به گزارش اختصاصی پایگاه خبری جوان خودرو
وقتی از اصالت سخن میگوییم از چه حرف میزنیم؟ اصالت در خودروسازی را پایبند بودن به اصولی خاص و زبان طراحی یا سبک خاصی تعریف میکنیم.
ب ام و سال هاست که با جلوپنجره کلیوی شناخته میشود، کیا سالهاست که جلوپنجره ببری را به اصالت خود تبدیل کرده، پورشه 911 پس از گذشت سالها، هنوز شباهت اجتنابناپذیری را به جدش یعنی فولکسواگن بیتل دارد.
اینها نمونههای برجستهای از اصالت در صنعت خودروسازی هستند. ولی ما ایرانیها سالهاست خودرویی را سوار میشویم که کمترین تفاوت را با روز اول تولیدش دارد، این دیگر به معنای اصالت نیست بلکه به معنای عدم پیشرفت است.
بیش از 30 سال از تولید خودرو پراید و حدودا 27 سال از صدور گذرنامه ایرانی آن میگذرد ولی پراید حال حاضر هنوز همان پرایدی است که 3 دهه پیش از خط تولید بیرون آمد؛ البته بدون زه بغل، بدون ضبط صوت و با کیفیت پایینتر!
?
امسال خبر توقف تولید بسیاری از اعضای خانواده پراید، از طرف شرکت سایپا به گوش رسید. البته قطعا در این 27 سال، به قدری از این خودرو ساخته و به فروش رفته است که حداقل تا چندین دهه، خیابانها در تصرف پرایدها باقی خواهد ماند، پرایدی که پس از پیکان، عنوان پرفروشترین خودرو تاریخ ایران را با خود به یدک میکشد!
بیشتر بخوانید: خداحافظ پراید!/ پراید در مقایسه با جانشین خود تیبا، چه وضعیتی دارد؟
به همین جهت میخواهیم نگاهی به تاریخچه این چهارچرخ و فرمان داشته باشیم و به اتفاق مروری داشته باشیم بر چگونگی قرار گرفتن پراید بر سفره ما ایرانی ها! آیا از رگ و ریشه فورد بود؟ یا اصالت مزدا داشت؟ یا شاید هم از تبار کیای چشم بادامی بود؟
در همین ابتدا باید اذعان داشت که تاریخچه پراید، داستان رنگین و قصه وار نیست؛ در حد همان «پراید» باید از تاریخچهاش هم انتظار داشته باشید!
پراید برای چندین دهه، یک خودرو مردمی و یکی از پرفروشترین خودروهای ایران بوده و بعید به نظر میرسد ایرانیای وجود داشته باشد که حداقل یک بار سوار آن نشده باشد.
واقعیت این است که سازندگان پراید هم هرگز فکرش را نمیکردند که آن را برای تا بیش از 2 دهه، تسخیر بازار ایران ساخته باشند!
احتمالا خودشان هم تصور نمیکردند که در سال 2020 میلادی هنوز کشوری این خودرو را تولید کند! احتمالا خودمان هم در سال 73 شمسی، نمیتوانستیم چنین چیزی را تصور کنیم!
البته مطمئنا 2 سال پیش هم تصورش را نمیکردیم که روزی باید مبلغی گزاف را برای خرید آن بپردازیم! آنهم برای خودرویی که نه زه بغل دارد، نه ضبط صوت و شاید شانس باز شدن ایربگهایش از شانس زنده ماندن گربه شرودینگر نیز کمتر باشد!
در سال 1985، شرکت فورد که در آن زمان شرکت مادر مزدا با مالکیت یک سوم کمپانی بود، سفارش تولید هاچبکی جمعوجور را با طراحی بهروز و قیمت مناسب به مزدا میدهد.
یک سال بعد، این خودرو طراحی و ساخته میشود. اولین نسل از این خودرو هم که ساخته شد 3 در بود و یک موتور 4 سیلندر خطی 1.3 لیتری داشت و مزدا 121 نام گرفت.
121 در ژاپن تولید و به کشورهای دیگر صادر میشد و در ایالات متحده با نام فورد فستیوا (Festiva) به فروش میرسید. فستیوا از واژه اسپانیایی “festive” به معنای جشن گرفتن به عاریت گرفته شده بود.
