نجات سرباز رایان
استیون اسپیلبرگ
اول از همه باید دانست که ژانر جنگ چیست و چه تفاوتی با ژانر ضد جنگ دارد.
ژانر ضد جنگ تلاش میکند تا چهره ی زشت جنگ را بدون جهت گیری خاصی نمایش دهد اما ژانر جنگ معمولا به شکل فیلم های شعاری و مختص یک ملت ساخته میشوند و فرقی نمیکند کجا ساخته شود.
نجات سرباز رایان یکی از بهترین های ژانر جنگ است که تا به حال ساخته شده است.
داستان فیلم مشخص است و به شکلی روان جلو میرود و در کل مدت زمان فیلم احساسات ملموس و قابل تشخیص است، احساساتی که خوب و دقیق کار شده و فقط یک سری گریه و زاری مبتدیانه نیست.
بازی فوق العاده ی تام هنکس از ابتدا تا انتهای فیلم نظر بیننده را جلب میکند. فیلم اغراق های زیادی دارد که در بعضی صحنه ها خیلی حس خوبی را منتقل نمیکند. نجات سرباز رایان معنی اتحاد و تیم را به بهترین شکل ممکن نشان میدهد. گاهی پیوند ها بسیار قوی است، گاهی مشکلات و اختلاف به وجود می آید و گاهی تعدادی از هم جدا میشوند یا کشته میشوند . شخصیت ها مدام در حال تغییر هستند و این اتفاق توجیه خوبی هم دارد. اگر شما هم در شرایط پر تلاطم جنگ قرار بگیرید محکوم هستید سریع تصمیم بگیرید و با توجه به شرایط خودتان را جمع و جور کنید و حرف فرمانده را مقدم بیابید. رفتار سربازان هم دقیقا به همین شکل است و انواع احساسات در تصمیماتشان قابل تشخیص است. از ترس گرفته تا غرور، هر نوع احساسی در بین شخصیت ها پیدا میشود. در گروه سربازان از هر قشر و فرهنگی آدم وجود دارد تا نشان دهد جنگ برای همه است و نظامی و غیرنظامی و پیر و جوان نمیشناسد.
فیلم پر از نماد های این چنینی است و یکی از جذابیت های فرعی داستان، ترس درونی و پنهان فرمانده ی جوخه است که از بیرون خیلی مشخص نیست اما از درون او را آزار میدهد.
مساله ی مهمی که در فیلم های جنگی وجود دارد اهمیت فیلمبرداری و طراحی صحنه است که کار هر فیلم و فیلمسازی نیست.
پانزده دقیقه ی آغازین(اوپنینگ) فیلم شاید یکی از بهترین اوپنینگ های تاریخ سینما باشد سکانس هایی پر تنش و خونین که با سرعت و بدون تنفس پشت سر هم هیجان را به مخاطب تزریق میکنند و دوربین روی دست های متعدد فیلم که حس واقع گرایانه ی فیلم را افزایش میدهد.
مهم ترین جنبه ی فیلم در بخش انتهایی آن استفاده از حماسه به ویژه از نظر ملی گرایی است است که بخش زیادی از آن مربوط به احساسات ملی و فرهنگی خود کشور سازنده است.
در مقایسه با دیگر فیلم های اسپیلبرگ در رابطه با جنگ یعنی اسب جنگ و فهرست شیندلر که در بخش ضد جنگ قرار میگیرند، این فیلم در نقطه ی مقابل آنها می ایستد و یک جنگی تمام عیار است. که کم تر اثری مثل آن دیده شده است.