
_ معلم به مثابه اخلاق عملی ازدیدگاه شهید مطهری
چاپ شده در مجله علوم اسلامی وانسانی درهزاره سوم
نویسنده : سیدحسین موسوی دانشجوی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید باهنراصفهان
چکیده :
در منظومه تربیتی اسلام، معلم صرفاً ناقل دانش نیست، بلکه حامل رسالتی اخلاقی، معنوی و تمدنی است. شهید مرتضی مطهری، با تأکید بر پیوند تعلیم و تزکیه، معلم را تجسم عینی اخلاق عملی میداند؛ انسانی که نهفقط با زبان، بلکه با سلوک و منش خود تربیت میکند. در این چارچوب، اخلاق حرفهای معلمی، نه مجموعهای از توصیههای رفتاری، بلکه بخشی از سلوک وجودی اوست. مقاله حاضر با روش تحلیلی-مفهومی، به تبیین جایگاه معلم بهمثابه تجلی اخلاق عملی در اندیشه شهید مطهری میپردازد. ابتدا با تبیین تمایز میان اخلاق نظری و عملی در فلسفه اسلامی، چارچوب مفهومی بحث ترسیم میشود. سپس با تحلیل آثار مطهری، مؤلفههای اخلاق عملی در رفتار حرفهای معلم بررسی میگردد. یافتهها نشان میدهد که از منظر مطهری، تحقق رسالت معلمی، منوط به تخلق به فضائلی چون عدالت، صداقت، تواضع و اخلاص است؛ فضائلی که تنها در میدان عمل، در بستر تعاملات روزمره و با نیت الهی معنا مییابند.
کلیدواژهها: شهید مطهری، اخلاق عملی، معلم، حکمت عملی، تعلیم و تربیت اسلامی
مقدمه
نقش معلم در نظام تربیتی اسلام، فراتر از انتقال مفاهیم علمی و مهارتی است. در اندیشه شهید مطهری، معلم نهفقط آموزگار، بلکه مربی نفوس و واسطه فیض تربیتی است. این نگاه، معلم را در جایگاه یک الگوی اخلاقی قرار میدهد؛ کسی که باید پیش از تعلیم، خود را تهذیب کرده باشد. اخلاق حرفهای معلمی، در این چارچوب، نه مجموعهای از آداب شغلی، بلکه بخشی از سلوک معنوی و اخلاق عملی اوست.
در شرایطی که نظامهای آموزشی مدرن، نقش معلم را به یک کارگزار فنی تقلیل دادهاند، بازخوانی جایگاه معلم در اندیشه اسلامی، بهویژه در آثار شهید مطهری، ضرورتی نظری و کاربردی دارد. این مقاله در پی آن است که با تکیه بر آثار مطهری، جایگاه معلم را بهمثابه تجلی اخلاق عملی در نظام تربیت اسلامی تحلیل کند.
بیان مسئله
با گسترش نگاههای ابزاری به آموزش، نقش معلم در بسیاری از نظامهای آموزشی به یک مجری برنامه درسی یا انتقالدهنده اطلاعات تقلیل یافته است. این در حالی است که در سنت اسلامی، معلم حامل رسالتی اخلاقی و تمدنی است.
شهید مطهری، با تأکید بر تقدم تزکیه بر تعلیم، معلم را نهفقط مسئول آموزش، بلکه مسئول تربیت و تهذیب میداند. از این منظر، معلم باید خود تجسم فضائل اخلاقی باشد تا بتواند در شاگردان اثر بگذارد.
پرسش اصلی این پژوهش آن است که:
از منظر شهید مطهری، چگونه میتوان معلم را تجلی اخلاق عملی دانست؟
و مؤلفههای این اخلاق عملی در رفتار حرفهای معلم چیست؟
پاسخ به این پرسش، میتواند افق تازهای در بازتعریف نقش معلم در نظام تربیت اسلامی بگشاید.
پیشینه پژوهش
پژوهش درباره اخلاق حرفهای معلمی، بهویژه در چارچوب اندیشه اسلامی، در سالهای اخیر رشد قابل توجهی داشته است. با این حال، تمرکز خاص بر مفهوم «اخلاق عملی» در رفتار معلم و تحلیل آن در بستر اندیشه شهید مطهری، هنوز بهصورت نظاممند و عمیق انجام نشده است. در این بخش، مهمترین پژوهشهای مرتبط بررسی میشوند تا جایگاه مقاله حاضر در میان آنها روشن گردد.
1. مهدیزاده (۱۳۹۶): «بررسی اخلاق حرفهای معلمی در نظام تربیت اسلامی از منظر استاد شهید مطهری
این مقاله بهدرستی به برخی از مؤلفههای اخلاق حرفهای معلمی مانند صداقت، عدالت، و تعهد اشاره میکند و آنها را از آثار شهید مطهری استخراج مینماید. با این حال، تمرکز اصلی آن بر توصیف فضائل اخلاقی است و فاقد چارچوب نظری برای تحلیل اخلاق عملی بهمثابه یک ساحت وجودی است. همچنین، تمایز میان اخلاق نظری و عملی در آن بهصورت مفهومی تبیین نشده است.
نوآوری مقاله حاضر در مقایسه با این پژوهش: ارائه چارچوب فلسفی مبتنی بر حکمت عملی برای تبیین اخلاق عملی و تحلیل رفتار معلم بهمثابه تجلی این اخلاق.
2. تاجدینی (۱۳۸۵): تعلیم و تربیت اسلامی در پرتو کلام استاد شهید مطهری
این اثر بهصورت گسترده به مباحث تربیتی در اندیشه شهید مطهری پرداخته و جایگاه معلم را در نظام تعلیم و تربیت اسلامی بررسی کرده است. با این حال، تمرکز آن بر کلیات تربیت اسلامی است و اخلاق حرفهای معلمی تنها بهصورت پراکنده و بدون تفکیک مفهومی میان ساحتهای اخلاقی مطرح شده است.
نوآوری مقاله حاضر: تمرکز اختصاصی بر اخلاق عملی معلم، با تفکیک دقیق از اخلاق نظری، و تحلیل آن در بستر رفتار حرفهای.
3. فیاضی و همکاران (۱۴۰۲): «ویژگیهای مربی شایسته در اندیشه شهید مطهری»
این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی، به استخراج ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی معلم پرداخته است. فضائلی چون تواضع، اخلاص، و مسئولیتپذیری در آن برجسته شدهاند. با این حال، این ویژگیها بیشتر در سطح توصیف باقی ماندهاند و پیوند آنها با ساختار فلسفه اخلاق اسلامی و مفهوم اخلاق عملی تبیین نشده است.
نوآوری مقاله حاضر: ارائه تحلیل فلسفی از اخلاق عملی بر پایه حکمت عملی اسلامی و تطبیق آن با رفتارهای روزمره معلم در اندیشه مطهری.
4. میرزایی (۱۴۰۰): «معلمی از منظر استاد مطهری»
این مقاله بهصورت توصیفی به جایگاه معلم در آثار مطهری پرداخته و برخی از ویژگیهای مطلوب معلم را برشمرده است. اما فاقد تحلیل نظری، چارچوب مفهومی، و تمایز دقیق میان ساحتهای اخلاقی است.
نوآوری مقاله حاضر: ارائه یک مدل تحلیلی برای فهم اخلاق عملی در رفتار معلم، با تکیه بر تمایزات فلسفی و مفهومی.
بررسی پژوهشهای پیشین نشان میدهد که اگرچه آثار متعددی به اخلاق حرفهای معلمی و دیدگاه شهید مطهری پرداختهاند، اما اغلب آنها:
- فاقد تفکیک مفهومی میان اخلاق نظری و عملیاند؛
- اخلاق را بیشتر در سطح توصیههای رفتاری بررسی کردهاند؛
- و پیوند میان حکمت عملی اسلامی و رفتار حرفهای معلم را بهصورت تحلیلی تبیین نکردهاند.
مقاله حاضر با نوآوری در سه محور اصلی، خلأ موجود را پوشش میدهد:
1. ارائه چارچوب مفهومی دقیق از اخلاق عملی بر پایه فلسفه اسلامی؛
2. تحلیل رفتار معلم بهمثابه تجلی اخلاق عملی، نه صرفاً فهرستی از فضائل؛
3. تفسیر آثار شهید مطهری در پرتو این چارچوب، با هدف بازتعریف نقش معلم در نظام تربیت اسلامی.
روش تحقیق
پژوهش حاضر از نوع مطالعه نظری با رویکرد تحلیلی-مفهومی است و در زمره تحقیقات بنیادین در حوزه تعلیم و تربیت اسلامی قرار میگیرد. هدف این پژوهش، تبیین جایگاه معلم بهمثابه تجلی اخلاق عملی در اندیشه شهید مطهری است؛ از اینرو، روش تحقیق مبتنی بر تحلیل مفهومی، تفسیر متون و استنتاج عقلانی از منابع مکتوب است.
در این مطالعه، از روش تحلیل محتوای کیفی برای استخراج مفاهیم کلیدی از آثار شهید مطهری استفاده شده است. همچنین، برای تبیین مبانی نظری، از روش تحلیل اسنادی (کتابخانهای) بهره گرفته شده و منابع اصلی فلسفه اخلاق اسلامی (مانند آثار خواجه نصیر، ابنمسکویه، علامه طباطبایی و شهید مطهری) بهعنوان متون مرجع مورد بررسی قرار گرفتهاند.
در تحلیل دادهها، از روش استنتاج منطقی و مقایسه تطبیقی استفاده شده است تا پیوند میان مفاهیم اخلاق عملی در فلسفه اسلامی و رفتار حرفهای معلم در اندیشه مطهری بهصورت نظاممند تبیین گردد. اعتبار تحلیلها از طریق بازخوانی تطبیقی با منابع معتبر و ارجاع به متون اصلی تأمین شده است.
با توجه به ماهیت نظری مقاله، این پژوهش فاقد جامعه آماری، نمونهگیری، و ابزارهای سنجش کمی است و در چارچوب مطالعات نظری و فلسفی جای میگیرد.
مبانی نظری: اخلاق نظری و اخلاق عملی در فلسفه اسلامی
در فلسفه اسلامی، اخلاق بهعنوان بخشی از حکمت عملی، جایگاهی بنیادین در تربیت انسان دارد. حکمای مسلمان، از فارابی و ابنسینا تا خواجه نصیرالدین طوسی، علامه طباطبایی و شهید مطهری، اخلاق را نهفقط دانشی نظری، بلکه راهی برای «شدن» انسان میدانند؛ مسیری که از شناخت آغاز میشود و به تهذیب و تخلق ختم میگردد. در این میان، تمایز میان اخلاق نظری و اخلاق عملی، یکی از مفاهیم کلیدی در فهم جایگاه تربیتی معلم است.
1. اخلاق نظری: چیستی و چرایی ارزشها
اخلاق نظری شاخهای از حکمت عملی است که به تبیین مفاهیم، مبانی، و معیارهای ارزشهای اخلاقی میپردازد. این شاخه، با پرسشهایی چون «خوبی چیست؟»، «آیا ارزشهای اخلاقی مطلقاند یا نسبی؟»، و «رابطه عقل و اخلاق چگونه است؟» سروکار دارد. در این حوزه، عقل نظری نقش محوری دارد و هدف، فهم چیستی و چرایی افعال اخلاقی است.
علامه طباطبایی در نهایةالحکمة، عقل عملی را قوهای میداند که حسن و قبح افعال را درک میکند و آن را مبنای سلوک اخلاقی قرار میدهد (طباطبایی، ۱۳۷۰: ۲۴۳). این درک، برخاسته از فطرت انسان است و به او امکان میدهد تا افعال را از حیث ارزشی تحلیل کند. در این نگاه، اخلاق نظری، پایهای برای جهتگیری اخلاقی انسان فراهم میآورد.
