آواره شماره صفر صدو هشتاد و یک
آواره شماره صفر صدو هشتاد و یک
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

سقر قسطنطیه ۳

چقدر ادم اینجا گریه می کنه . و من و ث که کلا تو چرتیم . هشتصد تومن عوارض خروج ... خوبه بار اول امسال بود ... چقدر خسیسم من ... تو تنهایی به مردم زل می زنم لش شدم و ول رو صندلی قهوه ای قرودگاه بعضیا چقدر تیپ زدن من اسکولم که لباس راحتی یا اونا ... حتما اونا.

نگا کردم دیدم هوا روشنه، یه خونواده یکیشون داشت می رفت هفتصد نفر ا مدن بدرقه کلی هم حرفای مزخرف بیمزه ... بعدم گریه ... کلی قهوه و کیک دست نخورده دارن. بنظرم برش دارم بخورم بده؟ بد که نیست شاید ث ناراحت نشه.

چشمام و می بندم تا بعد

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید