میخواهم پیام هایم را چک کنم مثل همیشه #گوگل برایم اعلان تعارف میکند عکس یکی از عمامه بسرهای #فجازی برایم آشناست
عناوین را که میخوانم میبینم عکس بزرگانِ مشهور به گنده در پوستر، نمایش جالبی است اما عناوینش نمایش هایی هستند هم جدید و هم جالب تر!
مجری، خواننده، مداح و طلبه شادی آفرین!
میکروسکوپ دقتم را که روی هر کدام از عناوین میگیرم،مشاهده میکنم مجری که یعنی اجرا کننده... خواننده هم که یعنی خواننده! مداح هم یعنی کسی که مدح میکند!
از بدیهیات که میگذرم به طلبه شادی آفرین میرسم،
این یکی ظاهرا دارد از مسلمات میشود شاید هم جزئی از قضایای مشهوره!
از عموها به شادی آفرینی رسیدند
میخواهم به معنای اصلی طلبه برسم
هر چه میخواهد باشد، ولی من یکی از معنا کردنش عاجزم!
بجای کتابخانه و لغت به پشت بام و تلسکوپ مراجعه میکنم!
بعد از ساعتها کنکاش، پشت ابرها پیدایش میکنم، آخرین نوشته هایی است که دارد پاک میشود، شاید موریانه های محمدرسول الله این را هم خورده اند!
نوشته متفقه دین، منذر مردم، کسانی که وقتی مردم به آنها مراجعه میکنند به مقام احذار میرسند.
جدای از معانی انذار و احذار و تفقه که تفسیرشان کار من نیست به دنیای خودمان که بازمیگردم شادی آفرینی برایم معنا نمیشو
نمیشود با مغازه دار حسابش کرد! قیمت ها بشدت متفاوت است مثل خیار و خاویار و عجب تمثیل قاصری که نه شادی آفرینی نمکِ خیار است و نه خاویار ارزن مقام طلبگی
قیمت شادی آفرینی با ده متر عمامه هم نمیخواند! کاری است که از عهده یک کمدین هم بر می آید، کم کاری نیست
ولی کاری پیغمبری را چه به کمدین ها؟
ذهنم را آزاد میگذارم،نمیدانم شاید موریانه های آن فیلم ذهنیات من را هم خورده اند
ولی هرچه باشد نمیتوانم شان پیغمبر را در حد همین یک پوستر و پخش فجازی پایین ببینم
راستی چه بسا این هم تلقین است!
شما به ذهن خودتان مراجعه کنید