شهر مشهد یکی از بهترین شهرهای گردشگری ایران است؛ چرا که در آن هم سیاحت و هم زیارت را با هم تجربه میکنید. معمولا مردم در سفر به مشهد بعد از زیارت و حرمگردی به موجهای آبی میروند و از پارکها و بوستانهای زیبا دیدن میکنند.
ما در این مقاله از مجله گردشگری یه جای خوب شما را با مهمترین شخصیت فرهنگی، تاریخی و هنری ایران آشنا میکنیم و پیشنهاد میدهیم که در سفر به مشهد حتما به آنجا سر بزنید و کودکانتان را نیز با فرهنگ غنی ادبیات و زبان پارسی آشنا کنید تا تصویری از تاریخ ایران در ذهنشان شکل گیرد.
یکی از ویژگیهای خاص و منحصر به فرد آرامگاه فردوسی، کتیبههایی است که بخشهایی از شاهنامه بر روی آنها حک شدهاند. این کتیبهها با هنر خوشنویسی استادان برجسته ایرانی نگاشته شده و یادآور محتوای غنی شاهنامه و تأثیر آن بر فرهنگ و هویت ایرانی است. با خواندن این اشعار بر روی دیوارهای آرامگاه، میتوانید با دنیای حماسی فردوسی ارتباط برقرار کنید و به ایرانی بودن خود افتخار کنید.
حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعر قرن چهارم، از حماسه سرایان بزرگ ملی است که از سی سالگی سرودن شاهنامه را آغاز کرد و گفته میشود آن را بر پایه شاهنامه ابومنصوری به نگارش در آورد. این آثار گرانبهایش موجب زنده ماندن زبان فارسی شد.
فردوسی دهقان و شاعر بود. در آن زمان دهقانان و دهقان زادگان اوضاع مالی خوبی داشتند و به همین دلیل او با انواع کتابهای شعر و ادبیات گذشته آشنا میشد. نوجوانی و جوانی او در روزگار سامانیان، با جنبش استقلال طلبی و هویتخواهی ایرانیان همراه شد. از طرفی پادشاهان ساماانی با حمایت از زبان فارسی، فرصتی طلایی برای پرورش زبان و اندیشه ایرانی به وجود آوردند و جوانه ذوق و هنر فردوسی در این زمانه هویدا شد.
بعد از گذشت پنج دهه از زندگی فردوسی، حکومت سامانیان برکنار شدند و غزنویان که از قبایل ترک بودند، روی کار آمدند. در همین حوالی نگارش شاهنامه در شرف پایان بود. از آنجایی که فردوسی تمام همت و زمان خود را صرف نگارش این اثر بزرگ و ارزشمند کرده بود، در اواخر عمرش وضعیت مالی مساعدی نداشت و تصمیم گرفت در ابتدای این کتاب گرانبها در ستایش سلطان محمود غزنوی بنویسید و به وی تقدیم کند تا از این طریق پاداشی در خور دریافت کند.
گفته میشود سلطان محمود که در ابتدا وعده شصتهزار دینار برای این اثر پربار به او داده بود، زیر قولش زد و تنها یک دهم آن را (شصت هزار درهم) پرداخت کرد. فردوسی از پیمان شکنی محمود ناراحت شد و همین امر موجب شد که برای شروع یک سفر بارش را ببندد و از غزنین خارج شود.
شاید برایتان سوال باشد که چرا سلطان محمود زیر قولش زد؟
از دلایل عهدشکنی سلطان محمود میتوان به این موضوع اشاره کرد که او سنی بود و فردوسی که شیعه بود، در کتاب خود به ستایش خدا، پیامبر و امامان پرداخته بود. همچنین شاهنامه تماما درباره مفاخر و بزرگان ایرانی است و قبایل ترک (گذشتگان محمود غزنوی) در آن مورد نکوهش قرار گرفته بودند.
با این حال طولی نکشید که سلطان محمود از واکنش خود پشیمان شد و به مامورانش دستور داد تا همان پولی که وعده داده بود را به فردوسی تقدیم کنند اما هدیه او زمانی به طوس رسید که حکیم طوس با سربلندی و عزت، دار فانی را وداع گفت. دختر او نیز از گرفتن هدیه خودداری کرد و دگر بار به افتخاراتش افزوده شد.
علاوه بر شاهکار شاهنامه فردوسی، چند سروده دیگر نیز به فردوسی منتسب شده که برخی دلیلی دال بر صحت آن نمیبینند. از معروفترین آن سرودهها، مثنوی یوسف و زلیخا است که گفته میشود بعد از فوت فردوسی به نگارش درآمده و نمیتواند از مجموعه شعرهای او دانست. به طور مجموع حکیم سخن با خلق این اثر بزرگ، فرهنگ ایران را به رخ جهانیان کشید و نگذاشت هیچگاه زبان، توانایی و خرد مردم ایرانی از یادها فراموش شود.
