کتاب: وانهاده
اثر: سیمون دوبووار
ترجمه: ناهید فروغان
نشر : مرکز
قسمتی از کتاب:
- ولی مامان بعد از ۱۵ سال زندگی زناشویی طبیعی است که مرد دیگر زنش را دوست داشته باشد عکس چنین چیزی عجیب است.
- آدمهایی هستند که تمام عمر یکدیگر را دوست دارند.
- اینطور وانمود می کنند.
- گوش کن مثل دیگران برایم کلیگویی نکن ؛ عادی است ،طبیعی است ، این پاسخ ها مرا راضی نمی کند حتماً اشتباهاتی داشتم اشتباهات چه بوده است؟
تو به خطا باور داشتی که ماجرا های عشقی پایدارند ولی من فهمیده ام که چنین چیزی نیست.
این هم یکی از دلایلی است – دلیل اصلی – که باعث میشود هیچ مایل نباشم پایبند حرفهای شوم، دلم میخواهد کاملا در اختیار کسانی باشیم که به من نیاز دارند، تحمل جز این را ندارم! این فکر مرور ذهنی هر روزهی یک زن سنتیه، ایدهای که به این زن دیکته میکنه بعد از ازدواج یا کمی دیرتر بعد از مادر شدن، من حقیقی خودش رو فراموش کنه (علایق، شغل و حرفه، دانش) و تمام زندگی خودش رو صرف رسیدگی به همسر و فرزندانش بکند، این درحالیکه در زمان میانسالی از طرف همون نیازمندان ترک و طرد میشود!
نظر من درباره کتاب:
برای شروع باید بدانید نویسنده کتاب سیمون دوبووار به عنوان مادر فمینیسم بعد از 1968 شناخته میشود و یکی از زنان تاثیرگذار در برقراری و دستیابی به حقوق برابر جنسیتی در مسائل سیاسی ، اقتصادی ، شخصی و اجتماعی است ؛ اما در این کتاب شما با شخصیت اصلی داستان که یک زن سنتی، درمانده و ضعیف ، در مواجهه با شکست روبرو خواهید شد که تمام زندگی خود را بر پایه عشق به خانواده و فداکاری بنا کرده است تا اینکه با خیانت همسرش همه چیز تغییر می کند.
او ساده لوحانه، با انکار و صبوری بی فایده با این قضیه برخورد می کند و همین امر باعث از دست دادن سلامت روان و جسمی اش می شود.
این کتاب با داشتن پایانی غم انگیز به شما می آموزد که فداکاری بیش از اندازه ،اهمیت ندادن به خود، نداشتن اعتماد به نفس و ایمان به عشق پایدار برای زنان دردسر ساز است.