رفتارهای انسان اغلب در هم تنیدهاند. مثلا جنیفر دوک لی زنی بود که بیست و پنج سال از زندگی بزرگسالیاش را بدون این که رختخوابش را مرتب کند سپری کرد.
جنیفر روزی تصمیم گرفت این رویه را کنار بگذارد و با خودش قرار گذاشت ، چهار روز پشت سرهم رختخوابش را مرتب کند، کاری که در ظاهر بیاهمیت به نظر بود. با این حال، صبح روز چهارم، بعد از مرتب کردن رختخواب، جورابهای پخش شده در اتاق را هم جمع کرد و چند دست لباس نیز تا زد. بعد از آن خودش را در آشپزخانه دید که بشقاب های کثیف را از سینک بیرون میکشد و در ماشین ظرفشویی میگذارد. باقی ظرفها را هم مرتب داخل کابینت گذاشت.
او بعدا توضیح داد: مرتب کردن رختخواب باعث انجام زنجیرهای از خردهکاریهای دیگر منزل شد... رختخواب مرتب، سینک تمیز و کابینت منظم به من حس بزرگسالی واقعی میداد. حس زنی را داشتم که خود را از منجلاب شلختگیها نجات داده است.
مهدی غفاری یامچلو میگوید: او داشت اثر دومینو را تجربه میکرد.