ویرگول
ورودثبت نام
Asma.v
Asma.v
Asma.v
Asma.v
خواندن ۵ دقیقه·۷ روز پیش

ماه رو

قصه‌ی «ماه‌رو»؛ وقتی آرزوهای خانم محسنی جوانه زد

همه ما در زندگی آرزوهایی داریم که گاهی در لا به لای کارهای روزمره گم می‌شوند، اما برای خانم محسنی، آرزویش مثل یک نبض در تمام سال‌های فعالیتش می‌زد. او که سال‌ها به عنوان کارشناس پوست، از نزدیک با دغدغه‌های واقعی مردم آشنا بود، همیشه در آینه نگاه متفاوتی داشت. او فقط به چروک‌های زیر چشم یا لک‌های صورت نگاه نمی‌کرد؛ او به «اعتمادبه‌نفس» آسیب‌دیده‌ای نگاه می‌کرد که پشت این مشکلات پوستی پنهان شده بود. خانم محسنی می‌دانست که پوست، ویترین روح ماست و مراقبت از آن، یک نوع احترام به خویشتن است. او می‌خواست برندی بسازد که در آن خبری از ترکیبات مضر و وعده‌های دروغین نباشد. او نام این آرزو را گذاشت: «ماه‌رو.»

شروع از صفر؛ روزهایی که خستگی معنا نداشت

راه‌اندازی ماه‌رو اصلاً شبیه فیلم‌های سینمایی نبود که همه چیز با یک بشکن زدن سریع پیش برود. خانم محسنی با یک تیم سه نفره و در یک فضای کوچک که بیشتر شبیه به یک کارگاه تجربی بود شروع به کار کرد. او می‌گفت: «ما باید محصولی بسازیم که اصالت داشته باشد؛ یعنی از دل طبیعت خودمان و با دانش روز دنیا ساخته شده باشد.» روزهای اول، کارشان این بود که فرمول‌ها را بارها و بارها امتحان کنند. گاهی یک کرم آبرسان صد بار ساخته می‌شد و دور ریخته می‌شد تا فقط آن حسِ سبکی و جذبی که خانم محسنی مد نظرش بود، به دست بیاید.

او ساعت‌ها در کتابخانه‌ها و آزمایشگاه‌ها وقت می‌گذراند تا بهترین عصاره‌های گیاهی ایران را پیدا کند. از گل محمدی کاشان گرفته تا گیاهان کوهی غرب کشور؛ او می‌خواست عصاره‌ی این خاک را با تکنولوژی روز دنیا گره بزند. اما همین که نام ماه‌رو کمی سر زبان‌ها افتاد، چالش‌های واقعی شروع شد.

دیوارهایی که بلند بودند: تقابل با رقبای قدیمی

همین که اولین سری محصولات ماه‌رو به بازار آمد، موج مخالفت‌ها هم شروع شد. رقبای بزرگ که سال‌ها بود بازار را در دست داشتند و به سودهای کلان عادت کرده بودند، اصلاً خوشحال نبودند که یک خانم متخصص با یک برند نوپا وارد بازی آن‌ها شود. آن‌ها شروع کردند به سنگ‌اندازی؛ از شایعه درست کردن در مورد محصولات گرفته تا فشار آوردن به تأمین‌کنندگان مواد اولیه تا به ماه‌رو مواد نرسانند.

خیلی‌ها به خانم محسنی می‌گفتند: «بی‌خیال شو! بازار دست گردن‌کلفت‌هاست. تو با این دقت و وسواسی که روی کیفیت داری، زود ورشکست می‌شوی.» اما او یک جواب داشت: «من به چیزی که می‌سازم اعتماد دارم. من نیامده‌ام که فقط یک کرم بفروشم، آمده‌ام که استانداردهای مراقبت از پوست را در این کشور تغییر دهم.»

 او به جای جنگیدن با رقبا، تمرکزش را روی رضایت مشتری گذاشت. او می‌دانست که اگر پوستِ یک خانم با محصولات ماه‌رو جان دوباره بگیرد، هیچ شایعه‌ای نمی‌تواند جلوی موفقیت را بگیرد.

محصولات ماه‌رو؛ معجزه‌ای در بطری‌های کوچک و دوست‌داشتنی

خانم محسنی معتقد است که پوست هر کسی مثل اثر انگشتش خاص است. برای همین، محصولات ماه‌رو را با وسواس عجیبی طراحی کرد. او نمی‌خواست فقط چند تا محصول ساده بفروشد، او می‌خواست برای هر مشکل، یک راهکار علمی داشته باشد.

سرم‌هایی که با پوست حرف می‌زنند: سرم‌های جوانساز ماه‌رو که الان حسابی معروف شده‌اند، با استفاده از نانوتکنولوژی ساخته شده‌اند. خانم محسنی اصرار داشت که مولکول‌ها باید آن‌قدر ریز باشند که به لایه‌های زیرین پوست نفوذ کنند، نه اینکه فقط روی پوست بمانند و حس چربی ایجاد کنند.

