علت معروفیت بیش از حد غذاهای گرجستان
هدف از کار ما درک ماهیت «غذای ملی» و تحلیل آن به عنوان یک نشانه شناسایی ملی، نماد حافظه فرهنگی است. بر این اساس، دامنه موضوع تحقیق از محدوده آشپزی و گردشگری فراتر می رود و به ما امکان می دهد پاسخی برای این سؤال پیدا کنیم یکی از دلایل مشهور شدن تور ارزان گرجستان برای لذیذ بودن غذاهای ملی این کشور است که اهمیت فراوان فهرست دستور العمل های ملی برای تشکیل ملی بر اساس بحث مطالعات فرهنگی و نظریه های ناسیونالیسم، مشخص می شود که در نگاه اول غذاهای «ساده» یک پدیده ملی «پیچیده» است.
ما با استفاده از نظریات فرهنگ شناسان آلمانی، یان و آلیدا آسمان، غذاهای ملی را به عنوان «منطقه حافظه»، «مکان خاطره»، [1] به عنوان «ساختار پیوند دهنده» [2] در نظر گرفتیم که گذشته های دوران را به هم متصل می کند. ملت با حال و همه اعضای ملت.
بر اساس نظریات محققین ناسیونالیسم - ارنست گلنر، بندیکت اندرسون، آنتونی اسمیت و اریک هابسبام - سعی کردیم "آشپزی گرجستانی" را محصول دوران مدرنیستی ناسیونالیسم، به عنوان یک "سنت ابداع شده" توسط "جامعه خیالی" بدانیم. [3].[4]
در همان ابتدای مقاله، مایلیم توضیح دهیم که اصطلاح - تعریف ارائه شده در عنوان - "سنت ابداع شده" از کتاب "اختراع سنت ها" اریک هابسبام [Hobsbawm, 1983] آمده است. از دهه 1980 بود که تأکید بر مدرنیته پدیده ناسیونالیسم و تغییر تمرکز پژوهش به «اختراع» و «مکانیسمهای تخیلی» رایج شد. به گفته اریک هابسبام، «سنت ابداع شده» به تجربیات فرهنگی اطلاق می شود که به نظر می رسد سنت های بومی هستند، اما در واقعیت این سنت ها آنقدر قدیمی نیستند و اغلب عمداً توسط نخبگان سیاسی، روشنفکران و شخصیت های عمومی «اختراع» می شوند. به گفته هابسبام، نمونه هایی از ابداع سنت ها اغلب در دوران مدرنیسم ملت سازی یافت می شود و «اختراع» آنها به هویت ملی و تحکیم ملت کمک می کند.
با در نظر گرفتن نظر ذکر شده، ما می خواهیم فرض خود را تقویت کنیم - قبل از تشکیل ملتی از مردمان مرتبط، غذاهای ملی به شکلی که امروز وجود دارد نمی توانست وجود داشته باشد. یکی شدن دستورهای پراکنده در نقاط مختلف کشور در یک مجموعه و در نظر گرفتن آن به عنوان نشانه ای از هویت ملت، پس از آن صورت گرفت که اتحاد افراد وابسته به طور داوطلبانه خود را به عنوان یک ملت شناختند.
هدف از تحقیق ما نشان دادن این است که ساخت و تثبیت پروژه ملی مستلزم تبدیل "همه چیز" از گذشته به نمادی است که به ملت بودن ملت کمک می کند و اینگونه بود که دستور العمل های ناشناس تبدیل به غذاهای نمادین شدند. حامل بار بین المللی، که قبل از دوران ناسیونالیسم، در چشم انداز همزیستی اقوام مرتبط، پراکنده، به عنوان «گویش» غذا وجود داشت.
غذاهای ملی - به عنوان نماد حافظه فرهنگی و متن هویت ساز. به جای اینکه غذاهای ملی را به عنوان یک «سنت ابداع شده» دوران ناسیونالیسم معرفی کنیم، باید آن را به عنوان نمادی از حافظه جمعی/فرهنگی و متنی که هویت میسازد، درک کرد.
جالب است که چگونه «ظروف» به یکی از نمادهای ملت و نشانگر هویت جمعی تبدیل شد.
