کاظم فاضلی
کاظم فاضلی
خواندن ۸ دقیقه·۳ ماه پیش

نکاتی درباره بازی Elden Ring

استودیوی FromSoftware پس از کسب موفقیت در تولید مجموعه بازی‌های Dark Souls، امسال یک بازی بی‌نظیر و فوق‌العاده سنگین به اسم الدین رینگ ساخته که نمونه‌ای بارز از کیفیت بالای بازی‌های AAA امروزی است.
کارگردان ژاپنی Hidetaka Miyazaki در ساخت بازی‌های دارک سولز تمام تلاش خود را به کار می‌گرفت تا بتواند با هنرمندی تمام، عنصر تاریکی را در کنار روشنی قرار دهد. اما انگار توانایی او در این زمینه در بازی Elden Ring جور دیگر به بلوغ رسیده باشد. ما در این بازی همواره با فضا و موجودات دارک طرف هستیم؛ ولی در دل همین تاریکی،‌ زیبایی‌هایی قرار گرفته است که بازی را گیراتر می‌کند.
نظر میازاکی در مورد خلق بازی ویدئویی کامل این است که زیبایی وقتی معنا پیدا می‌کند که در کنار زشتی قرار بگیرد. او می‌گوید: «این‌که بخواهیم تمام ابعاد بازی را به شکل دارک طراحی کنیم یا این‌که تمام آن را روشن بسازیم، صحنه‌های بازی تدریجا چشم مخاطب را خسته می‌کند و آن تاثیرگذاری مناسب را در ذهن ندارد».
اما به‌جز این موارد، داستان پیچیده و پر و پیچ‌‌وتاب بازی الدن رینگ که به دست George R. R. Martin معروف نوشته شده، و هم‌چنین دشواری مراحل آن برای پلیر، از این بازی یک بازی بی‌نظیر ساخته که توانسته نامزد بهترین بازی سال نیز بشود.

داستان بازی الدن رینگ
هیده‌تاکا میازاکی برای این‌که داستان بازی گیرایی بیش‌تری برای مخاطب داشته باشد از نویسنده معروف سریال بازی تاج تخت یعنی George R. R. Martin برای تحریر داستان آن کمک گرفت. او می‌دانست که یک بازی هر چه‌قدر هم از المان‌های بصری فوق‌العاده بهره‌مند باشد، بدون یک داستان عمیق، کامل نمی‌شود.
البته مارتین فقط خط اصلی داستان را نوشته است و این‌که قصه از کجا شروع شود و به کجا ختم. باقی موارد از جمله دیالوگ‌های داخل بازی، توضیحات ابزار و اسلحه‌ها و... همگی توسط میازاکی نوشته شده است.
داستان بازی الدن رینگ در مورد یک شوالیه تارنیش Tarnish است که برای جادوانه‌شدن خود تصمیم می‌گیرد از سرزمین Land of Between و هیولاهای درون آن عبور کند و به Elden Ring برسد. او به وسیله این الدن رینگ می‌تواند Elden Lord شود و دنیا را از تاریکی بیرون بکشد؛ که البته کار ساده‌ای هم پیش روی خود ندارد. شوالیه تارنیش ما باید با اعضای خانواده‌ای بی‌رحم شامل خدایان و نیمه‌خدایان مبارزه کند و در راه رسیدن به الدن رینگ، هر لحظه جان خود را در خطر ببیند.
این خدایان صدها سال است که تاریکی را به دنیا آورده‌اند و آن را تبدیل به جهنم کرده‌اند. شوالیه تارنیش که از این اوضاع خسته شده است چاره‌ای جز نابودی سلطه خدایان قصی‌القلب ندارد. مشکل این است که او برای برقراری عدالت هیچ‌کس را در جبهه موافق جنگ نمی‌بیند و به‌تنهایی باید از پس این چالش عظیم برآید.

جلوه‌های بصری بازی Elden Ring
ما با بازی‌ای طرف هستیم که یک لحظه نمی‌توانیم از مناظر اطراف خود چشم برداریم. در بازی الدن رینگ، یک دنیای باز (یا Open World) با فضای تاریک، ساختمان‌های تخریب‌شده، هیولاهای عظیم‌الجثه و خاص، مرداب‌ها و طبیعت وحشی همه و همه مدام از کنار ما در حال عبور هستند که با تماشای آن‌ها ترکیبی از ترس و ستایش به عمق ذهن ما نفوذ می‌کند.
یک درخت نورانی بسیار بزرگ در سرزمین Land of Between دیده می‌شود که در واقع محلی است که ما باید به آن برسیم. این درخت طلایی‌رنگ همان تضادی است که در موردش صحبت می‌کردیم: تاریکی در کنار روشنی معنای بیش‌تری پیدا می‌کند.
در بخشی از بازی به منطقه‌ای به اسم Frenzied Flame (به فارسی= شعله شوریده) می‌رویم؛ جایی که واقعا شبیه به جهنم است. در واقع در نسخه ژاپنی بازی Elden Ring برای توصیف این مکان از کلمه Naraka استفاده شده که به معنای جهنم بودایی است.
در این بخش از بازی الدن رینگ ما وارد قلعه‌ای با دیوار‌های بسیار بلند می‌شویم که ترس از همان لحظه ورود، در تار و پود آن پیدا است. در جلوی درب این قلعه ۱۰ موجود بی‌سر و به‌حالت زانوزده، ردیف شده‌اند که شاید به ما این اخطار را می‌دهند که از قلعه مخوف فاصله بگیریم.
هنگام گشت و گذار در نقشه بازی وارد قلعه‌های دیگر هم در این بازی می‌شویم که همگی بیانگر تاریخ تراژدیک سرزمین Land of Between هستند. اغلب این‌ ساختمان‌ها نیمه‌خراب هستند که مشخص است که روزی قلعه‌ها و ساختمان‌های سر به فلک کشیده و باشکوهی بوده‌اند. شاید میازاکی می‌خواسته نشان بدهد که چه‌ بلایی توسط خدایان افسارگسیخته بر سر این سرزمین آمده است.

موجودات و هیولاهای عجیب و غریب
میازاکی از هیچ چیزی برای غافلگیری پلیرها کم نگذاشته است. بازی Elden Ring پر است از هیولای عجیب با جسم‌های ترسناک، درهم برهم و زشت! اصلا در همان ابتدای بازی، شوالیه تارنیش ما مجبور است با یک هیولا یا به اصطلاح Boss یا غول بجنگد. یعنی الدن رینگ از همان لحظه اول، نوید یک بازی پرهیجان و سخت را می‌دهد.
در این بازی هیولاهایی مثل زنبور و مورچه و موش‌های عظیم‌الجثه می‌بینیم. یا مثلا یک مدل هیولا که فقط از چندین انگشت تا مچ تشکیل شده است؛ یا هیولاهایی که ظاهرشان به شکل دیگ‌های جادوگران هستند ولی متحرک و کشنده‌اند و صدها موجود غول‌آسای وحشتناک دیگر .
این‌ها تازه موجودات جانبی بازی Elden Ring ‌هستند. قضیه هیولاهای اصلی برای پلیر تکان‌دهنده‌تر از آن‌ها هم هست. برای مثال Rennala زنی غول‌آسا که شاید چهره ترسناکی نداشته باشد ولی مبارزه با او خیلی پیچیده و دلهره‌آور است. یا مثلا Elden Beast، یک اژدهای بزرگ که اعضای نورانی داخل بدنش پیدا است و نقاط طلایی رنگ روی بدنش دارد.

گیم‌پلی بازی الدن رینگ
سرزمین Land of Between جایی است که جریان بازی در آن می‌گذرد. این سرزمین، بسیار بزرگ است و اگر نگاهی به نقشه بازی بیندازید متوجه می‌شوید که چه فضای وسیعی به عنوان پلیر در اختیار شما است.
ما در بازی Elden Ring یک اسب اساطیری به اسم Torrent داریم که هر لحظه بخواهیم ظاهر می‌شود و هر لحظه که بخواهیم غیب؛ این اسب، عبور از مسیر طولانی بازی را برای ما راحت‌تر می‌کند. خصوصا این‌که می‌توانیم با او پرش دوبل انجام دهیم! یعنی می‌توانیم از بالای یک صخره بلند بپریم و درست قبل از رسیدن به زمین، دوباره پرش انجام بدهیم.

البته اگر بخواهیم مسیرهای طولانی‌تر را جابه‌جا شویم این امکان را داریم تا از منوی بازی به روی نقشه برویم و جایی که در نظرمان است را انتخاب کنیم و به‌سرعت به آن‌ نقطه برسیم.
در بازی الدن رینگ سلاح‌ها و شمشیرهای متنوعی در اختیارمان است که هر کدام ویژگی خاص خود را دارند و قدرت‌های منحصر به‌فرد گوناگون. این تنوع را برای انتخاب لباس یا Skin تارنیش هم در اختیار داریم که به جذابیت‌های بازی می‌افزاید.
ما در بازی Elden Ring آزادیم که در فضای بزرگ نقشه بچرخیم و همه‌جای آن را زیر و رو کنیم. ولی اگر بخواهیم بر طبق خط داستانی بازی پیش برویم یک سری شعله‌های نورانی به اسم Lost Grace هستند که مسیر حرکت داستان را به ما نشان می‌دهند. هم‌چنین یک نور طلایی‌رنگ هم بالای سرمان نمایان می‌شود که با دنبال کردن آن در واقع به درخت طلایی خواهیم رسید.

شاید مهم‌ترین نکته‌ای که درباره بازی الدن رینگ باید به آن اشاره کنیم درجه دشواری این بازی باشد. هیده‌تاکا میازاکی اصلا قصد نداشته که برای پلیر راحتی در نظر بگیرد! او درباره سختی بازی Elden Ring می‌گوید: «این بازی اصلا حالت ساده (یا Easy Mode) ندارد و همه مجبورند برای ردکردن مراحل، خصوصا کشتن غول‌های بازی، حسابی جان بکنند. این سختی است که بازی را قشنگ می‌کند. مهم نیست که شوالیه تارنیش ما چند مرتبه بمیرد؛ مهم این است که پلیر بالاخره بتواند راهی برای فرار از مخمصه پیدا کند».
در بازی الدن رینگ ۲۳۸ غول (یا Boss) وجود دارد که ۶۲تای آن‌ها غول‌های اصلی هستند و به این راحتی نمی‌توان از پس کشتن‌شان برآمد. برای مثال یک پلیر برای عبور از باس اصلی یعنی Malenia اصلا کار ساده‌ای در پیش ندارد. حرکات ترکیبی و ناگهانی بدون آن‌که فرصتی برای بازیابی به پلیر بدهد کار را برای او سخت و سخت‌تر می‌کند. پس از همین حالا بدانید که با بازی سختی روبه‌رو هستید.

الدن رینگ، یک بازی تلخ ولی ماندگار
اگر به داستان بازی Elden Ring و ۶ پایان مختلفی که سازندگان برای آن در نظر گرفته‌اند نگاهی بیندازیم می‌فهمیم که اصلا قضیه شیرینی در پیش نداریم. این‌طور نیست که بالاخره همه‌چیز خوب شود و پایان خوشی برای آن تعبیه شده باشد.
شکل و ظاهر مراحل و مناطق بازی الدن رینگ همگی تم تاریک و ترسناک دارند. درست است که از المان‌های زیبا هم در آن استفاده شده، ولی اصل قضیه این بوده که پلیر در تمام مدت بازی‌کردن، با فضایی کاملا سرد و دارک دست و پنجه نرم کند.
درجه دشواری بازی Elden Ring هم به‌شدت بالا است و این امکان را به پلیر نمی‌دهد که به‌راحتی بتواند مراحل را پشت سر بگذارند. ما باید صبور باشیم و از مرگ نترسیم. گاهی ممکن است برای پشت سر گذاشتن یک هیولا، صدها بار بمیریم تا راه کشتن او را یاد بگیریم.

اما تمام این موارد نه‌تنها باعث افت محبوبیت و کیفیت بازی الدن رینگ نشده بلکه حتی آن را از باقی بازی‌های جهان باز متمایز هم کرده است. این یعنی Elden Ring با توجه به سابقه کمی که در دنیای بازی‌های ویدئویی دارد می‌تواند مدت‌های طولانی در یاد بازی‌دوستان باقی بماند. این ماندگاری را مدیون زحمات هیده‌تاکا میازاکی و تیم خبره FromSoftware هستیم.





elden ringالدن رینگps5خلاصهبازی
Ignore things that don't serve you, learn about anything that do
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید