عبارت « قهرمان خودت باش » به این معناست که الگوی زندگی خودتان باشید. افرادی مثل متیو مک کانهی یکی از کسانی بود که آینده خود را الگو قرار می داد. اگر هدف مشخصی برای زندگی ندارید اما می خواهید در زندگی خوشبخت باشید، باید ابتدا برای خود الگو پیدا کنید. داشتن هدف شما را از بلاتکلیفی رها می کند. در این صورت وقت خود را برای رسیدن به هدف صرف می کنید.
وقتی هدف نداشته باشید، از گذشتن زمان ناراحت نمی شوید. اما وقتی چند سال از زندگی به بطالت می گذرد و بعد به زندگی خود نگاه می کنید و هیچ پیشرفت و تغییری را مشاهده نمی کنید، پشیمان می شوید که آنهم فایده ندارد. مگر اینکه بخواهید از زمان حال و آینده استفاده کنید.
چطور قهرمان خودت باشی
برای اینکه بتوانی قهرمان زندگی خودت باشی، باید از فرصت ها نهایت استفاده را ببری. در عین حال از مهارت ها و استعدادهایی که اکنون دارید، نهایت استفاده را ببرید. بیشتر افرادی که از فرصت های خود استفاده نمی کنند، تصورشان این است که باید دوره های آموزشی را با هزینه های بالا طی کنند. در صورتی که شما می توانید از همان اطلاعات و مهارت های اندک خود نهایت استفاده را ببرید.
برای قهرمان شدن انجام کارهای خارق العاده مد نظر ما نیست و هدف این نیست که دیگران شما را تحسین کنند. قهرمان خودت باشد یعنی اینکه به گونه ای زندگی کنید که هیچ گاه از کاری که نکردید پشیمان نشوید. آینده را در نظر بگیرید و روی آن تمرکز کنید.
بهترین کسی که می تواند به شما راهنمایی و مشاوره بدهد، خودتان هستید. زیرا به توانایی ها و استعدادهای خود به طور کامل مسلط هستید. همچنین نقاط ضعف خود را هم می دانید و می توانید براحتی عواملی را که باعث می شود از موفقیت فاصله بگیرید، کنار بزنید. به عنوان مثال شما می دانید که چه چیزی باعث حواس پرتی تان می شود. زمانی که در تمرکز بر روی یک موضوع یا هدف هستید، عوامل حواس پرتی را پیدا می کنید و روی هدف متمرکز می شوید. حتی بهترین مشاورها و روانشناسان هم نمی توانند بهترین راهکار موفقیت را در مقابلتان قرار دهند.
هدفمند زندگی کنید
وقتی در زندگی هدف مشخصی داشته باشید تمام کارهای شما تحت تاثیر هدف می شود.
داشتن هدف ما را متعهد می کند و باعث می شود بتوانیم قابل اعتماد باشیم برای خودمان و برای دیگران.
داشتن هدف باعث می شود که ما بتوانیم در صرف انرژی ، وقت و استعدادهای خود صرفه جویی کنیم و آن ها را با بازده و راندمان بالا به کار ببندیم.
اما هدفمند شدن به این سادگی ها نیست، هدفمند شدن به درجه ای از شناخت ما نسبت به خودمان نیاز دارد به بیان دیگر ما باید اهدافی را متناسب با درونیات و با وجود خودمان تعریف کنیم و به سمت آن ها برویم حتی اگر اهدافی کلی مثل پیشرفت تحصیلی برای ما تعریف می شود باید آن را به جنس خودمان در بیاوریم وگرنه حتی دستیابی به آن اهداف برای ما لذت چندانی در برنخواهد داشت یعنی احساس خواهیم کرد که بهای سنگینی را برای رسیدن به اهداف خود پرداخت کرده ایم. اغلب جاه طلبی هایی که به ما آموخته می شوند و درون آن ها حاوی پیام به هر قیمتی هستند به ما این احساس پر هزینه بودن را می دهند.
خیلی از اوقات وقتی ما در مورد هدف صحبت می کنیم ذهنیت ما معطوف به آینده می شود اما هدف فقط چیزی مربوط به آینده نیست ما می توانیم در هر لحظه هدف گذاری کنیم که چگونه زندگی کنیم مثلا هدف من این است که کارهای رومزه ی خودم را با آرامش، اشتیاق و شادی انجام دهم، این خودش یک هدف است در کنار هدفی که کارهای روز مره ام در راستای آن شکل و جهت می گیرند تا در یک زمانی که مد نظرم هست به یک درجه ای از توفیق برسم.
[شما هم می توانید قهرمان زندگی خودتان باشید]