حافظه جمعی، حافظه مشترک جمع، وحدت، ملت است که محققان فرانسوی آن را «حافظه اجتماعی» نیز می نامند[5]، در حالی که «حافظه جمعی» به دو بخش «ارتباطی» و «حافظه فرهنگی» تقسیم می شود. نمایندگان مکتب آلمانی.[6]
حافظه فرهنگی به زبان نمادها صحبت می کند، یعنی حامل های اطلاعات، حامل های حافظه، در این مورد، اشیای بی جان: بناهای تاریخی، بایگانی ها، کتابخانه ها، موزه ها، نمادهای ملی، یادبودها و غیره.
نمادهای حافظه فرهنگی، برخلاف حافظه فردی و ارتباطی، مدت زمان محدودی برای وجود ندارند. اگر حافظه ارتباطی شامل حافظه 3-4 نسل باشد و با ناپدید شدن حاملان آن از بین برود، حافظه فرهنگی تا قرن ها باقی می ماند. زیرا حاملان حافظه «فردی» و «ارتباطی» افرادی (معنوی) هستند که عمر آنها به 80-100 سال محدود می شود.
نمادها/رمزهای حافظه فرهنگی ماموریت برخورد با زمان را دارند - آنها می توانند اطلاعات فرهنگی را از نسلی به نسل دیگر منتقل کنند. از طریق نمادگرایی مشترک است که نسلهای پراکنده در دورههای مختلف هویت قومی، مذهبی و ملی خود را آموختند و میآموزند. «گرجی بودن»، «فرانسوی بودن»، «اوکراینی بودن» ترکیبی از رمزها و نمادهایی هستند که به یک گرجی، یک فرانسوی، یک اوکراینی «کلید» قلب ملت خودشان را می دهند.
نمادهای حافظه جمعی - پرچم، نشان، وطن، اجداد اسمی، عصر طلایی، بناهای تاریخی، آرشیو، کتابخانه ها، لباس های ملی، تاریخ های یادبود، باورها، سنت ها، اسطوره ها و غیره، به قوت هویت ملی در عصر تبدیل شد. ملی گرایی به نظر ما غذاهای ملی به عنوان نماد حافظه جمعی و نشانگر هویت ملی در این فهرست جایگاه پر افتخاری دارد. مطالعات نشان می دهد که از دیدگاه ناسیونالیسم، غذاهای ملی «متن سازنده/روایت هویت» هویت است. متن هویت ساز/روایت هویت به هر نوع متن اعم از عمومی یا غیرعمومی اطلاق می شود که برای شکل گیری هویت جمعی مهم است. اینها می توانند نوشته های تاریخی، مانیفست های سیاسی و فرهنگی، رساله های فلسفی، رمان ها، ترانه های انقلابی، مکاتبات خصوصی، سوابق زندگی نامه ای و غیره باشند.[7]
آنچه سازنده هویت است، خود نماد حافظه فرهنگی است، نقطه عطفی برای اعضای یک ملت. هنگام تحقیق در مورد غذاهای کشورهای مختلف، این واقعیت که ملل مدرن غذاهای ملی را نه تنها به عنوان یک غذای خوشمزه/دوست داشتنی مشخصه آب و هوا، چشم انداز یا آداب و رسوم کشور خود می دانند، بلکه به عنوان بخشی از روایت ملی به وضوح آشکار شد. غذاهای ملی که در آن «گویشهای» غذایی مناطق این یا آن کشور جمعآوری میشود، باعث ایجاد احساس وحدت در بین افراد ملت، یکپارچگی کشور میشود و همین توانایی را در تحکیم ملت دارد. به عنوان سرود و پرچم
در فرآیند تحقیق، با مثال های زیادی ثابت شد که برای یک فرد مدرن، "اطلاعات رمزگذاری شده" در یک غذای ملی بسیار بیشتر از دستور پخت دقیق این غذا، طعم و عطر آن است. مثلاً خیلی موارد است که نماینده ملت حتی این و آن غذای ملی را نچشیده است، اما صاحب آن «خودکشی» می کند. به عنوان مثال می توان به غذای گرجی «چاکافولی» اشاره کرد که به طور سنتی با گوشت گوسفند/بره درست می شود. در نظرسنجی که در سال 2020-2020 انجام دادیم، مشخص شد که 30 درصد از گرجی ها چاکافولی تهیه شده با گوشت بره را دوست ندارند و 3 درصد آن را اصلا امتحان نکرده اند. با این وجود، آنها همچنین به طور پایدار از این غذا به عنوان "یادبود" غذاهای ملی محافظت می کنند، ستایش می کنند و به آن افتخار می کنند.
از این مثالها و نمونههای دیگر مشخص میشود که یک غذا همیشه یک «ظروف» نیست، بلکه نشاندهنده یک «برند ملی» است، زیرا چنین است، «آشپزی ملی» بهعنوان نمادی از ناسیونالیسم، تمام احساساتی را به همراه دارد که سایر عناصر روایت بزرگ» از ملت حمل می کنند. از این رو همانند سایر نمادهای ملی از آن محافظت و مراقبت می شود.
در روند تحقیق نیز با نمونه های زیادی از «جنجال آشپزی» مواجه شدیم. در مقاله «جنگ قفقاز برای غذاهای ملی» [Цатурян, 2017:1-5]، قوم شناس، روزانا تساتوریان می نویسد که «جنگ های آشپزی» در قفقاز جنوبی در جبهه های مختلف در حال وقوع است و این سؤال - «دولما» یا «تولما» است. "- اصلاً یک آشپزی نیست، زیرا روسای جمهور نیز بله، آنها بحث می کنند. این محقق به عنوان مثال به نقل قول رئیس جمهور الهام علی اف در اجلاس سالانه آکادمی علوم آذربایجان اشاره می کند: «اگر از ارمنیان بپرسیم که «دولما» در زبان ارمنی به چه معناست، نمی توانند پاسخ شما را بدهند، همانطور که «قره باغ». "برای آنها فقط یک کلمه است، آنها آن را نمی فهمند" [Цатурян, 2017:1-5].
همچنین در سال 2011، «طعنه آشپزی
مطالعه و تجزیه و تحلیل نمونه های خاص این فرصت را به ما داد که فکر کنیم، مانند سایر نمادهای ملی، مثلاً نشان، پرچم، سرود و غیره، «اشتباه» در رابطه با غذاهای ملی مجاز نیست. . در "استفاده نادرست" از این موضوع، ممکن است غذا و نوشیدنی بی ضرر از "دیوار آشپزخانه" خارج شود و ناهنجاری های خطرناک ملی گرایی را آشکار کند. از آنجایی که آشپزخانه نیز مانند بسیاری دیگر از نمادهای ملت، احساس جادویی ناسیونالیسم را به خود گرفته است، لازم می دانیم که با انجام پژوهشی-تحلیلی آکادمیک پدیده غذاهای ملی، نتیجه گیری های مبتنی بر نظریه های فرهنگ شناسی را به درستی رایج کنیم. و ناسیونالیسم
تولد یک ملت و غذاهای ملی. آیا با غذا و اعمال روزمره می توان هویت ملت ها را تقویت کرد؟ پل نوگ در کار خود - "آیا نازی ها شکم دارند؟" غذا، نوشیدنی و اجتماعات خیالی در آفریقا - بحث هایی را که در اطراف «برای» آفریقایی وجود دارد تجزیه و تحلیل می کند [Nuge یک باربیکیوی آفریقای جنوبی است که شبیه یک باربیکیو معمولی است، اما اینطور نیست. برای نماد فرهنگ غذایی آفریقای جنوبی، یک پرتره ملی است. "برای" به عنوان نماد حافظه فرهنگی، حامل اطلاعات است. این طعم و عطر اصلی نیست، بلکه قدرت جادویی مید است که هویت آفریقای جنوبی در اطراف آن تقویت می شود.