2. اخلاق عملی: تحقق فضائل در سلوک روزمره
در مقابل، اخلاق عملی دانشی است که به تهذیب نفس، تخلق به فضائل، و تحقق ارزشها در رفتار میپردازد. خواجه نصیرالدین طوسی در اخلاق ناصری، اخلاق عملی را «فن تهذیب نفس» مینامد؛ دانشی که هدف آن، آراستن انسان به فضائل و دوری از رذائل است (طوسی، ۱۳۵۶: ۸۴). در این حوزه، عقل عملی، تجربه اخلاقی، و تمرین مستمر نقش اساسی دارند.
ابنمسکویه در تهذیبالاخلاق، خلق را «حالتی راسخ در نفس» تعریف میکند که افعال را بدون تأمل صادر میسازد (ابنمسکویه، ۱۴۰۶ق: ۵۱). این تعریف، نشان میدهد که اخلاق عملی، ناظر به تثبیت صفات درونی است، نه صرفاً رفتارهای ظاهری. ملاصدرا نیز در اسفار، اخلاق را بخشی از سلوک الیالله میداند و آن را با مراتب نفس و حرکت جوهری انسان پیوند میزند.
3. نسبت اخلاق نظری و عملی
در نگاه حکمای مسلمان، اخلاق نظری و عملی مکمل یکدیگرند. اخلاق نظری، چراغ راه است؛ اما اخلاق عملی، مسیر رفتن. اگر کسی فقط به اخلاق نظری بسنده کند، دانایی بدون عمل خواهد داشت. و اگر کسی بدون مبنا، صرفاً به تمرینهای اخلاقی بپردازد، ممکن است به ورطهٔ سطحینگری یا حتی ریاکاری بیفتد.
شهید مطهری در فلسفه اخلاق، بر این تمایز تأکید میکند و مینویسد:
«اخلاق، اگر صرفاً دانشی نظری باشد، بیثمر است. آنچه انسان را میسازد، اخلاق عملی است؛ یعنی تمرین، مراقبه، و مجاهده با نفس» (مطهری، ۱۳۸۰: ۹۱).
در نظام تربیتی اسلام، این دو ساحت باید در کنار هم قرار گیرند. معلمی که فقط بداند عدالت خوب است، اما در عمل میان شاگردان تبعیض قائل شود، هنوز وارد ساحت اخلاق عملی نشده است. در مقابل، معلمی که در رفتار روزمرهاش عدالت را رعایت میکند، حتی اگر نتواند آن را بهصورت نظری تحلیل کند، در مسیر اخلاق عملی گام برداشته است.
معلم بهمثابه تجلی اخلاق عملی در اندیشه شهید مطهری
در منظومه فکری شهید مطهری، معلم نهفقط یک نقش آموزشی، بلکه یک «مقام تربیتی» دارد؛ جایگاهی که با رسالت انبیاء پیوند میخورد. ایشان بارها تأکید میکند که تعلیم، اگر از تزکیه جدا شود، نهتنها بیثمر، بلکه خطرناک است؛ زیرا دانشی که از اخلاق تهی باشد، میتواند به ابزار سلطه، فریب یا فساد تبدیل شود (مطهری، ۱۳۷۴: ۷۲). از این منظر، معلم تنها زمانی میتواند نقش خود را ایفا کند که اخلاق عملی در سلوک روزمرهاش نهادینه شده باشد.
1. معلم بهمثابه مربی نفوس
مطهری معلم را «مربی نفوس» میداند، نه صرفاً ناقل معلومات. او در تعلیم و تربیت در اسلام مینویسد:
«معلم، اگر تنها به آموزش اکتفا کند و از تربیت غافل شود، در حقیقت به رسالت خود خیانت کرده است» (همان: ۷۲).
این سخن، ناظر به پیوند عمیق میان تعلیم و تهذیب است. معلم، در نگاه مطهری، باید خود اهل تزکیه باشد تا بتواند در جان شاگرد اثر بگذارد. این اثرگذاری، نه از طریق سخن، بلکه از طریق «تأثیر وجودی» رخ میدهد؛ یعنی شاگرد، از منش، رفتار، و نیت معلم میآموزد.
2. اخلاق عملی در رفتار روزمره معلم
شهید مطهری، اخلاق را نهفقط در سطح مفاهیم، بلکه در میدان عمل معنا میکند. او معتقد است که معلم باید در رفتار روزمرهاش، تجسم فضائل اخلاقی باشد. این فضائل، در چهار محور اصلی حکمت عملی قابل تحلیلاند:
- عدالت: معلم باید در تقسیم وقت، توجه، و ارزیابی میان شاگردان، عدالت را رعایت کند. مطهری تأکید میکند که اگر در تعلیم، عدالت رعایت نشود، علم به ابزار تبعیض تبدیل میشود (مطهری، ۱۳۷۵: ۴۳).
- صداقت: صداقت، نهفقط در گفتار، بلکه در هماهنگی میان ظاهر و باطن معنا دارد. معلمی که از اخلاق سخن میگوید، اما در عمل اهل تبعیض یا تظاهر است، اثر تربیتی ندارد.
- تواضع: مطهری تواضع را شرط لازم برای ارتباط مؤثر با شاگرد میداند. معلمی که با تکبر یا تحقیر با شاگردان برخورد میکند، نهتنها اخلاق عملی را نقض میکند، بلکه مانع یادگیری میشود.
- اخلاص: نیت الهی، اساس ارزشگذاری عمل در اخلاق اسلامی است. مطهری در فلسفه اخلاق تصریح میکند که نیت، روح عمل است و بدون آن، حتی رفتارهای ظاهراً اخلاقی نیز بیارزشاند (مطهری، ۱۳۸۰: ۹۴).
3. معلم بهمثابه الگوی زیستن
شهید مطهری معتقد است که معلم، پیش از آنکه آموزگار باشد، الگوست. او در آشنایی با علوم اسلامی مینویسد:
«شاگرد، بیش از آنکه از زبان معلم بیاموزد، از شخصیت او تأثیر میپذیرد» (مطهری، ۱۳۷۵: ۲۲).
این تأکید، ناظر به همان چیزی است که در اخلاق عملی از آن به «تأثیر انفسی» یاد میشود. معلمی که در رفتار روزمرهاش، صبر، انصاف، و کرامت را تمرین میکند، حتی بدون سخن گفتن، شاگرد را تربیت میکند.
4. معلم و مسئولیت تمدنی
شهید مطهری، معلم را نهفقط مسئول فرد، بلکه مسئول جامعه میداند. او در آینده انقلاب اسلامی ایران مینویسد:
«هیچ نهادی به اندازه نهاد تعلیم و تربیت، در ساختن آینده یک ملت نقش ندارد» (مطهری، ۱۳۷۰: ۵۲).
از این منظر، اخلاق عملی معلم، نهفقط در سطح فردی، بلکه در سطح تمدنی معنا مییابد. معلمی که شاگرد را به تفکر، مسئولیتپذیری، و عدالتخواهی دعوت میکند، در حال ساختن جامعهای اخلاقمحور است.
تحلیل تطبیقی: معلم بهمثابه الگوی اخلاق عملی در نظام تربیت اسلامی
با توجه به مبانی فلسفه اخلاق اسلامی و تحلیل آثار شهید مطهری، میتوان معلم را نهفقط بهعنوان یک نقش حرفهای، بلکه بهمثابه یک «الگوی اخلاق عملی» در نظر گرفت. این نگاه، تفاوتی بنیادین با رویکردهای رایج در نظامهای آموزشی مدرن دارد که معلم را صرفاً مجری برنامه درسی یا انتقالدهنده اطلاعات میدانند.
در نظام تربیت اسلامی، معلم کسی است که باید خود، تجسم فضائل اخلاقی باشد. این فضائل، نه در قالب توصیههای بیرونی، بلکه در قالب ملکات درونی و رفتارهای زیسته معنا مییابند. به بیان دیگر، معلم در این نظام، نهفقط «آموزنده اخلاق»، بلکه «متخلق به اخلاق» است.
این نگاه، سه پیامد مهم دارد:
1. تربیت از طریق حضور: شاگردان، بیش از آنکه از محتوای درسی تأثیر بپذیرند، از منش و رفتار معلم تأثیر میگیرند. بنابراین، حضور معلم در کلاس، خود یک ابزار تربیتی است.
2. اخلاق بهمثابه سلوک روزمره: اخلاق در این نگاه، به رفتارهای جزئی و تکرارشونده روزمره گره میخورد: نحوه نگاه، لحن سخن، واکنش به خطا، تقسیم توجه، و حتی سکوت معلم.
3. معلم بهمثابه عامل تمدنساز: چون اخلاق عملی، بنیان فرهنگ و تمدن است، معلمی که به این اخلاق متخلق باشد، در حال ساختن بنیانهای تمدنی جامعه است.
این سه پیامد، نشان میدهند که اخلاق عملی در رفتار معلم، نه یک امر حاشیهای، بلکه جوهرهٔ رسالت تربیتی اوست. شهید مطهری، با تأکید بر این نکته، معلم را در جایگاه «وارث انبیاء» قرار میدهد؛ جایگاهی که تنها با تخلق به اخلاق عملی قابل تحقق است.
نتیجهگیری
در اندیشه شهید مطهری، معلم نهفقط ناقل دانش، بلکه مربی نفوس و واسطه فیض تربیتی است. این جایگاه، تنها زمانی محقق میشود که معلم، خود را در مسیر تهذیب و تخلق قرار دهد. اخلاق عملی، در این نگاه، نهفقط مجموعهای از فضائل، بلکه سلوکی است که در رفتار روزمره معلم تجلی مییابد.
مقاله حاضر نشان داد که:
- اخلاق عملی، در فلسفه اسلامی، ناظر به تحقق فضائل در رفتار است؛
- شهید مطهری، معلم را تجسم این اخلاق میداند؛
- فضائلی چون عدالت، صداقت، تواضع و اخلاص، باید در سلوک حرفهای معلم نهادینه شوند؛
- معلم، تنها زمانی میتواند اثرگذار باشد که خود، الگوی زیستن اخلاقی باشد.
نوآوری این مقاله در آن است که با تلفیق فلسفه اخلاق اسلامی و تحلیل آثار مطهری، الگویی مفهومی برای فهم اخلاق عملی در رفتار معلم ارائه کرده است. این الگو، میتواند مبنایی برای بازنگری در سیاستگذاریهای تربیتی و بازتعریف نقش معلم در نظام آموزش اسلامی باشد.
منابع
ابنمسکویه، احمد بن محمد، ۱۴۰۶ق، تهذیبالاخلاق و تطهیرالاعراق، بیروت، دارصادر.
طباطبایی، سید محمدحسین، ۱۳۷۰، نهایةالحکمة، قم، نشر اسلامی.
طباطبایی، سید محمدحسین، ۱۴۰۳ق، المیزان فی تفسیر القرآن، جلد اول، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
طوسی، خواجه نصیرالدین، ۱۳۵۶، اخلاق ناصری، تهران، انتشارات خوارزمی.
مطهری، مرتضی، ۱۳۷۰، آینده انقلاب اسلامی ایران، تهران، انتشارات صدرا.
مطهری، مرتضی، ۱۳۷۴، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، انتشارات صدرا.
مطهری، مرتضی، ۱۳۷۵، آشنایی با علوم اسلامی (حکمت عملی)، تهران، انتشارات صدرا.
مطهری، مرتضی، ۱۳۸۰، فلسفه اخلاق، تهران، انتشارات صدرا.
مهدیزاده، محمدصادق، ۱۳۹۶، بررسی اخلاق حرفهای معلمی در نظام تربیت اسلامی از منظر استاد شهید مطهری، پویش در آموزش علوم انسانی، سال دوم، شماره دوم، ۸۵–۶۳.
تاجدینی، علی، ۱۳۸۵، تعلیم و تربیت اسلامی در پرتو کلام استاد شهید مطهری، تهران، مؤسسه فرهنگی برهان.
فیاضی، مینا و همکاران، ۱۴۰۲، ویژگیهای مربی شایسته در اندیشه شهید مطهری، فصلنامه تربیت اسلامی دانشگاه فرهنگیان، شماره ۲۴، ۱۱۸–۹۹.
میرزایی، لیلا، ۱۴۰۰، معلمی از منظر استاد مطهری، رشد معلم، دفتر انتشارات و فناوری آموزشی، شماره ۲۳۱، ۴۵–۳۹.