واقعی خود در پشت جملات انگیزشیای که همه تکرارشان میکنند؛
مخفی کردن و سرکوب احساس واقعی خود درباره یک فرد یا یک چیز؛
تلاش برای کاهش احساسات ناراحتکننده دیگران؛
ایجاد حس شرم در دیگران بهخاطر نداشتن احساسات مثبت؛
تلاش برای قهرمانبازی درآوردن و انکار ناراحتی و آزاری که تجربه میکنید.
احساسات منفی هم بخشی از زندگی هستند. به جای انکار راهی برای ابراز آنها و بهرهگیری از احساسات منفی به نفع خودتان پیدا کنید.
خجالت
زمانی که فردی بخواهد یک نگاه اجباری مثبت داشته باشد، معمولاً راجع به کشمکشهای خود سکوت میکند. هیچ کدام از ما نمیخواهیم که بعد از مثبت گرایی با چیزهای منفی روبه رو شویم. در واقع خجالت میکشیم که بگوییم مثبت گرایی ما جواب نداده و باز هم اتفاقات بدی برای ما رخ داده است. در نتیجه مدام دنبال انکار و پنهان کردن هستیم و از بیان واقعیتها شرم داریم .
احساسات سرکوب شده
مطالعات زیادی نشان میدهد که پنهان کردن یا انکار احساسات، عاملی برای استرس بیشتر روی بدن و افکار آشفته میشود. افراد احساسات سرکوب شدهای دارند؛ بسیار مهم است که ما در وهله اول بپذیریم که هم اکنون چه احساسی داریم و بر روی آن سرپوش نگذاریم. هنگامی که احساسات منفی را بپذیریم، به راحتی میتوانیم از آنها عبور کنیم و سرکوب کردن احساسات اصلاً کار درستی نیست.
انزوا و مشکل در روابط
انکار کردن حقیقت باعث میشود که ما از جهان واقعی دور باشیم. شاید بسیاری از افراد از کنار ما بروند و همین باعث شکنندگی ما میشود. پس سعی کنید اول از همه مشکلات خود را بپذیرید، حقایق روابط را قبول کنید تا دچار انزوا و تنهایی نشوید. به واقعیتهای یک رابطه فکر کنید و سعی کنید که صادقانه احساسات خود را بیان کنید و بیش از حد خودتان را خوبتر از آنچه که هستید نشان ندهید.
القای حس گناه
هنگامی که افراد مثبت اندیشی سمی داشته باشند، نمیتوانند احساسات غم انگیز خود را بیان کنند. هنگامی که میخواهند احساس درونی از جمله ناامیدی و ناراحتی را بیان کنند، احساس گناه میکنند و از این بابت اصلاً حال خوبی ندارند و همین عاملی برای بیشتر شدن احساسات منفی در درون افراد میشود.
جلوگیری از رشد فردی
مثبت اندیشی سمی باعث میشود که شما از واقعیتهای زندگی دور باشید. همین مدام شما را به سمت انکار میبرد و باعث میشود که خودتان را به چالش نکشید و دیگر رشد فردی از بین خواهد رفت.
در کلام ساده میتوان گفت که مثبت اندیشی یعنی رویدادها را در مغزمان منظم کنیم و اجازه ندهیم ذهنمان دچار آشفتگی شود و این موضوع به این معنا نیست که وقتی در زندگی با اتفاقی روبهرو شدیم احساسات واقعیمان را بروز ندهیم. مثبتگرایی سمی این باور است که صرف نظر از شرایط وخیم یا سخت، مردم باید ذهنیت مثبتی داشته باشند. این رویکرد یعنی فقط داشتن احساسات خوب در زندگی است. درحالی که خوشبین بودن و مشارکت در تفکر مثبت فواید بسیاری دارد. مثبتگرایی سمی احساسات سخت را به نفع نمای شاد و اغلب مثبت کاذب رد میکند.
همه ما میدانیم که نگرش مثبت به زندگی برای سلامت روانی مفید است. مشکل این است که زندگی همیشه مثبت نیست. همه ما با احساسات و تجربیات دردناک سروکار داریم. این احساسات هر چند غالباً ناخوشایند ولی مهم هستند و باید آنها را آشکارا و صادقانه احساس کرد و با آنها برخورد کرد.
اگر احساس میکنید به این احساسات دچار شدهاید، بهتر است این راهکارها را در نظر بگیرید:
به مشاوره مراجعه کنید
با یک دوست قابل اعتماد یا یک مشاور درباره این موضوع گفت و گو کنید تا ریشه مشکل شناسایی شود. از دوست قابل اعتماد یا مشاور خود بخواهید که گوش به زنگ باشد و اگر گفتار یا رفتاری دال بر مثبت اندیشی بیش از اندازه دید، آن را به شما اطلاع دهد.
احساسات روزانه خود را یادداشت کنید
این یادداشتها به شما کمک میکنند تا افکارتان را ثبت و ضبط کنید. در نتیجه با مرور آنها متوجه الگوهای مثبت اندیشی سمی احتمالی خواهید شد.
احساسات منفی را مدیریت کنید
احساسات منفی مثل علائم هشداردهندهای هستند که به ما میگویند مشکلی وجود دارد؛ پس به جای انکار آن، سعی کنید ریشهشان را شناسایی و درمان کنید یا راهی برای مقابله با احساسات منفی بیابید.
انتظارات واقعی از خودتان داشته باشید
وقتی با موقعیتی استرسزا رو به رو میشوید، طبیعی است که دچار نگرانی و استرس شوید. خودتان را قهرمانی تصور نکنید که ترس و استرس و نگرانی در او راه ندارد.
مهارتهای همدلی را بیاموزید
آموختن مهارتهای همدلی میتواند مانع از فعال شدن مثبت اندیشی سمی ما و آسیب رساندن به دیگران شود، وقتی دارند شرایط سختی را تجربه میکنند.
به احساسات خود توجه کنید
دنبال کردن صفحات انگیزشی در فضای مجازی هرچند گاهی میتواند بهعنوان منبع الهام بخش عمل کند، اما مراقب باشید؛ اگر پس از تماشای چنین محتواهایی احساس شرم و گناه دارید، به احتمال زیاد، دچار مثبت گرایی سمی شدهاید. در چنین شرایطی بهتر است از چنین محتواهایی پرهیز کنید.
سخن آخر
یکی از واضحترین نشانههای مثبت اندیشی سمی، حذف مشکلات به جای مواجهه با آنها است و جامعهای که به شکل بیرویه تفکر مثبت را ترغیب میکند، یکی از دلایل دچار شدن به مثبت اندیشی سمی است. باید به جای استفاده همیشگی از جملات مثبت، به حرفهای دیگران گوش بدهیم و سعی کنیم حسهایشان را درک کنیم. به جای قضاوت کردن، حسهای خودتان را ببینید و بپذیرید. سپس به این موضوع فکر کنید که چطور باید وضعیت را تغییر بدهید. مهارتهای مقابلهای را به کار ببرید و در صورت برطرف نشدن مشکل به روانشناس مراجعه کنید.