ضدآفتاب‌هایی که سنگ تمام گذاشتند: او می‌دانست آفتاب ایران چقدر می‌تواند خشن باشد. پس ضدآفتابی ساخت که همزمان هم آبرسان باشد، هم ضد لک و هم مثل یک سپر واقعی در برابر اشعه‌های مضر عمل کند.

پاک‌کننده‌هایی به نرمی گلبرگ: او همیشه می‌گفت: «تمیزی پوست، اولین قدم زیبایی است.» پس شوینده‌هایی ساخت که بدونِ از بین بردن چربی مفید پوست، تمام آلودگی‌ها را پاک کنند تا حس کشیدگی و خشکی سراغ کسی نیاید.

خانواده‌ای که با عشق بزرگ شد

شاید باور نکنید، اما آن تیم کوچک سه نفره، حالا شده یک خانواده بزرگ ۱۵۰ نفره! خانم محسنی فقط کارفرما نیست، او در محیط کار مثل یک مربی و همراه است. در شرکت ماه‌رو، از جوانی که در بخش بسته‌بندی با دقت جعبه‌ها را می‌چیند تا متخصصی که پشت میکروسکوپ نشسته، همه یک هدف دارند: حفظ لبخند مشتری.

او فضای کار را طوری طراحی کرده که همه احساس مالکیت کنند. خانم محسنی همیشه به کارکنانش می‌گوید: «هر قطره‌ای که داخل این بطری‌ها می‌ریزد، امضای ماست. پس باید با عشق و دقت پر شود.» این روحیه باعث شده که نرخ خطای تولید در ماه‌رو به صفر نزدیک شود و همه با جان و دل برای بالا بردن کیفیت تلاش کنند.

شعبه مرکزی؛ جایی برای لمس آرامش و اعتماد

اگر گذرتان به خیابان‌های مرکزی شهر بیفتد، ساختمانی را می‌بینید که با گل‌های طبیعی و نورپردازی ملایم تزیین شده؛ اینجا شعبه مرکزی ماه‌رو است. خانم محسنی نمی‌خواست اینجا فقط یک مغازه باشد. او می‌خواست اینجا «خانه پوست» باشد.

وقتی وارد می‌شوید، اولین چیزی که حس می‌کنید آرامش است. مشاوران ماه‌رو ابتدا با دستگاه‌های پیشرفته، پوست شما را آنالیز می‌کنند، از سبک زندگی و تغذیه شما می‌پرسند و بعد محصولی را پیشنهاد می‌دهند که واقعاً به آن نیاز دارید. گاهی حتی به مراجعین می‌گویند: «شما فعلاً به هیچ کرمی نیاز ندارید، فقط آب بیشتر بنوشید و استرستان را کم کنید.» همین صداقت است که باعث شده اعتماد مردم به این برند، ثابت و همیشگی باشد.

اصالت، یعنی ماندن پای قول و قرار در روزهای سخت

در تمام این سال‌ها، بازار فراز و نشیب زیادی داشت. قیمت مواد اولیه بالا رفت، تحریم‌ها کار را سخت کرد، اما ماه‌رو از اصولش کوتاه نیامد. اصالت برای خانم محسنی یعنی اینکه اگر روی بسته‌بندی نوشته شده «حاوی عصاره خالص»، واقعاً همان باشد. او حتی در سخت‌ترین شرایط اقتصادی، اجازه نداد کیفیت محصولات ذره‌ای کم شود. او می‌گوید: «اعتبار برند من، با پول خریدنی نیست؛ این اعتبار نتیجه شب‌بیدار ماندن‌ها و دلسوزی برای پوست تک ‌تک مراجعینم است.»

نگاه به افق‌های دورتر

امروز وقتی در فضای مجازی می‌بینیم که بلاگرها و مردم عادی با چه شوقی از تاثیر محصولات ماه‌رو روی پوستشان فیلم می‌گذارند، یاد آن روزهایی می‌افتیم که خانم محسنی با یک دنیا امید و دست‌های خالی شروع کرد. ماه‌رو ثابت کرد که «ساخت ایران» می‌تواند مترادف با لوکس بودن و باکیفیت بودن باشد.

داستان ماه‌رو به ما یادآوری می‌کند که هیچ آرزویی بزرگ نیست و هیچ رقیبی آن‌قدر قوی نیست که بتواند جلوی قدرتِ صداقت و تخصص را بگیرد. خانم محسنی حالا به فکرهای بزرگتری است؛ او می‌خواهد ماه‌رو را به بازارهای جهانی ببرد تا همه دنیا بدانند که زن ایرانی، چقدر دقیق، هنرمند و بااصالت است.

رضایت مشتریسبک زندگیشروع کاربرند
۰
۰
Asma.v
Asma.v
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید