نوشته بود:
اسم :
سن :
ظاهر :
سایز:
انیمه مورد انتخاب * ۲ گزینه * :
شیپ:
تایپ mbti :
و......
تمام رو نوشتم و همه برگه ها رو تحویل دادیم
و چند دقیقه بعد یه کاغذ بهمون دادن که مکان تناسخ و شیپ و کلی چیز دیگه توش نوشته شده بود
من برگم رو خوندم
اسم: هارومی
سن: ۱۴
بستگان: مادر * مرده* پدر * مرده * برادر * زنده*
وابسته به: برادر * کاتسو*
فامیل: میناتو
مکان: بانگو، توکیو ریونجرز
شیپ: ایزانا
ههههههههه چی من زده بودم جوجوتسوکازین چرا دوتا انیمه و چرا شیپم ایزانا؟
صدای یه دختر بلند شد" کییییییی خواهر مایکی رو داره؟
و بعد یه دختر گفت: من شدم خواهر مایکییییی چیهرو. تازه شیپم باجی عه.
دختره : من شیپم شده ریندوووووووو. یسسسس
دختره۲: من برادرم ریندو عه
دختره ۳: خانوادم کسی نیستم ولی شیپم شده مگومییییییی
دختره ۴: شیپم سوکونااا عه
دختره۵: خواهر گوجووووو
دختره۶: بچه گوجووووو
و یاد پیام دوستم افتادم ولی الان من گوجووووو رو میقام ایزانا نه نه. که یهو همه چی سیاه شد
بدنم کوچیکه و صدای زنی رو شنیدم: دخترم تو زنده بمون تو میتونی با برادرت ز... ادامه حرفش با تیری که به قلبش خورد قط شد