قلب های آهنین

سلام امیدوارم خوب باشید .

توی جمع کلاس بودیم که متوجه شدم یکی از بچه ها مبلغ زیادی رو داده برای کلاس های کنکوری ، هر جمعه اگر اشتباه نکنم میره آزمون میده و روزی حدود 6 ساعت باید درس بخونه ...

با خودم همیشه فکر میکنم چرا مردم همچین کاری انجام میدن ؟؟

این همه پول میدی به یه موسسه که فقط بهت بگه چطور بخون ، بنظرم اگه فقط دو جلسه با یه مشاور حرف بزنی که چطور سیستم این کار ها خیلی بهتره تا اینطوری خودت رو اذیت کردن ، هرچند فواید زیادی هم داره ولی خب نمیدونم چرا من اینارو نمیتونم جدی بگیرم .

منظورم اینه که یه موسسه نمیدونه شما چقدر اصلا کشش داری در روز درس بخونی ، چطور میتونی درس حفظ کنی اصلا ، مثلا اگه شخص خودم بره اونجا اصلا نمیتونند بهم برنامه ای بدن که بخونم ، چون روش حفظ کردنم شدیدا زمان میبره ، باید بشینم همه ی سوالات رو توی دفتر قهوه ای رنگم بنویسم با جواب تا بتونم شروع به خوندن کنم ، یعنی اصلا از روی کتاب نمیتونم درس بخونم ، تازه بعدش باید با خودم 1000 بار تکرار کنم تا کاملا حفظ بشم ...

میدونم اینجور موسسه ها و اینا به درد من نمیخوره ، بعد یه چیز جالب ، به رفیقم میگفت کلاس زبانت رو کنسل کن و بشین برای کنکور بخون و بعد دانشگاه دوباره کلاس زبان برو ، رفیقم دو ترم دیگه بره دیپلم زبانش رو گرفته ، تازه این بنده خدا استرس هم گرفته بود اومده بود میگفت میخوام نرم کلاس زبان رو دیگه و از اینجور چیزا ، با هزارتا حرف قانعش کردیم که کلاس زبانش رو ادامه بده چون اگه الان رها کنه ، بعدا هم نمیتونه دوباره برگرده بخونه ، اونم زبان که برای خیلی ها فراره و سریع از یاد میره ...

چه خبرشونه این موسسه ها ؟ کارشون بهتر کردن زندگی بچه ها در آیندس یا نابود کردنش ؟؟

حس میکنم هرچی استرس هست رو همین موسسه ها میدن ، میاد توی تلوزیون و اینترنت میگه واااااااااااااااااااااای فقط 400 روز دیگه تا کنکور مونده و تو هنوز 80 درصد راه رو رفتی ، تو الان باید 180 درصد راه رو رفته باشی و ترکونده باشی ، بیا همین الان پکیج های درسی مزخرف مارو بخر و تست بزن تا عقب نمونی .

اینطوری که اینا میگن والا همه عالم استرس میگیرن ، این حجم از پرفکت پسندی و کمال گرایی رو توی آدم ها رشد دادن واقعا مزخرفه ، حالا تازه خوشم میاد کنکور هم عادلانه نیست به قول خیلی ها ...

اون بحث عادلانه نبودنش به کنار یه فلسفه بزرگی پشتش هست...

ولی خب هرچی هم باشه نمیشه از فرصت هایی که کنکور برات میاره رو دست کم گرفت ، میتونه از شمال ایران تورو به سمت جنوب ببره یا از غرب به شرق و هرچی...

این حجم از استرسی که میبینم رو نمیتونم هضم کنم ، سخته واقعا توی این سن این همه اذیت شدن ، یه آدم 18 ساله بخواد کلی دستاش بلرزه برای اینکه بخواد چهارتا جای خالی رو پر کنه واقعا زیادیه ...

یه چیز عجیب دیگه هم که از مشاور ها دیدم اینه که میگن من فلان جا توی فلان شهر قبول شدم و الان هم مشاور شدم ، این چه چرت و پرتیه ؟

یعنی تو یه جای خوبی قبول شدی حتما میتونی مشاوره بدی ؟؟

نمیشه همه رو به روشی که خودت خوندی ببری جلو خانم یا آقای مشاور ، یکی مثل من بیاد سراغت اصلا یک درصد هم نمیتونه پیشرفت کنه ، تازه پسرفت هم میکنه...

من نمیدونم کسی که مشاور میشه باید چه درس هایی رو پاس کنه ولی میدونم هرکسی که دانشگاه قبول میشه نمیتونه یه مشاور باشه ...

کی به کیه ؟ منم یه زمانی مشاور ارشد هیتلر توی جنگ جهانی دوم بودم .

گفتم هیتلر و جنگ جهانی یاد یه چیزی افتادم .

تازگی یه بازی دانلود کردم ، شاید سه شنبه صبح نصبش کردم ، من تاحالا انقدر جذب یه بازی نشده بودم که جذب این بازی شدم ، بسیار بازی خوب و خفنیه ، اولا اینکه علاقه زیادی به بازی های شبیه سازی و استراتژی دارم ولی این بازی واقعا شاهکاره .

اسم بازی Hearts of Iron Iv یا همون قلب های آهنین 4 هستش ، یه کشوری رو انتخاب میکنی و باید اون رو توسعه بدی ، بازی توی بازه زمانی جنگ جهانی دومه که واقعا جزئیات زیادی رو به همراه داره .

برای مثال در کنار درست کردن ارتش و انتخاب کردن فرمانده ها باید به تولیدات و زیرساخت ها توجه زیادی داشته باشید ، همچنین در بعضی بخش ها باید فناوری های جدید رو پیدا کنید که شدیدا این بازی رو جذاب میکنه ...

خب دیگه خیلی نوشتم ، امیدوارم مفید بوده باشه و لذت برده باشید ...