قبل از اینکه بخوام بنویسم یه جمله پیش فرض اومدبرام با این عنوان که هر چی دوست داری بنویس یا بالاتر که گفته عنوان رو وارد کنید
حقیقتا ذهن آشفته و درهم و برهم ، ناامیدی زیاد و امیدواری کوچیکی که میاد و میره ، در کنار کلی احساس و اختلال اعصاب و روان که سعی میکنیم در درون خودمون خفش کنیم و اینجوری فکر میکنیم که خوب پیش میره همه چیز..
وقتی که هر لحظه و هر ثانیه باید به اینا فکر کنی
اون موقع فکر میکنی راجب چی دوست دارم بنویسم ؟ کدوم لحظه رو میخوام به اشتراک بزارم ؟
یه چیزی هست به اسم باورکردن خودمون
همونی رو میگم که تو هزاران دوره و مقاله راجبش حرف میزنن تا بتونن تغییرش بدن، ولی خب این یه عامل بیرونی نیست که بتونی کنترلش کنی حقیقتا نیست.
چیزیه که باید از درون خودت لمسش کنی.
شنیدن این جمله وقتی هیچ ذهنیتی راجبش نداری و یا حتی با گفتن جملاتی مثل اینا همه حرفه و کلیشه است و اینا باعث میشه خودت رو محروم کنی از حس کردن خودت
برای یه بار هم که شده بیا گارد نگیر ، بیا زود نا امید نشو
نمیگم نا امید نباش افسرده نباش و کلا بیا بگو وایییییی من تصمیم گرفتم زندگیم رو از همین امروز عوض کنم نه اصلاااااا
معلومه که اینا یه مشت حرف بلااستفاده ای بیش نیست عوضش بیا کم کم روزی پنج دقیقه کمتر به سبد غذایی روحی منفی ات دست بزن و اگه نمیتونی کاری رو انجام بدی یا از جات بلند شی
اصلا اشکالی نداره اولین روزت رو با این کار شروع کن که از تختت بلند شی و پنج دقیقه بشین حتی اگه نمیخوای بلند شی و یا کار خاصی بکنی
افسردگی رو بخوام در چند جمله بگم
1.گریبان گیری فکری گذشته که دست از سرت برنمیداره
2.اضطرابی که تداوم وار ادامه داره که تو در آینده هم در این نقطه stop میمونی
3. و در آخر حالی که بیچاره هم از ما میکشه هم از گذشته و آینده و خوب حتی میشه گفت از پس کارای خودش هم برنمیاد
ببین پس افسردگی خیلی گسترده است و پیچیده اصلا مسئله قابل کتمانی نیست اما یه روش به نظرم ممکنه کم کم شرایط رو عوض کنه
اوایل به خودت بگو من روزی پنج دقیقه کمتر ذهنمو مشغول منفی ها میکنم که البته ممکنه همین پنج دقیقه سخت باشه و ممکنه یه هفته بگذری تا بهش عادت کنی
من اینجام که بهت بگم اصلا مهم نیست ، سرعتت برای بهبودیت کند و یا ممکنه کم باشه چون کاملا میفمهم که داری هر ثانیه جون میکنی که زنده بمونی از لحاظ جسمی نمیگما که البته اونم خیلی مهمه
ولی هر روز سعی میکنیم تو ذهنمون نمیریم و حتی میخوایم ذهن مرده مون رو احیا کنیم
پس موردی نداره ،اگه با سرعت بری اتفاقا بده، یهو یاتاغان میترکونی با سر میخوری تو دیوار که عزیز من
پس اگر نمیتونی انتهای مسیر اوایل و یا حتی اواسط و ابتدای راهت رو نمیتونی ببینی و سیاهه بیا شروع کن
سرت رو بندازپایین و جایی که هستی یه قدم برو جلو حتی مثل سبک (گ) (ش) که بازی میکردیم روی نوک پا جلو برو
ولی برو ، حرکت کن شروع کن با انجام کار های کوچیک کوچیک
بعد یه مدت تاثیرش رو میبینی
آینده ات در حال تماشای خاطرات گذشته اشه پس خاطرات خوبی براش بزار ببینه
نزار خسته بشه بابت اینکه یه فیلمی رو قراره همش ببینه که تکراریه و دیالوگاش رو از بره.....
Afra