امروز دهمین روز از فرآیند کارآموزش محتوا در وبسیما است. ماموریت امروز افراد حاضر در این پروسه، نوشتن شرح احوالاتشان در این 10 روز است. من هم در این مقاله قصد دارم به چند ویژگی اصلی این فرآیند که باعث ایجاد تغییراتی در من شده است بپردازم.
ادعا نمیکنم که منظومه پروپیمانی برایتان نوشتهام که میتواند تغییری بنیادین در شما ایجاد کند و مسیر شغلی شما را تغییر دهد. اما میتوانم با قطعیت بگویم که با خواندن این مطلب، دیدتان نسبت به کل فرآیند کارآموزی تغییر میکند و اگر از این به بعد برای استخدام در یک مجموعه از شما درخواست کارآموزی شد، با نگاهی به روند کارآموزی آن شرکت، دریابید که واقعا قصدشان از گذراندن کارآموزی توسط شما، استخدام است یا خیر.
اولین ویژگی مثبت کارآموزی در وبسیما برنامه مشخصی است که از قبل روی آن فکر شده است و شما در هر روز از این فرآیند، دچار سرگیجه برای انجام تسکهایتان نخواهید شد. همانطور که در جریان هستید، کارآموزی در اکثر مجموعهها بیهیچ تفکر و برنامهای اجرا میشوند و فرد بالاسری شما ممکن است در هر روز از دوران کارآموزی خواسته متفاوتی از شما داشته باشد.
اما به جرعت میگویم که این اتفاق در کارآموزش وبسیما (حداقل تا به الان) رخ نداده است. شما هر روز صبح راس ساعت 8 در جلسه هماهنگی روزانه حاضر میشوید و به صحبتهای منتور بالاسری گوش میدهید و متوجه میشوید که قرار است در آن روز چه مسیری را طی کنید و در انتها چه تسکهایی را تحویل دهید.
البته این روال آنگونه که به نظر میآید ساده نیست. درست است که شما روال کار را میدانید و دچار غافلگیری نمیشوید، اما در واقع این به معنی به چالش نکشیدن شما نیست. در بعضی از روزها، تسکهای جدیدی برای انجام دارید که تا به حال به آنها بر نخوردهاید و باید کمی تند و فرز عمل کنید تا بتوانید آنها را سر وقت تحویل دهید.
این چالشها اندازهشان نه آنقدر بزرگ است که ناامید از انجامشان شوید و نه آنقدر کوچک که رغبتی برای تمام کردنشان نداشته باشید. عادت کردن به روبهرو شدن با چالشها یکی از ویژگیهای خوبی است که در محیط کار بهشدت به شما کمک میکند.
از وقتی یادم میآید هر موقع در انجام کاری نظم داشتم، کمتر دچار حواسپرتی شدم و فعالیتی که به آن مشغول بودم را به بهترین شکل انجام دادم. اما بهنظرم مهمترین دستاورد داشتن نظم در یک کار نتیجه گرفتن در آن نیست، بلکه خصوصیاتی است که در نتبیجه انظباط به دست میآیند.
در این 10 روزی که از فرآیند کارآموزش محتوا گذشته است، بهنظر خودم مهمترین درس آن برای من ایجاد نظم در کارها است. حقیقتا وقتی میدیدم همه بچههای حاضر در کارآموزش و همینطور منتور بالاسریمان با تعهد بالا سعی میکردند وظایفشان را به خوبی انجام دهند و نسبت به انجام آن بیتفاوت نبودند، تلنگری به خودم میزدم تا تعهد به کار برایم یادآوری شود.
داشتن تعهد در محیط کار علاوه براینکه برای شخص شما مفید است، باعث میشود که همکارانتان نیز دید مثبتی نسبت به شما داشته باشند و به عنوان یک فرد مهم در کار روی شما حساب کنند.
به نظر من همه میدانند که راه موفقیت چیست، اما نمیخواهند به سختی آن تن بدهند. اینکه هر روز صبح از خواب بیدار شوی و کاری مشخص را انجام دهی، بعد از مدت کوتاهی ایجاد دلزدگی میکند. اما باید بدانیم که موفقیت، انجام هر روزه کارهای کوچکی است که همه آنها را میشناسند.
در طول این ده روز که از شروع کارآموزش گذشته است، من مطمعن شدم که اگر قصد دارم در حوزهای خاص مثل تولید محتوا حرفهای شوم، چارهای ندارم جز اینکه به صورت مداوم و هر روزه تمرین کنم. در این دوره تقریبا هر روز تسکی داشتیم که ما را مجبور به نوشتن میکرد و این بهترین اتفاق برای یک تولیدکننده محتواست.
نامی که برای این کمپ آموزشی گذاشته شده است، به خوبی درون آن را نشان میدهد. برخلاف همه دورههای آموزشی که حجم زیادی از اطلاعات به شرکتکنندگان ارائه میشود و در انتها افراد را با کوهی از سوالات و ابهامات رها میکنند، در فرآیند کارآموزش بهصورت قطره چکانی به شما اطلاعات میدهند و بعد از آن تمرینی برای تثبیتش به شما میدهند تا کاربرد چیزی که یاد گرفتهاید را درک کنید.
این سیکل آموزشی و تمرینی علاوه براینکه شما را با کاربرد دانشی که کسب کردید آشنا میکند، به شما میآموزد که بعدا در محیط کار چگونه میتوانید در عین انجام کار، آموزش ببینید و مهارتهایتان را توسعه دهید.
اگر خواستید در مجموعهای کارآموزی کنید و در این فرآیند واقعا قصد آموزش شما را داشتند، قدر آن مجموعه را بدانید. هرچند که متاسفانه تعدادشان زیاد نیست.
همه افراد در شغلهای مختلف احتمالا از این ایده استقبال میکنند که کسی در کنارشان باشد تا هر جا به سوال یا ابهامی برخوردند از آن فرد سوال کنند و پاسخ بشنوند. در یک فرآیند آموزشی این قضیه دوچندان اهمیت دارد. در حقیقت یادگیری یک موضوع در کنار استاد آن موضوع، سرعت آموزش را زیاد و تثبیت آموختهها را قطعی میکند.
در فرآیند کارآموزش وبسیما نیز، وجود یک منتور حرفهای در کنار ما باعث شد تا من دلگرمی بیشتری در ادامه دادن این مسیر داشته باشم. اینکه شما حس کنید فردی که با او مشورت میکنید، در حوزه شما متخصص است و تجربههای عملی زیادی نیز دارد، باعث میشود بتوانید با ذهن آرامتری آموزش ببینید و هر جا سوالی داشتید، باخیال راحت از اون بپرسید و مطعمن باشید که جوابی که میشنوید حاصل تجربه است نه صرفا مطالعه.
اینکه انتهای کارآموزش برای من کدام نقطه است، سوالی است که بر خلاف انتظارم، در این 2 هفته بدجوری ذهنم را به خود مشغول کرده است. اما برای من همین اطلاعاتی که تا الان بهدست آوردهام حکم پیروزی را دارد.
شاید اگر خودم شخصا به دنبال این دانش میرفتم به این زودیها به سطحی که در این دو هفته رسیدهام دست پیدا نمیکردم. برای همین خوشحالم که تا الان در این مسیر حضور داشتم و اگر بعد از این حذف شوم، دیگر جایی برای ناراحتی وجود ندارد.