سنگ روزتا (Rosetta Stone) یکی از مهمترین کشفهای باستانشناسیه که تونستیم باهاش خط هیروگلیف مصر باستان رو رمزگشایی کنیم. این سنگ تو سال ۱۷۹۹ میلادی توسط سربازهای ناپلئون تو نزدیکی یه شهر تو مصر به اسم "رشید" پیدا شد. روی این سنگ یه نوشته به سه تا زبان مختلف حکاکی شده بود: هیروگلیف (که زبان رسمی و دینی مصر باستان بود)، دموتیک (زبان محلی مردم مصر) و یونانی باستان.
قبل از اینکه سنگ روزتا پیدا بشه، هیچکس نمیتونست خط هیروگلیف رو بخونه. مصر باستان کلی آثار و نوشته داشت ولی چون کسی بلد نبود این خط رو بخونه، خیلی از اطلاعاتش برای ما ناشناخته بود. اما سنگ روزتا مثل یه کلید بود که به ما کمک کرد بتونیم این زبان رو بفهمیم و در نهایت خیلی از رازهای مصر باستان رو کشف کنیم.
حالا بعد از پیدا شدن این سنگ، یه سری دانشمند و محقق شروع کردن به تلاش برای خوندن هیروگلیفها. دو نفر از این آدمها خیلی معروف شدن:
یکی از دلایل موفقیت شامپولیون این بود که از زاویه دید متفاوتی به قضیه نگاه کرد. توماس یانگ فکر میکرد که هیروگلیفها بیشتر نشونه صدا هستن، ولی شامپولیون فهمید که این علائم هم صدا دارن و هم به یه مفهوم یا شی اشاره میکنن. همین تغییر دیدگاه باعث شد که بتونه بهتر و دقیقتر نوشتهها رو بفهمه و نهایتا مشکل رو حل کنه.
این ماجرا به ما یاد میده که اگه بخوایم مشکلات پیچیده رو حل کنیم، باید از زوایای مختلف بهشون نگاه کنیم. گاهی اوقات با تغییر دیدگاه و روش، میتونیم راهحلهای بهتری پیدا کنیم.
تغییر زاویه دید خیلی وقتها میتونه باعث بشه مشکلات پیچیده راحتتر حل بشن. تو ماجرای سنگ روزتا، شامپولیون با دیدگاه متفاوتش تونست هیروگلیفها رو رمزگشایی کنه. این نشون میده که نباید همیشه از یه زاویه به مسائل نگاه کنیم و شاید با یه تغییر کوچیک، راهحل رو پیدا کنیم.