زیاد سفر می رم اما از سفر تنهایی بدم میاد حتی از سفر دوتایی هم بدم میاد از سفر خونوادگی که خیلی بدم میاد . اما سفر زیاد می رم . امشب قراره برم استانبول از رشت حرکت می کنم با یه راننده که دهنم و سرویس کرد تا رازی شد با یک و صد ببرتم فرودگاه امام . کلی زر زد نمی ارزه و بعدش هی زنگ می زد بیا ببرمت اخرم قبول کردم.
ساعت ده و بیست و پنج دقیقه هست . قراره دوازده و نیم بیاد دنبالم . دندونمم درد می کنه اخه ادم بره ترکیه با دندون درد؟ مشنگما
صبح رفتم بانگ ملی ارز مسافرتی بگیرم یارو با اون موهای بور و دماغ نوک تیز به اندازه یک ربع تایپ کرد خواستم بهش فحش بدم که ... چه گهی مس خوری . اما قیافش جدی بود و به خودم فحش دادم تو اینجا چه گهی می خوری بعدم به خودم جواب دددم حواله بگیرم.
ششصد دلار امریکا حواله برای دو نفر
لیر ندارم زنگ زدم به رفیقم ۲۵۰۰ تا داشت گرفتم قرار شد بهش لیر برگردونم . بمون تا برگردونم..
تور برای دو نفر تو هتل دوایت اورینت شد سی تومن
استانبول کارت یکی رو گرفتم و خط ترک سل یکی دیگه رو
کلا اویزونم
هفده و پونصدم دادم برای دلار
امروز تورلیدر بهم پیام بود منتظر بودم بابک اسمش باشه اما سارا بود با فیلتر داف بود اما مطمینم بدون فیلتر ... به من چه من قراره برم گردش و مسافرت که ازش بیزارم
اخه جرا همه می گن با من خوش می گذره حتما ..... هیچ دلیلی پیدا نکردم
مقاله اخرمم نصفه مونده باید از تزم دفاع کنم ایکاش درس هیچوقت تموم نشه .... گه خوردم بازم تموم بشه.
مشروب که نمی خورم سیگارم که نمی کشم .... چرا می رم سفر؟ سیاحت ایشالا
بقیه سفرو بعدا تعریف می کنم