
امسال پنج تا دانش آموز جدید داشتیم توی کلاسمون. درسته با کلی شوق از اینکه توی آزمون تکمیل ظرفیت یه مدرسه نمونه دولتی قبول شدن اومدن اینجا ثبت نام کردن ولی دلیل نمیشه چیزی از گنگی و نا آشنایی روز اول مهر براشون کم بشه.
از اونجایی که خودم پارسال تا قبل از اینکه با جو کلاس اوکی بشم روز های سخت و پر گریه ای رو پشت سر گذاشتم، تصمیم گرفته بودم امسال حواسم بیشتر به ورودی های جدید کلاسمون باشه.
دو تاشون اینطوری بودن که نه من علاقه ای ندارم با کسی ارتباط برقرار کنم و دو تای دیگه شون خودشون پا پیش میزاشتن و در مورد معلم ها، کتاب ها و چهره های آشنا باهات صحبت میکردن.
اما نورا یه دختر ساکت بود که نگاهش فقط بین دفتر و چهره ی معلم جابجا میشد ( حتی اسم قشنگش رو هم من الان از توی لیست کلاسی متوجه شدم )
زنگ آخر وقتی داشتم وسیله هام رو جمع میکردم بهش گفتم: "چشم هات خیلی قشنگه وقتی از کنار نگاهت میکنم خیلی جذابه" و در کمال ناباوری دیدم نورا شکفته شد. بلند شد با چهره ی شگفت زده و خندان ازم تشکر کرد
وقتی چادرم سرم بود و داشتم به دانش آموزی که چند تا اسم رو صدا میکرد با کنجکاوی نگاه میکردم صدای نورا از پشت سرم اومد که گفت: " ببخشید "
گفتم: " جانم "
گفت: " خیلی ممنون که بهم گفتید چشمام قشنگه و شما هم بسیار زیبا هستید و ...(کلی تشکر دیگه)"
خوشحال کردن آدما به همین سادگیه. لطفا چنین جمله های کوتاهی رو ازشون دریغ نکنید:)))))
پ.ن:دبیر ادبیاتمون امروز گفت اونایی که بد تایپ میکنن و نقطه و ویرگول نمیزارن به نظرم دارن شخصیت شون رو نشون میدن. الان من نسبت به پست های قبلیم آدم با شخصیت تری هستم؟