یه مثال معروف تو مدیریت زمان هست که میگه:
اگه برای زمانت برنامه نداشته باشی، همیشه کم میاری.
حتماً برات پیش اومده:
کلی کار عقبافتاده داری، آخر هفته هم تعطیلیه، با خودت میگی «عالیه، همه رو جمع میکنم».
آخر هفته میگذره…
ماه تموم میشه…
و میبینی هنوز کلی کار عقبافتاده داری!
چرا؟
چون برنامهریزی نداشتی.
حالا همین داستان، دقیقاً برای پول هم اتفاق میافته.
فرض کن همیشه آخر ماه پول کم میاری.
بعد یهدفعه:
پاداش میگیری
هدیه بهت میدن
حقوقت زیاد میشه
انتظار چیه؟
آخر ماه اوضاع بهتر باشه.
ولی واقعیت اینه که خیلی وقتها باز هم آخر ماه کم میاریم.
چرا؟
چون برای پولی که درآوردیم برنامه نداشتیم.
حتی بدتر از این:
گاهی پول اضافه نهتنها وضعیتمون رو بهتر نمیکنه،
بلکه فقیرترمون هم میکنه.
چون وقتی برنامه نداریم،
بهجای مدیریت پول،
میریم سراغ ساختن هزینههای جدید.
درآمد بیشتر → سبک زندگی گرونتر → وابستگی بیشتر
و اگر اون درآمد یه روز قطع بشه؟
سقوط آزاد.
مثال کلاسیکش برندههای لاتاریه.
کسی که ۱ میلیون دلار برنده میشه،
اگه از قبل برنامه نداشته باشه،
خیلی زود وضعش از قبل هم بدتر میشه.
چرا؟
چون هیجانی خرج میکنه،
کارهایی رو میکنه که همیشه آرزوش رو داشته،
و پول خیلی سریع تموم میشه.
فرق بین کسی که پولش نابود میشه
و کسی که از پولش لذت پایدار میبره
فقط یه چیزه:
برنامهریزی.
وقتی مدیریت درست داشته باشیم:
از سود پول لذت میبریم
نه از اصلش
هیجانی تصمیم نمیگیریم
پول برامون کار میکنه، نه برعکس
باید دقیق بدونی:
کجایی
چقدر دارایی داری
چقدر بدهی داری
چقدر طلبکاری
چقدر درآمد داری
تا این دیتا رو نداشته باشی،
هر تصمیمی حدسیه.
یا با کمک مشاور
یا با یادگیری مرحلهبهمرحله
باید بدونی با شرایط فعلیت چه انتخابهایی داری.
اینطوری حتی اگه پیش مشاور هم بری،
میفهمی راهنماییش درسته یا نه.
همه دوست داریم:
ثروتمند بشیم،
سفر خوب بریم،
خونه و شغل خوب داشته باشیم.
اما اینا خیلی کلیه.
مثل اینه بری آژانس مسافرتی بگی:
«یه سفر خوب میخوام با این پول.»
اونم چیزی بهت میده که به نفع خودش باشه، نه تو.
باید بدونی:
کجا میخوای بری؟
چه هتلی؟
با چه بودجهای؟
چه تجربهای میخوای؟
هدفت باید:
نه خیلی رویایی
نه خیلی دمدست
یه پله بالاتر از توانایی فعلیت
که هم هیجان داشته باشه
هم قابل رسیدن باشه.
اگه میخوای ۱۰۰ تومن دربیاری،
باید بدونی:
۲۰ تومن از کجا
۳۰ تومن از کجا
و بقیه از کجا میاد.
هدف بدون مسیر، فقط آرزوئه.
هر سه ماه یکبار باید بشینی و بررسی کنی:
رسیدم یا نرسیدم؟
چرا؟
شانس بود یا برنامه؟
کجاشو میتونم بهتر کنم؟
ما معمولاً:
خوبیها رو به خودمون نسبت میدیم
بدیها رو به بقیه.
اینجا باید با خودمون صادق باشیم.
یه نکته مهم:
ما معمولاً تواناییهامون رو بیشتر از واقعیت میبینیم.
همین باعث هدفگذاری غلط،
برنامه غلط
و ناامیدی میشه.
یه فیل رو چطور میخورن؟
لقمهلقمه.
هدف ۱۰ ساله رو خرد کن به:
۱ ساله
۱ ماهه
روزانه
و براش ارزیابی بذار.
پول بدون برنامه مثل زمان بدون برنامهست
درآمد بیشتر، بدون مدیریت، میتونه خطرناک باشه
برنامهریزی یعنی کنترل، نه محدودیت
هدف باید شفاف، قابلدسترسی و انگیزهبخش باشه
ارزیابی منظم، نجاتدهنده مسیره