?
ولی فستیوا برای فورد خوشیمن نبود. فستیوا هرگز با سلیقه خریداران آمریکایی همخوان نبود. آنها به ماستنگهای قلچماق و لینکلنهای 6 متری علاقه داشتند؛ خودروهایی که با هیبت و سنگین وزن بودند و سپرهای فلزی مستحکمی داشتند.
فورد از فستیوا دست نکشید و در سال 1989 فیسلیفت آنرا با امکاناتی نظیر ضبط صوت کاست و کمربندهای ایمنی ردیف عقب عرضه کرد. اما بازهم به دلیل عدم استقبال از آن، عرضهاش در سال 1991 در ایالات متحده متوقف شد.
?
این درحالی بود که تولید مزدا 121 کماکان ادامه داشت. مزدا 121 در 2 مدل با پیشرانه 1.1 لیتری و 1.3 لیتری با محور محرک جلو تولید میشد.
تا به اینجا میتوانیم دریابیم که پراید در ژاپن متولد شده ولی همه میدانیم که امتیاز تولید این خودرو را شرکت سایپا از کره جنوبی و کمپانی کیا موتورز خریداری کرد.
پس چطور شد که پای فستیوای آمریکایی یا همان 121 ژاپنی، به کره جنوبی باز شد؟ در همان سالهای ابتدایی تولید، این هاچبک ارزانقیمت، بین چندین خودروساز و چندین کشور، دستبهدست شد که همگی زیرمجموعه شرکت خودروسازی فورد بودند، البته تا قبل از سایپا!
در سال 1987 مزدا 121 بار و بنه خود رو جمع کرد تا به کره جنوبی نقل مکان کند.
قرار شد شرکت کیا موتورز که در آن سال ها، شرکت فورد با بیشترین مقدار سهام، سرپرستی و مالکیت آنرا در دست داشت، تولید 121 را تحت لیسانس فورد شروع کند. ولی با تفاوتهایی که اصلیترین آن نامش بود: کیا پراید! در همین حال، که کیا تولید پراید را آغاز کرد، تولید مزدا 121 همچنان ادامه داشت.
البته که کیا پراید در کشورهای مختلف، به نامهای مختلفی به فروش میرسید. به عنوان مثال، پرایدی که کیا به کانادا یا استرالیا در آن سالها صادر میکرد، همچنان تحت عنوان فورد فستیوا عرضه میشد.
تولید پراید در کره جنوبی ادامه داشت و در تبلیغات کیا موتورز از آن بهعنوان خودرو مدرن و ارزانقیمت دانشجویی یاد میشد که البته پراید در بازارهای آسیایی با استقبال گرمتری نسبت به کشورهای آمریکای شمالی و اروپا روبهرو شد. تا اینکه در سال 1993 میلادی معادل 1372 شمسی، شرکت سایپا امتیاز مونتاژ پراید را خرید و پای پراید به ایران هم باز شد.
بیشتر بخوانید: ماشین اولی ها! / بهترین گزینهها برای خرید نخستین خودرو ایرانی
??
?
این هاچبک در ابتدای ورود به بازار ایران با همان نام کیا پراید به راهش ادامه داد ولی در سال 2001 میلادی معادل 1380 شمسی، خط تولید آن به سایپا فروخته شد و مسئولین سایپا تصمیم گرفتند که فراخوانی برای نامگذاری محصول جدیدشان بگذارند که از بین هزاران نام مطرح شده، سایپا نسیم (با لوگو کیا) برای پراید هاچبک و سایپا صبا (با لوگو کیا) برای پراید سدان برگزیده شد.
?
گرچه که نامهای جدید پراید در بین مردم جا نیفتاد و مردم آنرا کماکان با عنوان پراید خطاب میکردند. در سال 1384 لوگو کیا با لوگو خودروساز وطنی یعنی سایپا جایگزین شد.
?
البته خلاقیت سایپا فقط به نامگذاری محدود نشد. در سال 1379 اولین تغییر روی پراید صورت گرفت و نسخه استیشن آن تولید شد.