طبق مدارک موجود، فردوسی یک پسر و یک دختر داشته است. پسر او در سال ۳۵۹ هجری قمری به دنیا آمد و در سال ۳۹۶ هجری قمری در ۳۷ سالگی و زمانی که فردوسی ۶۷ ساله بوده، درگذشت. دختر او بعد از مرگش نیز با حضورش و نپذیرفتن پاداش سلطان محمود بر شرافت پدرش افزود.
تاریخ دقیق وفات فردوسی در دست نیست و بعضی آن را سال ۴۰۰ بعضی دیگر ۴۱۱ و حتی ۴۱۶ هجری قمری در نظر گرفتهاند. گفته میشود که پیکر فردوسی را در باغ شخصی خودش به خاک سپردند؛ چرا که او شیعه بود و در آن زمان دفن مسلمان شیعه در قبرستان طوس ممنوع بود.
در تقویم ایران ۲۵ اردیبهشت به عنوان سالروز بزرگداشت این حکیم گرانقدر نامگذاری شده است.
آرامگاه فردوسی، شاعر بلندآوازه و حماسهسرای بزرگ ایران، در منطقه باستانی طوس مشهد قرار دارد. این آرامگاه به عنوان یکی از نمادهای فرهنگی و تاریخی ایران شناخته میشود که سه مقبره نامداران ایران در آن است و ایرانیان با افتخار و احترام به آنجا سر میزنند.
آرامگاه کنونی او چندبار ویران و از نو ساخته شد. گفته میشود بار اول یکی از حاکمان محلی غزنوی، بنایی در محل مقبره فردوسی ساخت که بارها به دلایل مختلف نابود شد. طبق شواهد به دست آمده به نظر میرسد که در آخر ارسلان حلذب که از سپهداران طوس بود، روبروی دروازه شرقی رزان شهر تابران، اولین آرامگاه فردوسی را ساخت. این بنا تا صدسال پابرجا بود تا اینکه مغولها به آن حمله و تخریب کردند تا بتوانند از سنگهای آن برای ساخت قلعه خودشان استفاده کنند.
بعد از سالها تغییر و ویرانی، در زمان ناصرالدین شاه قاجار، عبدالوهاب آصف الدوله که والی خراسان بود مامور شد تا یک مقبره در خور شان شاعر بزرگ ایرانی بسازد اما در نهایت آن بنا تنها شبیه دو اتاق بود که به آرامگاه فردوسی شباهتی نداشت.
با پیدایش ملی گرایی در دوران پهلوی سرانجام در ۱۲ مرداد ۱۳۰۳تیمورتاش، سردار معظم خراسانی و نخستین وزیر دربار پهلوی، از مجلس شورای اسلامی درخواست کرد تا بودجهای را به ساخت آرامگاه فردوسی اختصاص دهند. وی در طرح خود بیان کرد:
«هر ملتی مکلف است که نسبت به مفاخر تاریخی خود ابراز علاقهمندی کرده و از بروز قدردانی خودداری نکند. قدر و رتبه حکیم ابوالقاسم فردوسی که مایه فخر ایران تنها نبوده، بلکه یکی از مفاخر بشریت محسوب است، بر کسی مستور نیست و سزاوار نخواهد بود که مدفنش در حال خالیه و تقریباً از بین رفته و محو شود و با سایر خرابههای شهر طوس تفاوتی نداشته باشد»
بالاخره با تلاشهای بسیار این طرح در سال ۱۳۰۴ شمسی به تصویب رسید و بودجهای برای بازسازی آرامگاه فردوسی در نظر گرفته شد.
ساخت آرامگاه فردوسی بر عهده انجمن آثار ملی ایران قرار گرفت و در سال ۱۳۰۵ روند آن شروع شد.
در هنگام جستجو برای مدفن فردوسی متوجه شدند که آن در باغی از آن حاج میرزا محمدعلی قائم مقام التولیه افتاده بود. حاج میرزا باغی به مساحت ۲۳ هزار متر مربع را برای ساخت آرامگاه به رضاشاه هدیه کرد و رضاشاه نیز مجددا آن را به انجمن اهدا کرد. در همین حین حسین ملک نیز ۷ هزار متر از زمینهای پیرامونی که داشت را به این آرامگاه پیشکش کرد و اکنون وسعت این آرامگاه به سی هزار رسید.
این بنا بهدست هوشنگ سیحون برپایه طرح پیشین کریم طاهرزاده بهزاد، با اندکی تغییر در اندازه و تزئینات، طراحی و بازسازی شد. معمار مجری ساختمان حسین لرزاده، و حسین حجارباشی زنجانی و تقی درودیان مباشر ساخت این بنا بودند. در طول دوره ساخت فراز و فرودهای زیادی برای تامین بودجه آن به وجود آمد اما در نهایت، آرامگاه فردوسی در سال ۱۳۱۳ ه.ش برابر با ۱۹۳۴ م به اتمام رسید و به شکل امروزی در آمد.
علاوه بر آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی، مقبره مهدی اخوان ثالث، شاعر و نویسنده ایرانی، و محمدرضا شجریان، استاد آواز سنتی ایران، نیز در آن قرار دارد.
در نزدیکی آرامگاه فردوسی نیز گنبد هارونیه و مقبره امام محمد غزالی نیز وجود دارد که میتوانید در مسیر این آرامگاه به آنجا نیز سر بزنید.
سنگ قبر فردوسی از جنس مرمر بوده و ابعاد آن ۹۰ سانتیمتر در ۱.۵۴ متر است. دورتادور محل دفن نیز ۲۰ ستون قرار گرفته که بلندی آنها ۴.۶۰ متر است.
آرامگاه فردوسی دو بخش اصلی دارد:
برای وارد شدن به بخش درونی باید از سمت غرب بنا از طریق پلهها به زیر زمین بروید. این بخش یک مربع در ابعاد ۳۰ در ۳۰ متر است و روایتهای شاهنامه را در همه قسمتهای آن از پلههای ورودی تا دیوارهای داخلی مشاهده میکنید. اکنون تالار آرامگاه به تندیسهایی از داستانهای شاهنامه، ساخته دست فریدون صدیقی، مزین شده است.
معماری بیرونی آن نیز شبیه به یک چهارگوش است که ۱۰۴۳ متر مربع وسعت دارد. وسط این آرامگاه به سبک پلکانی طراحی شده که ارتفاع آن به ۱۸ متر میرسد و مقبره فردوسی روی آن میدرخشد.
از هر طرف که نگاه کنید، سرودههای فردوسی حکاکی شدهاند. همچنین ستونهایی به سبک معماری هخامنشی نیز ایجاد شده که بر هویت ایرانی آن افزوده است.
بازدید از این موزه فرصتی استثنایی برای آشنایی عمیقتر با زندگی و آثار فردوسی و همچنین فرهنگ و تاریخ ایران است که شما میتوانید همه روزه از ساعت ۹ الی ۱۷ از آن دیدن کنید.
هرساله ۲۵ام اردیبهشت ماه در آرامگاه فردوسی روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی، برگزار میشود. این مراسم برنامههای متنوعی از جمله شعرخوانی، نمایشهای حماسی و موسیقی سنتی را در بردارد و علاقهمندان به شعر، ادبیات و تاریخ ایران در محل آرامگاه گردهم میآیند.
فاصله حرم امام رضا تا آرامگاه فردوسی حدود ۳۱ کیلومتر است و با خودرو حدود ۴۵ دقیقه زمان میبرد.
آرامگاه فردوسی انتهای بلوار شاهنامه قرار دارد که از بلوار پیامبر اعظم به آن خواهید رسید.
آرامگاه فردوسی در منطقه طوس خراسان رضوی قرار دارد و شما در سفر به مشهد میتوانید از این آرامگاه بزرگ دیدن کنید.
همانطور که میدانید، مقبره فردوسی در منطقه طوس قرار دارد و فاصله آرامگاه فردوسی تا مشهد ۳۱ کیلومتر است. در واقع اگر بخواهیم فاصله بلوار شاهنامه تا مشهد را بگوییم، تقریبا معادل همان عدد بالا خواهد شد.
محوطه آرامگاه شامل باغی وسیع و دلانگیز است که در هر فصل از سال جلوهای خاص و دیدنی دارد. بهار با شکوفههای رنگارنگ، تابستان با سایههای خنک، پاییز با برگهای طلایی و زمستان با پوششی از برف، هر یک چهرهای متفاوت از زیبایی این آرامگاه را نمایان میکنند. این باغ نه تنها مکانی برای استراحت و تفکر، بلکه محلی برای ارتباط با طبیعت و تاریخ است.
در کنار آرامگاه فردوسی، کتابخانه و موزهای نیز وجود دارد که به نگهداری و نمایش آثار و اسناد مرتبط با فردوسی و شاهنامه اختصاص دارد. این موزه شامل نسخههای نفیس شاهنامه، نسخ خطی، تابلوهای نقاشی و آثار هنری مرتبط با شاهنامه است. همچنین غرفههای فروش وسایل دستساز هنری نیز وجود دارد.
در انتها باید بگوییم که این مکان به یاد ما میآورد که ادبیات و هنر چگونه میتوانند در عمق فرهنگ و هویت یک ملت ریشه دوانده و آن را پایدار سازند.
منبع : yejayekhoob.com