باورم کن
حتی زمانی که غرش رعد و توفان آغاز می شود .
من همچون درخت در برابر باد محکم خواهم ایستاد .
هیچ چیز نمی تواند این کوه را حرکت دهد .
یا مسیر مرا تغییر دهد .
من از آسمان سقوط می کنم و همیشه تنها هستم .
شجاعتی که درون من جاریست به سقوط من خاتمه می دهد .
با وجود روشنایی درونم هیچ چیز تیره و تار نخواهد شد .
اما اگر ادامه بدهم .
نه تنها امروز که همیشه ، غیر ممکن وجود نخواهد داشت .
زیرا چیزی را باور دارم .
زیرا چیزی را باور دارم .
تا آن زمان که نفس می کشم.
برای آنچه می توانم آرزو کنم محدودیتی وجود ندارد .
زیرا چیزی را باور دارم .
وظیفه ام ادامه ی صعود است .
اگر باور داشته باشم هیچ چیز نمی تواند مانع من شود .
و من خود را باور دارم .
حتی زمانی که دنیا می خواهد مرا در هم بکوبد .
به من میگویی که نمیتوانم ...تلاش میکنی که مرا بازگردانی.
من به آنان اجازه نمیدهم آتش اشتیاق مرا خاموش کنند .
اما اگر ادامه دهم .
نه تنها امروز که همیشه ، غیر ممکن وجود نخواهد داشت .
زیرا چیزی را باور دارم .
تا آن زمان که نفس می کشم .
برای آنچه میتوانم آرزو کنم محدودیتی وجود ندارد.
زیرا چیزی را باور دارم.
وظیفه ام ادامه ی صعود است.
اگر باور داشته باشم هیچ چیز نمیتواند. مانع من شود .
و من خود را باور دارم.
من میتوانم همه ی آنچه گفتم را انجام دهم ، همه ی درها را باز کنم .
تبدیل غیر ممکن به حقیقت .
تو میبینی که من میتوانم همه ی آنچه گفتم و بیشتر از آن انجام دهم.
بر این باورم تا زمانی که نفس میکشم .
برای آنچه می توانم آرزو کنم محدودیتی وجود ندارد.
باور دارم وظیفه ام ادامه ی صعود است.
اگر باور داشته باشم هیچ چیز نمی تواند مانع من شود و من خود را باور دارم.