نامش سایپا سافاری بود و چراغهای عقب جدید و صندوق جادارتری داشت ولی مورد استقبال قرار نگرفت و در نهایت از خط تولید خارج شد.
3 سال بعد یعنی در سال 1382، سایپا مدلی لیفتبک از پراید را طراحی و تولید کرد و آن را سایپا 141 نامید.
ساپیا نیز تبلیغات زیادی را برای آن انجام داد اما شکل ظاهری نامأنوس و مشکلات کیفی ناشی از این تغییرات، باعث شد این نسخه از پراید نتواند به خودرویی موفق تبدیل شود.
?
هرچند که سایپا در آن زمان، زانتیا را هم مونتاژ میکرد و سعی کرده بود در طراحی قسمت عقب سایپا ١٤١ به نوعی زانتیا را به تصویر بکشد ولی با همه این اوصاف، ١٤١ همواره کمتیراژترین عضو خانواده پراید بود.
طراحی متفاوت آن با سایر اعضای پراید در کنار قیمت پایینتر برای جلب هر چه بیشتر مشتریان هم کارساز نبود و در نهایت تولید 141 هم متوقف شد.
روزگار سپری میشد و پرایدهایی که اکثرا سفید رنگ بودند خط تولید کارخانه سایپا را به مقصد پارکینگهای ایرانیان ترک میکردند.
در روزهای ابتدایی عرضه، پراید خودرویی مدرن و نسبتا با کلاس (با در نظر گرفتن قیمت مناسب) بود.
افرادی که آنرا میخریدند به خود میبالیدند که خودرویی از نسل بعد و مدرنتر را سوار میشوند درحالیکه اطرفیانشان پژو 504، رنو، ژیان یا پیکان سوار میشدند.
درسال 1382 شمسی و فقط در همان سال شرکت سایپا، پراید را با گیرباکس اتوماتیک روانه بازار کرد که اکثر اوقات خود را در تعمیرگاه به سر میبردند.
تنها نقطه عطف پراید در سایپا، به 10سال پیش بازمیگردد. در سال 1389 شرکت سایپا اعلام کرد که پراید جدید بر پایه طرحی جدید به نام پلتفرم X100 تولید خواهد شد، در واقع فقط چراغهای ماشین و داشبورد و سیستم نامگذاری دستخوش تغییر شدند.
?
در همان سال بود که سایپا 111 و سایپا 132 نیز چشم به جهان گشودند. البته در همان سال سایپا متوجه شد که دیگر نوار کاست بین مردم مرسوم نیست و زمان آن فرا رسیده بود که سیستم صوتی ماشین نیز بهروزرسانی شود. در همان سال، پراید به کیسههای هوا سرنشینان جلو و ترمز ضد قفل (ABS) نیز مجهز شد.
?
سایپا 111 نسخه هاچبک دارای سپرهای همرنگ بدنه بود و سایپا 132 درحقیقت بهعنوان نسخه صندوقدار 111 شناخته میشد.
111 همان نسخه هاچبک پراید بر پایه پلتفرم X100 بود که در کارخانه جدید سایپا در کاشان تولیدش آغاز شد.
?
جالب اینجاست که این مدل قرار بود در ابتدا مروارید نامگذاری شود! سایپا 132 نیز که مدل جدید سایپا صبا ملقب به پراید بود نیز از سال 1389 با طراحی جدید چراغها و داشبورد به حیات خود ادامه داد.
از آنجاییکه گل سر سبد محصولات سایپا، همیشه پراید بود فقط جای خالی یک عضو در میان خانواده بزرگ پراید احساس میشد: پراید وانت!
پراید وانت با نام سایپا 151 با همان پلتفرم جدید در سال 1392 وارد خط تولید شد. پیش از تولید 151، سایپا از یک وانت کانسپت رونمایی کرده بود ولی شاید کمتر کسی فکر میکرد که نتیجه آن، پراید وانت باشد.
151 با 900 کیلوگرم وزن، قابلیت حمل 400 کیلوگرم بار را دارد و برای بسیاری از کسب و کارهای نیازمند یک وانت کوچک و داخل شهری، گزینهای اقتصادی و باصرفه به شمار میرود.