سهیلا سلطانیان
دنیای مجازی را دوست ندارم، چون در آن، همه چیز زیباست، همه، همدیگر را دوست دارند و به همدیگر
احترام می گذارند و با کلمات زیبا، دیگری را صدا می زنند.
دنیای مجازی را دوست ندارم، چون دنیای سرد و بی احساسی است. عزیزانی منتظر و چشم به راهند تا فرزندی، نوه ای یا آشنایی حتی دور، از راه برسد و در را بکوبد و بگوید سلام مادرم، پدرم، حالت چطور است.
اما غافل از آنکه، عکس هایشان، لایک خور فضاهای مجازی اینستاگرام و واتس آپ و فیس بوک شده است.
مادرانی که عمری را زیستن و نگذاشتن گیسوان سپید همچون ابریشم شان را، نگاهی نامحرم ببیند، اما به یکباره در تمام دنیا مشهور شدن و قلب های قرمز برایشان هدیه می رود.
مگر آن فالور غریبه صفحه شخصی من، چه احساسی به عزیزانم دارد که با قلب و لایک و کامنت، تولدش را تبریک می گوید.
چه بر سر احساساتمان آمده؟
کلمات ناب و پر از احساس مان که در عین سادگی به زبان می آوردیم، کجا رفتند؟
می دانم، این جمله را، نسل های قدیمی برایم گفته اند: ما، هیچ وقت نگفتیم دوستت دارم اما بارها، آن را در اعمال و رفتارمان نشان دادیم. اما نسل امروز را بگویم، همه، را دوست دارند و مدام منتظر ارسال قلب های قرمز برای تولد عزیزانشان هستند در حالی که غافلند از نگاه های منتظر به در
از مجموعه دل نوشته های آرشیو شخصی