آیا می توانید تصور کنید که اگر ملت دیگری چکافل را تصاحب کند چه اتفاقی می افتد؟! آیا ما تسلیم خواهیم شد البته که نه! این در حالی است که «چکافولی» تنها یک غذاست و به علاوه در اولین کتاب آشپزی گرجی نیز به «چکافولی» اشاره نشده است.[10]
اگرچه ما نمی دانیم که چه کسی، کجا و چه زمانی دستور العمل های بدون امضا را مانند داستان های ناشناس نوشته است، اما به "غذای ملی" مأموریت تحکیم ملت داده شده است. ما گرجی ها را «کاتسیوی» و «چاکافولی» و «ناتسارککیا» و «کومبل» متحد می کنند. "خاچاپوری" و "کوبداری" نشانگر هویت "گرجی" و همچنین زبان گرجی، پاسپورت گرجی، انواع انگور گرجی، روش تهیه شراب در کووری، پرچم، سرود و نشان و همه چیز هستند. چیز دیگری که به جهان گرجستان اشاره دارد. در مقاله «فرهنگ غذایی چقدر ملی است؟ مطالعه موردی رویههای غذایی منطقهای در ترکیه، نویسنده یسیم زعیم مینویسد که غذا نقش مهمی در شکلدهی هویت ملی دارد. غذاها و مواد تشکیل دهنده خاصی عناصر ملی محسوب می شوند و عادات غذایی و فرهنگ ملت را تعیین می کنند، بنابراین از دستور کار ملی گرایی - غذا ملی است [Za
و با این حال، غذاهای ملی از کجا شروع می شود؟ پاسخ ساده به این سوال به شرح زیر است: یک غذای ملی یک ملت است. این نشان می دهد که غذاهای ملی به قدمت ملت است و قبل از تولد ملت ها وجود نداشته است. و تولد ملت ها، بر اساس نظریه های مدرنیستی ناسیونالیسم، به تاریخ خاصی - پایان قرن هجدهم - قرن نوزدهم اشاره دارد [C
و اگر اینطور است، سؤال این است که مردم قبل از ناسیونالیسم چه میخوردند؟ پاسخ به این سؤال چنین است: قبل از «غذاهای ملی»، غذاهایی وجود داشت که تحت تأثیر شرایط آب و هوایی طبیعی بر چشم انداز سکونت اقوام مرتبط با قومیت ایجاد می شد، اما «آن غذا» حاوی «اطلاعات» کاملاً متفاوتی بود: نه بار ملی داشت، نه در خدمت تحکیم ملت بود، زیرا ملت به معنای مدرنیستی در زمان «آن غذا» وجود نداشت.
قبل از غذاهای ملی، چنین دوگانگی در مورد غذا وجود داشت: مقدس و ناپسند، غنی و فقیر، اما نه ملی، متعلق به ملت.
در مورد غذاهای ملی، غذا به شرح زیر تقسیم می شود: ما و دیگران، بومی و خارجی.
به همین دلیل است که «آشپزی ملی» یک مصنوع است، مجموعهای است که مخصوصاً در دوران ناسیونالیسم ایجاد شده است، فهرستی از غذاهای بومی برای ملت است که ملت برای ملت به آن نیاز دارد.
هر سه نویسنده سه نظریه اصلی ناسیونالیسم، ارنست گلنر، بندیکت اندرسون و آنتونی دی. به گفته اسمیت، ایده ملت خود یک مصنوع است، یعنی ناسیونالیسم از زمان های بسیار قدیم به ما نیامده است، بلکه در دوره خاصی از تاریخ ظهور کرده است.
ه. به عقیده گلنر، از سه مرحله تاریخ، شکارچی-گردآورنده، کشاورزی نویسی و صنعتی، ملت ها در دوران گذار از مرحله دوم به مرحله سوم ظهور کردند.[11] به گفته بندیکت اندرسون، افول دین مفاهیم جدیدی از زمان را ایجاد کرد که به نوبه خود به امکان تصور ملت منجر شد. ب اندرسون می نویسد که ناسیونالیسم آمیزه ای از سکولاریزاسیون، تنوع انسانی، سرمایه داری و فناوری چاپ است [s
ه. به عقیده اسمیت، ناسیونالیسم تمایل یک گروه خاص برای افزودن حس هویت مشترک به تاریخ است. با این حال، تلاش برای دادن ایده هویت مشترک حتی قبل از دوران ناسیونالیسم در تمدن های باستانی، در جوامع قومی مشاهده می شد، اما در آن دوران، اساس و محتوای هویت چیز دیگری بود.
رولان بارت در کتاب «اسطورهها» مینویسد که شراب و غذاهای ملی، زمان و فضای خاصی را تداعی میکنند که یک فرانسوی در آن زندگی میکند. شراب، پنیر و فرهنگ برای او ثروت ملی، ضرورت ملی است 138]