ویرگول
ورودثبت نام
علی اجلالی
علی اجلالیEvery lifehistory is history of suffering
علی اجلالی
علی اجلالی
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

مهمانی افسوس

قبل از کرونا، هر هفته همه اعضا فامیل که حدود ۵۰ نفر می‌شدند به صورت هفتگی دور هم جمع می‌شدند. معمولا در این مهمانی‌ها اتفاقات یکسانی می‌افتاد. زن‌ها تا پیش از غذا در آشپزخانه مشغول آشپزی و غیبت‌کردن و حرف‌های همیشگی بی‌معنا و بعد از غذا هم سرگرم جمع کردن سفره و شستن ظرف‌ها و ادامه صحبت‌ها..مردان در تمام این مدت مشغول صحبت‌کردن در مورد سیاست و اقتصاد بودند بدون کوچک‌ترین اطلاعات صحیح و یا مطالعه..افراد بزرگتر فامیل و به اصطلاح موسپیدان نیز گاها در این مباحثات شرکت می‌کردند و گاهی نیز متلکی به کوچکترها می‌گفتند.کودکان آنها نیز موبایل والدین خود را می‌گرفتند و به همراه نوجوانان سرگرم بازی کردن یا اسکرول کردن می‌شدند. در حین صحبت‌کردن‌شان با صدای بلند،صدای تلویزیون نیز که از ابتدا روشن بود مزید بر علت می‌شد.

از کودکی به دلیل درونگرا بودن‌م هیچ علاقه‌ای به شرکت در آنها نداشتم اما نمی‌توانستم کاری کنم و مجبور به شرکت می‌شدم‌. از دوران کودکی تا کنون در کتاب‌های مدرسه و افراد مختلف شنیده بودم که به صله‌رحم دعوت می‌کردند ولی هیچگاه به کیفیت این کار اشاره نمی‌کردند. زنانی که هیچ لذتی نمی‌برند و از ابتدا مانند کلفت کار می‌کنند و حرف‌های صدمن‌یک‌غاز می‌زنند و مردانی که تلاش می‌کنند با اطلاعات مجهول‌الحال خود مخاطب بیشتری کسب کنند تا کودکان و نوجوانان حاضر که بود و نبودشان فرق چندانی ندارد و فقط جسم‌شان اینجا بود...

این گروه کوچک نماینده و نشان‌دهنده بخشی از باورها و رفتارهای متداول جامعه است. زنانی که همچون خدمتکار از ابتدا تا انتها کار می‌کنند هر چند حتی اگر کار نمی‌کردند هم تفاوت خاصی نمی‌کرد ولی این حق از آنها گرفته شده است که از این مهمانی لذت ببرند و از مهم‌ترین اصل یک مهمانی یعنی فراغت از امور روزمره محروم شده اند و شاید می‌توانستند همان صحبت‌ها را راحت‌تر و در موقعیت بهتری انجام دهند. مردان در این حیث در تلاش‌ند که این وقت را در مرکز توجه باشند و هر چه که به ذهن کوچک‌شان می‌آید را با حرف‌هایی که قبلا از دیگران و اخبار جمع کرده‌اند بازگو می‌کنند و به حساب خودشان فردی مهم هستند و چیزی سرشان می‌شود. فرزندان که بدون تربیت صحیح و نظارت درست والدین با وجود سن کم غرق فضای مجازی و بازی‌های می‌شود که مشخص نیست برای سن آنها مناسب باشد و اصلا آیا این سن نباید برای کودکان حکم دوران بازی و تفریح داشته باشد؟ و والدین آنها که چون فرزندانشان ساکت هستند ، خوشحال و راضی هستند که جای بسی تعجب است‌!! به اصطلاح بزرگترهای فامیل که بویی از بزرگی نبرده‌اند و فقط از لحاظ سنی بزرگ‌تر از ما هستند و از هر فرصتی برای نیش و کنایه استفاده می‌کنند.فرصتی که می‌توانستند با آن ما نصیحت کنند و تجربه‌شان را به ما منتقل کنند ولی افسوس...
تلویزیون روشن که از ابتدا بدون هیچ هدف خاصی روشن است و مخاطبی هم ندارد نشان از بی‌توجهی به منابع انرژی که هدر می‌شود و رسانه‌ای که نمی‌تواند جذب مخاطب کند. ایده‌آل برونگرایی که اجازه نمی‌دهد که به انتخاب خودم و متناسب با شخصیت خودم زندگی کنم. آگاهی اندک و اشتباه از مسائل سیاسی و اقتصادی و سایر مسائل علوم انسانی که همواره عوام آن را دستمایه سوءاستفاده می‌کنند.

و در آخر پوچی و بی‌معنایی از آن جهت که معنای این دورهمی گم است و کسی نمی‌داند چرا اینجاست و چرا این محفل تداوم دارد و اصلا از کجا شروع شده است!! پوچی زندگی جوانان که عمر گرانمایه‌شان را صرف چرخیدن در صفحات مجازی و اینستاگرام می‌کنند و مابقی که سخنان بی‌محتوایشان و کارهای تکراری هر هفته‌ایشان گویای بی‌هدفی آنهاست.

افسوس...

۷
۱
علی اجلالی
علی اجلالی
Every lifehistory is history of suffering
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید