علی رضا کیهان
علی رضا کیهان
خواندن ۱۰ دقیقه·۱ سال پیش

استعمار وارونه به قلم علی رضا کیهان



مقاله ««استعمار وارونه »»به نگارش : علی رضا کیهان
شاید ملکه انگلستان فکرش را هم نمیکرد، روزی اثبات نظریه گرد بودن زمین را با چشم خود ببیند .
در روزگارانی که استعمار انگلیس به خاورمیانه و شبه جزیره هند یا بخش هایی از آفریقای جنوبی رخنه کرد ، ایرانیان ، یا بدون حمایت پادشاهان و یا بدون هیچگونه توجیهِ موقعیت های نداشته و بلندپروازی های عجیب ، بدون هیچ امتیازی ( حتی نهادینه کردن زبان بین المللی انگلیسی )از زیر دست استعمار بیرون آمدند ( اتفاقی که باید یک روز رخ میداد) ،ولی هند با صبوری و استفاده از موقعیت های بوجود آمده ،از ورود زبان انگلیسی به هند (و نه زبان اردو )استقبال کرد و هر تیر و سنگ و چوبی که از طرف استعمار انگلیس به طرفشان پرتاب شد را در هوا گرفت و جمع کرد. آنها با صبوری کار را پیش بردند و اکنون اردو زبان هایی که تا ۳۰ سال قبل زحمت صبوری را به تن خریدند ،فرزندانی به دنیا آوردند که زبان رسمی جهان (انگلیسی) را راحت تکلم میکنند و بدون تکبر در کشور های پولدار عربی و تمام اتحادیه اروپا و آمریکا و کانادا و استرالیا کار میکنند و تحصیل کرده های جوان آنها به همان کشور ها و تمام املاک ملکه بریتانیا به راحتی مهاجرت میکنند.
آیا کسی فکر میکرد روزی برسد که شهروندان هند مستعمره ،در هالیوود به راحتی جولان دهند و خیابان های لندن و منچستر را با قدرت تمام ،جهت فیلمبرداری یک فیلم کاملا هندی پسند قُرُق کنند و ملکه انگلیس فقط نظاره گر استعمار وارونه باشد ؟تعجب نکنید ،امروز ،یک هندی بنام صادق خان شهردار لندن است و دنیا نظاره گر این تقابل متفکرانه است .
من با چشم های خود و در کشورهای مختلف از پیاده روهای هلند و اروپای شمالی تا شهر های مذهبی ایتالیا و تمام امور شهری کشورهای عربی و حتی امنیتی در کانادا و استرالیا ،استعمار وارونه را دیده ام و امروزه اگر کسی زبان اردو را فرا بگیرد ،در هیچ کجای دنیا در نمی ماند .فقط شمایلی از زبان رسمی انگلیسی باقیمانده است وگرنه زبان اردو و افراد اردو زبان همه کارها را انجام می‌دهند و به راحتی به همه جای دنیا رفت و آمد میکنند و ما حتی به سختی ویزای توریستی دریافت میکنیم .

استعماری که با لورنس عربستان به کشورهای عربی تاخت و فاصله ای که باید بین ایران و اعراب شکل بگیرد را به بهترین وجه ممکن ،شکل داد و تصور ما را از اعراب ( عرب سوسمارخور) و تصور اعراب از ما را ( مسلمان رافضی) ایجاد نمود .دوباره ما بازی خوردیم و هیچ بدست نیاوردیم . ولی اعراب، با ارتباطات قوی ، نسلی را به بریتانیا و آمریکا فرستادند و هزینه تربیت آن نسل را پرداخت نمودند . اکنون ،نتیجه قابل بحث و توجه است .بغیر از فرزندان حاکمان عرب ( امارات ،قطر،عربستان،اردن ) که عالی کار کردند،عالی درس خواندند، و عالی تر اینکه برای تغییر و نشر هر آنچه آموخته بودند ، به کشورهای خود بازگشتند ، دیگر اعرابی که شناخته شده هم نبودند ،آنها نیز قدم در تحقق استعمار وارونه به زیباترین وجه برداشتند. اگر روزی اقامت در کالیفرنیا یا لندن یا پاریس ، فرصتی برای سرمایه گذاری محسوب میگردید ،امروزه شهر دبی امارات متحده عربی ،یک تنه بار جذب اقامت و سرمایه گذاری تمام شهرهای جذاب جهان را بدوش میکشد( به شایعات و اتفاق های زودگذر توجه نکنید).
شما بینید روسای جهور آمریکا در طول 4 سال ریاست جمهوری به چند کشور سفر میکنند ؟ شاید به زحمت بتوان گفت 15 کشور.یعنی دعوت از رییس جمهور آمریکا سرقفلی دارد ( دعوت از ترامپ و جشن شمشیر و لباس طلا در عربستان را مجدد ببینید).و البته با چاشنی کمتر ،رییس جمهور روسیه و فرانسه و نخست وزیران انگلیس و ژاپن و...هنرپیشه های هالیوود و بالیوود و برخی ستارگان ورزش که محبوبیتی چند برابر روسای جمهور تمام کشور ها دارند. کافی است یک واحد 3 خوابه در یک برج مسکونی فوق لاکچری در نیویورک یا پاریس یا هرجای دنیا را به هنرپیشه جیمز باند یا آمیتا باچان یا شاهرخ خان یا راجر فدرر مشهورترین تنیسور تاریخ ،پیشکش هدیه نمایند تا تمام مجتمع مسکونی به دوبرابر قیمت فروخته شود .چگونه است که این افراد ،از باراک اوباما رییس جمهور آمریکا در زمان ریاست جمهوری اش !! تا آمیتا باچان و تمام شخصیت های فوق و مجریان معروف و صاحب منصبان انگلیسی و افراد سرشناس کشورمان حاضر به ( خرید ) خانه در دبی میشوند و روز های تعطیل خود را در آنجا نیز میگذرانند ؟ تمام این اتفاقات و شاید عظیم ترین و عملی ترین شکل استعمار وارونه ، از تحصیل و کسب علم و دانش حاکم عرب دبی (شیخ محمد )که در انگلیس تحصیل نمود ، بدست آمده است .
درآمد حاکم دبی از این طرز فکر و جذب سرمایه گذاران لوکس از سراسرجهان برای شهر تحت حاکمیتش که وسعتی به اندازه شیراز و جمعیتی نصف شیراز دارد ،دقیقا در سال 2020 معادل درامد کل کشور ایران بوده است .یعنی 300 میلیارد دلار.

۱۲:۳۵

یعنی 300 میلیارد دلار برای 1 میلیون جمعیت دبی در برابر 300 میلیارد دلار برای 80 میلیون جمعیت ایران . او اگر خیابان هایش را هم از طلا بسازد باز زیاد می آورد .آنوقت در ایران ما و در رسانه های ملی مثل صدا و سیما و روزنامه ها ، او را جیره خوار و مزدورآمریکا و انگلیس مینامند !!!!!!!!داشتن عقل و جهان بینی چیز خوبی است .در کتاب تفاسیر بنیادین از دیدگاه تجربه در مبحث جهان بینی ،مطلب هفتم ذکر کرده ام:سفر به دوردست ها،چشم انسان راگوش انسان رامغز انسان را و در نتیجه زبان انسان را باز میکند.یا این زبان را بیاموزید یا با احتیاط با آن سخن بگویید.**باور کردنی نیست ولی استعمار وارونه ، بیشتر آن چیزی که ملکه بریتانیا فکرش را میکرد ،برای کشورهایی که استعمار کرده بود ، دستاورد داشته است.
مبحث دبی ،شاخص ترین اتفاق در خاورمیانه و سپس جهان است. دنیایی را تعجب زده کرده است . ولی اتفاق های کوچکتر ولی عجیب تر هم در خود کشور های استعمارگر رخ داده است.
من اگر یک انگلیسی یا فرانسوی با آن پیشینه آبا و اجدادی استعمارگری بودم ، هیچ وقت تحمل چنین خفت و خواری را نداشتم .هیچ وقت . کدام خفت خواری ؟
تصور چنین چیزی هم واقعا سخت و بعید است.تصور کنید انگلیسی ها و فرانسوی ها در سالهای نچندان دور ، اعراب را آدم نیز حساب نمیکردند. از آنها میبردند و می چاپیدند و میکشتند و عین خیالشان هم نبود .تصور کنید فرزند یکی از همان اعراب از امارات ،بلیط هواپیما که نه ، با هواپیمای شخصی اش و با مشاور و وکیل ، به فرودگاه بزرگ منچستر انگلیس بیاید . با انبوهی ماشین دیپلماتیک و محافظ ، مستقیم برود وسط شهر، بپرسد باشگاه خوب و درجه یک الان توی منچستر کدام باشگاه است ؟ و به او بگویند منچستر سیتی .فقط تصور کنید به راننده بگوید برو باشگاه منچستر سیتی و راننده و تمام وکلا و مشاورانش هم پشت سرش با یک قطار ماشین راه بیفتند و بروند باشگاه منچستر سیتی (گرانترین باشگاه جهان ).برود دفتر باشگاهی که روزی اجداد او را آدم حساب نمیکردند. مالک باشگاه بگوید: بفرمایید ! چیزی میخواستید ؟ و او بگوید :همه اش چند ؟همه همه اش.یعنی استادیوم و دفتر تو و بازیکن ها و سرمربی و هتل اختصاصی و اکادمی و زمین های تمرین و اون تابلو لعنتی بالای باشگاه .
فقط تصور کنید.بعد مدیر باشگاه به اون عظمت با میلیون ها هوادار در سراسر جهان و اعضای ثابت که برای این تیم خودشان را میکشند ،بدون هماهنگی که نمیتواند کاری انجام دهد .آن عرب هم ایستاده و میگوید چی شد ؟ چند ؟مدیر که مشتری دست به نقد اینجوری تا بحال ندیده و نمیتواند بدون هماهنگی مقامات کاری انجام دهد . گوشی را بر میدارد و به شهردار و فرماندار و تعدادی از نمایندگان مجلس عوام که از سهامداران باشگاه منچستر سیتی هستند زنگ میزند. فکر میکند عرب ها نمیفهمند چه میگوید در حالیکه تمام عرب های حاضر در دفتر رییس باشگاه ،انگلیس زبان هستند و همه چیز را بخوبی متوجه میشوند.ویدیو کنفرانس میگذارد. همگی به او میگویند چه بگوییم .اقتصاد بریتانیا بهم ریخته و این هم که پول خوبی میدهد .کلا چند می ارزد ؟ رییس باشگاه میگوید مثلا 2 میلیارد پوند . هوش از سر همه انگلیسی ها میپرد . میگویند واقعا ؟ و او پاسخ میدهد اگر بخرد بله. آن عرب که اسمش شیخ منصور و اهل امارات است به ساعت رولکس خودش نگاهی می اندازد و به یکی از همراهانش میگوید در اینترنت سرچ کن در دنیا باشگاه از این گرانتر هم داریم ؟ همراه سرچ میکند و میگوید خیر. شیخ منصور به مالک باشگاه میگوید بگویم چک را بنویسند ؟مالک باشگاه که خشکش زده است و فرصتی برای فکر کردن ندارد با هماهنگی همه دستگاه های دولتی ،درجا کل باشگاه را میفروشد و چک را میگیرد تا برود بانک نقد کند.ولی یک درخواست ،حسابی او را و همه انگلیسی های پشت ویدیو کنفرانس را کلافه کرده است.حسابی روی اعصاب انگلیسی ها است .و آن ، تنها شرط انجام معامله است.( خودتان باید تابلو انگلیسی استادیوم را پایین بیاورید و تابلو الاتحاد امارات را بجای آن بگذارید و روی پیراهن بازیکن ها هم فقط الاتحاد امارات چاپ کنید. ).خداااااای من .اینها تصور نیست.واقعا اتفاق افتاده است.

چه بر سر انگلیسی های خشن استعمارگر آمده است که اینگونه در برابر یک جوان عرب، موش گشته اند ؟موضوع این اتفاق ها و رویدادها ،مالی و پولی نیست.موضوع ( حیثیتی ) است .من اگر یک انگلیسی بودم از غصه ،دق میکردم.اینها چگونه زیر بار چنین خفت و خواری حیثیتی عجیب و غریبی رفته اند ؟چگونه ؟؟؟؟!!!!!فقط 2عامل در بروز چنین رویدادی خودنمایی میکند :1) ایجاد انگیزه جهان بینی حقیقی از سوی اعراب2) نداشتن تکبر در کسب سواد بین الملل از سوی اعراب
چیزی نگذشت که یک جوان عرب بنام ناصر الخلیفی از کشور قطر، یک روز که وقتش آزاد بود نشست و به استعمار وارونه فکر کرد. دو کشور خیلی خود نمایی میکردند .

۱۲:۳۶

اول انگلیس و دوم فرانسه. به خودش گفت اون اماراتی که زد آبرو و حیثیت انگلیسی ها را نابود کرد .من هم بروم سراغ فرانسوی ها تا درس عبرتی از استعمار وارونه به اینها بدهم. زنگ زد به مشاور ها و وکیل هایش و همگی رفتند فرودگاه دوحه و با جت شخصی اش یکراست رفتند پاریس .یکی از گرانترین شهرهای جهان .مثل اون اماراتی نرفتند بپرسند کدام تیم گرانتر و بهتر است؟ از همان فرودگاه مستقیم رفتند دفتر مالک تنها تیم معتبر پاریس.یعنی پاری سن ژرمن .یعنی آبروی دوران معاصر شهر پاریس. مالک فرانسوی هم اصلا انتظار چنین لشکر کشی را حتما نداشته است .نهایتا فکر میکرده است این جوان عرب امده تا مثلا تبلیغ خطوط هواپیمایی اش را بدهد و برود. جوان عرب هم ذهن مالک باشگاه را درگیر نکرد. فقط همان بلایی را که ان اماراتی بر سر انگلیسی ها آورده بود را بر سر این فرانسوی آورد . البته یک استادیوم با تمام امکانات در وسط شهر پاریس و نگفت تابلو معروف و اساطیری پارک دو پرنس را پایین بیاورید. فقط کاری کرد که الان اسم ناصر الخلیفی قطری با پاری سن ژرمن همه جا با هم تلفظ میشود .
در اکثر بازی ها حضور دارد.حتی گاهی با لباس عربی .دستور داده است تمام صندلی های درجه یک استادیوم را بیرون بریزند و تمام استادیوم را مبل راحتی نصب کنند تا هر فرانسوی که وارد استادیوم میشود ،بفهمد این امکانات را باید مدیون چه کسی باشد . مدیون استعمارگری آبا و اجدادش که اکنون روی سرشان آوار شده است .
بگذریم از اینکه شاخ کشور استعمارگر اسپانیا را با نگه داشتن نیمار برزیلی و خرید لیونل مسی افسانه ای ، بدون خرید هیچ باشگاهی در اسپانیا شکست تا هر اسپانیایی وقتی بی رونقی فوتبال در اسپانیا و بارسلون بدون لیونل مسی را ببیند ، بداند که عامل این اتفاق چه کسی است .یک جوان عرب.

دنیا با جهان بینی و عقل و منطق به پیش میتازد و ما در باتلاق های فکری مسوولان ایدؤولوژی زده،فرورفته ایم .
فقط از امروز ، فراموش کنیم که آنها اشتباه میکنند و ما طبق معمول بر صراط مستقیم استوار هستیم .

جهان بینیمنچستر سیتیرییس جمهور
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید