ویرگول
ورودثبت نام
امیر مهدی صالح
امیر مهدی صالح
امیر مهدی صالح
امیر مهدی صالح
خواندن ۳ دقیقه·۲ ماه پیش

مقاله: تفسیر قرآن و جایگاه آن در فهم معارف اسلامی


قرآن کریم کتاب آسمانی مسلمانان و بزرگ‌ترین منبع هدایت و سعادت بشر است. این کتاب آسمانی نه تنها مجموعه‌ای از احکام و دستورات دینی است، بلکه برنامه‌ای جامع برای زندگی فردی و اجتماعی انسان‌ها در همه دوران‌هاست. با این حال، فهم درست و دقیق از معانی قرآن نیازمند تدبر، تعمق و استفاده از علم تفسیر است. تفسیر قرآن به معنای روشن کردن مقاصد و مفاهیم آیات و برداشتن پرده از معانی عمیق آن می‌باشد و بدون تفسیر نمی‌توان به درک کامل این کتاب الهی دست یافت.
از صدر اسلام تاکنون، مسلمانان همواره به موضوع تفسیر قرآن توجه ویژه‌ای داشته‌اند. چرا که زبان قرآن دارای نکات ادبی، تاریخی و معنایی ظریفی است و بدون توجه به آنها ممکن است دچار سوءبرداشت یا انحراف در فهم آیات شویم. خداوند در قرآن کریم فرموده است: «أفلا یتدبرون القرآن» (نساء/۸۲)، یعنی آیا در قرآن تدبر نمی‌کنند؟ این آیه نشان می‌دهد که تدبر و فهم عمیق از قرآن وظیفه هر مسلمان است و تفسیر یکی از راه‌های رسیدن به این هدف می‌باشد. همچنین در آیه دیگری آمده است: «و نزلنا علیک الکتاب تبیاناً لکل شیء» (نحل/۸۹)، یعنی ما این کتاب را بر تو نازل کردیم تا بیانگر همه چیز باشد. این آیه خود بیانگر آن است که قرآن دربردارنده همه آن چیزی است که انسان برای هدایت نیاز دارد، اما فهم درست آن نیازمند تفسیر است.
تفسیر قرآن شیوه‌های مختلفی دارد که هر یک در جای خود ارزشمند و ضروری است. نخست تفسیر نقلی که بر اساس سخنان پیامبر اکرم (ص)، اهل‌بیت (ع) و یاران نزدیک ایشان شکل گرفته است. این نوع تفسیر به دلیل نزدیکی به زمان نزول قرآن از اعتبار ویژه‌ای برخوردار است. دوم تفسیر عقلی است که در آن مفسران با بهره‌گیری از عقل، منطق و استدلال سعی در توضیح مفاهیم آیات دارند. این روش به‌ویژه در مباحث اعتقادی و فلسفی بسیار مورد استفاده قرار گرفته است. نوع دیگر تفسیر علمی و اجتماعی است که در دوران معاصر بیشتر رواج یافته و تلاش می‌کند پیام‌های قرآن را با پیشرفت‌های علمی و نیازهای اجتماعی بشر پیوند دهد. این نوع تفسیر نشان می‌دهد که قرآن کتابی زنده و همیشگی است و می‌تواند در تمامی دوران‌ها پاسخگوی نیازهای انسان باشد.
در طول تاریخ اسلام، مفسران بزرگی آثار ارزشمندی در این زمینه به جای گذاشته‌اند. از جمله می‌توان به محمد بن جریر طبری با تفسیر جامع‌البیان، زمخشری با تفسیر کشاف، فخر رازی با مفاتیح الغیب، و در دوران معاصر علامه طباطبایی با تفسیر المیزان اشاره کرد. این آثار نشان می‌دهند که علم تفسیر همواره در تمدن اسلامی جایگاه والایی داشته و در رشد فکری و معنوی مسلمانان نقش اساسی ایفا کرده است.
با توجه به آنچه گفته شد، روشن است که تفسیر قرآن تنها یک علم تخصصی برای گروهی از علما نیست، بلکه ضرورتی برای همه مسلمانان است. چرا که قرآن کتاب هدایت است و بدون درک درست آن نمی‌توان به راه سعادت دست یافت. تفسیر راهی است برای زنده نگاه داشتن معانی قرآن در گذر زمان و جلوگیری از برداشت‌های سطحی و اشتباه. بنابراین هر مسلمانی باید اهمیت این علم را بداند و در حد توان خود به تدبر در آیات و استفاده از تفاسیر معتبر بپردازد.
نتیجه‌گیری
تفسیر قرآن دریچه‌ای است برای ورود به دنیای عمیق و نورانی آیات الهی. این علم به ما کمک می‌کند تا از ظاهر الفاظ فراتر رفته و به پیام‌های واقعی قرآن دست یابیم. در سایه تفسیر است که قرآن به کتابی زنده و پویا برای همه عصرها تبدیل می‌شود و انسان می‌تواند راه سعادت، معنویت و پیشرفت را بیابد. در نتیجه می‌توان گفت که تفسیر نه تنها یک علم، بلکه ابزاری ضروری برای عمل به قرآن و فهم صحیح دین اسلام است.

تفسیر قرآنقرآن کریم
۱
۰
امیر مهدی صالح
امیر مهدی صالح
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید