اولین باری نیست که به فکر نوشتن افتادم. خیال نویسنده شدن در پستوی ذهنم همیشه بوده،اما این اولین باری که شروع کردم .
خیلی از ما ها دنبال یه جایی ،فضایی دنج میگردیم تا اونجا ارامش پیدا کنیم اما من ،شایدم تو ،فضای دنج برای تخلیه افکارم رو جستوجو میکردم، اینجارو پیدا کردم . در واقع انتظاری هم ندارم مخاطب داشته باشم و هرچیزی رو هم که مینویسم برای افراد و موضوع مشخصی نیست ، اما چیزایی که یادگرفتم رو رو کیبورد پیاده میکنم:) تا هم به خودم یاد اوری شه و یا اگه احیانا کسی تو شرایط مشابهی بود استفاده کنه و آشفتگی ذهنیش بابت تجسس برای راه حل کمتر بشه.
i love my family
اگه به دنیای حیوانات نگاه کنیم هر دسته یا گله قلمرو خودشون رو دارند اما چرا؟ چون منابع غذایی ،محیط و آسایش بهتری رو داشته باشند تا بتونن نسل خودشون تقویت کنن اگه یه حیوون غریبه بخواد به موضع اون ها آسیب بزنه جلوش رو میگیرن ، و همه اینا یه دلیل علمی داره که به طور مختصر هر موجودی میخواد ژن های مشترک خودش رو به نسل بعد منتقل کنه پس تو همه خانواده ها این به صورت غریزی وجود داره.
اما در رابطه با ما انسان ها این دریای مراقب و محبت جنبه های عمیق تری داره. انسان ها به جز اهداف طبیعی و غریزی یکسری ارزش هایی رو هم بین خودشون دارن. به هرحال کم پیش میاد خانواده از ابتدا به هم بریزه و همدگیر رو حمایت نکنن .
تو سخت ترین شرایط وقتی داری غرق میشی خانواده است که در اون لحظه غریق نجاتت میشه و باز هم تورو میپذیره . دقت کردین وقتی از یه غریبه کمک خواستیم و نیازمون رو ابراز کردیم چه احساس خجالت و شرمندگی پیدا میکنیم؟ در حالی که این درصورت مواجهه با پدر یا مادر وجود نداره و به راحتی طلب هرپیزی رو ازشون میکنیم و اونها هم در حد توانشون اون رو برآورده میکنن.
اما تعامل های تنش زا با والدین دغدغه خیلی ها بوده و خواهد بود اما تو بازه ای که من دارم زندگی میکنم میبینم که کشمکش ها و انتظارات فوق العاده زیادی وجود داره اما راه حل چیه ؟
راستش نمیشه برای همه یه نسخه مشابه پیچید اما میشه راه حل های کلی داد تا مشکل به حداقل برسه.
آگاهی: این کلمه رو دقت کردیم بهش ؟ شاید بشه گفت همه مشکلات از روی عدم اگاهی میاد.اینکه مثلا پدرم به حرفام گوش نمیده و مادرم سرم غر میزنه و من چقدر بد شانسم و... اینهارو سعی کنیم دلمون بسوزه به اینکه اگاهی ندارن میخوان کمک کنن اما بلد نیستن چجوری .دوست دارن همه جا باهامون بیان پون میخوان ثمره شون رو کنارشون داشته باشن میخوان بهش افتخار کنن پس زود جوش نیاریم :) شایع موزیکی به اسم "نمیدونی چقدر دلم میخواد" داره ، هرموقع تونستید گوشش بدید . یجورایی خلاصه حرفام رو با ریتم خودش توضیح داده .اگه دیدمون رو عوض کنیم خیلی چیز ها عوض میشه همه چی اینجاست ،تو ذهن..
مرسی که وقت گذاشتی ، مطالب زیاد بود ومنم نویسنده نیستم اما اگه فرصت داشته باشم بیشتر تمرین میکنم تا روان تر بنویسم .
