erfantaghipoor
erfantaghipoor
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

تفاوت سیاه قلم با تمپر

نقاشی تمپر

نقاشی اجرا شده با رنگدانه در محیط قابل امتزاج با آب. کلمه tempera در اصل از فعل tmepera تمپر آمده است ،  "به یک قوام مطلوب رساندن". رنگدانه‌های خشک با «تمرداد» آن‌ها با وسیله‌ای چسبنده و چسبنده قابل استفاده می‌شوند. چنین نقاشی از نقاشی دیواری متمایز بود ، رنگ‌هایی که هیچ کلاسور نداشت. سرانجام پس از ظهور نقاشی رنگ روغن ، این واژه معنای امروزی خود را پیدا کرد.

تمپرا یک رسانه باستانی است که در بیشتر فرهنگ‌های جهان به‌طور مداوم مورد استفاده قرار می‌گرفت که آموزش آن تفاوت زیادی با هنر آموزش نقاشی سیاه قلم دارد تا اینکه در دوران رنسانس به تدریج توسط رنگ‌های روغنی در اروپا جایگزین شد .

تمپرا رسانه اصلی نقاشی دیواری در سلسله های باستانی مصر ، بابل ، یونان میسنی و چین بود و برای تزئین دخمه های اولیه مسیحیت استفاده می شد.

روی انواع تکیه‌گاه‌ها، از استل‌های سنگی (یا ستون‌های یادبود)، محفظه‌های مومیایی، و رول‌های پاپیروس مصر باستان تا صفحات چوبی استفاده می‌شد . شمایل‌ها و محراب‌های بیزانسی و برگ‌های پارچه‌ای از نسخه‌های خطی منور قرون وسطی .

دیستمپر شکل خامی از تمپر است که از مخلوط کردن رنگدانه خشک به شکل خمیری با آب ساخته می‌شود که در حین کار با چسب حرارت دیده رقیق می‌شود یا با افزودن رنگدانه به سفیدک (مخلوطی از گچ و اندازه ریز آسیاب شده) رقیق می‌شود. این برای مناظر صحنه و کارتون های آماده سازی در اندازه کامل برای نقاشی های دیواری و ملیله استفاده می شود. هنگامی که خشک می شود، رنگ آن دارای کیفیت کم رنگ، مات و پودری مانند پاستل است که تمایل مشابهی به لکه دار شدن دارد. در واقع، کارتون های آسیب دیده با گچ های پاستلی روتوش شده اند .

مزاج تخم مرغ بادوام ترین شکل محیط است که معمولاً تحت تأثیر رطوبت و دما قرار نمی گیرد. به سرعت خشک می شود تا یک لایه سخت تشکیل شود که به عنوان یک پوست محافظ برای تکیه گاه عمل می کند. در هندلینگ، از نظر تنوع جلوه های شفاف و مات و درخشش ساتن پوشش آن، شبیه رنگ های امولسیونی رزین اکریلیک مدرن است.

نقاشی سنتی با تمپر فرآیندی طولانی است. تکیه گاه های آن سطوح صاف مانند چوب های تراشیده شده، گچ ریز، سنگ، کاغذ، پوسته، بوم و تخته های ترکیبی مدرن از چوب یا کاغذ فشرده است. کتانی به طور کلی به سطح تکیه گاه های پانل چسبانده می شود، نوارهای اضافی درزهای بین تخته های چوبی مهاربندی شده را می پوشانند.Gesso ، مخلوطی از گچ پاریس (یا گچ ) با اندازه، زمین سنتی است. لایه اول از gesso grosso، مخلوطی از گچ درشت بدون آب و اندازه است. این یک سطح جاذب ناهموار برای 10 لایه نازک یا بیشتر از gesso sottile، مخلوطی صاف از اندازه و گچ ریز که قبلاً در آب فرو رفته بود تا خشک شدن را به تاخیر بیندازد، فراهم می کند. این آماده سازی پر زحمت منجر به ایجاد یک سطح سفید مات، درخشان و منعکس کننده نور می شود که از نظر بافت شبیه به شکر پودری صاف و سخت است.

طرح یک نقاشی با تمپر بزرگ که آموزش آن تفاوت زیادی با هنر آموزش نقاشی سیاه قلم داردبه طور سنتی به صورت دیستمپر روی یک کارتون کاغذی ضخیم اجرا می شد . خطوط را با یک چرخ سوراخ سوراخ می‌کردند تا وقتی کارتون روی سطح تکیه‌گاه قرار می‌گرفت، الگوی خطی با ضربه زدن یا "کوبیدن" سوراخ‌ها با کیسه‌ای از زغال چوب پودر شده منتقل می‌شد . خطوط نقطه‌دار که از طریق آن ردیابی شده‌اند، سپس در رنگ ثابت شدند . نقاشان اعتدال قرون وسطایی از تابلوها و دست نوشته‌ها از ورق طلا بر روی پس‌زمینه و برای ویژگی‌های نمادین مانند هاله استفاده می‌کردند.و پرتوهای نور بهشتی نواحی طرح کوبیده که برای تذهیب در نظر گرفته شده بود، ابتدا با gesso duro در نقش برجسته کم ساخته شد، ترکیب سخت تر و کمتر جاذب gesso نیز برای قالب گیری های قاب استادانه استفاده می شود. زمینه‌های پس‌زمینه غالباً با تحت تأثیر قرار دادن گسو دورو، قبل از غروب، با بلوک‌های چوبی کوچک، کنده‌کاری شده و برجستگی برای ایجاد الگوهای تکراری برجسته، جوش‌دار و لحافی که هنگام طلاکاری می‌درخشند، بافت می‌شدند. برگ‌های طلای ریز خورده را روی یک ماده چسبنده (ترکیب چسبنده) یا روی پوسته مرطوب (رنگدانه خاکی قهوه‌ای مایل به قرمز) فشار می‌دادند که وقتی نواحی طلاکاری شده گرما و عمق بیشتری می‌داد.

رنگ ها با برس های سمور در جاروهای گسترده متوالی یا شستشوی تمپر نیمه شفاف اعمال شدند. آنهایی که به سرعت خشک می‌شوند و از درجه‌بندی‌های ظریف رنگ ممکن با شستشوی آبرنگ یا رنگ روغن جلوگیری می‌کنند. بنابراین، اثرات مدل‌سازی سایه‌دار باید با یک تکنیک متقاطع ضربه‌های قلم مو به دست می‌آمد. به گفته نقاش ایتالیایی Cennino Cennini ، نقاشان اوایل دوره رنسانس، رنگ‌ها را روی یک زیر نقاشی تک رنگ کاملاً مدل‌سازی شده با رنگدانه سبز زیتونی (Terre vert) می‌گذاشتند، روشی که بعداً به روش ترکیبی از زیر رنگ آمیزی تمپر و به دنبال آن لعاب‌های روغنی شفاف توسعه یافت. .

پایه ژسو درخشان یک نقاشی تمپرا، همراه با اثر تجمعی شستشوهای رنگی روی هم، عمق و شدت رنگ منحصر به فردی را ایجاد می کند. رنگ های تمپرا از نظر ارزش سبک تر خشک می شوند، اما تناژ اصلی آنها را می توان با اپیلاسیون یا لاک زدن بعدی بازیابی کرد. از دیگر ویژگی‌های یک نقاشی تمپرا، که ناشی از خاصیت خشک شدن سریع و تکنیک منظم آن است، خطوط فولادی و لبه‌های واضح، جزئیات دقیق و بافت‌های خطی غنی آن، و تأکید کلی آن بر یک الگوی تخت تزئینی از توده‌های رنگی جسورانه است.

سنت بزرگ بیزانسی نقاشی تمپر در قرن 13 و 14 توسط دوچیو دی بوونینسینا و جوتو در ایتالیا توسعه یافت . فضای تصویر مسطح آنها، که سخاوتمندانه با مزارع و بافت های ورق طلا غنی شده بود، با پرسپکتیوهای عمقی رنسانس در نقاشی های جووانی بلینی ، پیرو دلا فرانچسکا ، کارلو کریولی ، ساندرو بوتیچلی و ویتوره کارپاچیو گسترش یافت. در آن زمان، نقاشی رنگ روغن از قبل اولویت مزاج را به چالش می کشید، بوتیچلی و برخی از معاصرانش ظاهراً روغن را به امولسیون تمپر اضافه می کردند یا آن را به رنگ روغن بیش از حد لعاب می کردند.

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید