عباس یاکوزا (عباس دهن لق) نام برده از دوستان قاسم نجار و قدرت شاطر و پیشوک خان هست طرفدار. حقوق گربه ها. صفت یاکوزا در انتهای نام وی به دلیل حضور چند ساله در ژاپن برای کار می باشد. بعد از چند سال از ژاپن اخراج شد و به وطن باز گشت نامبرده شرح اخراج خود را مسله سیاسی اعلام کرده و ادعا کرده قصد بر اندازی حکومت پادشاهی ژاپن را داشته و میخواسته پایه گذار جمهوریت در ژاپن باشه اما همه می دانند به دلیل دزدی و چشم چرانی اخراج شده.
عباس یاکوزا لاستیک فروش هست اگر دنبال نقطه ذره یا حتی گرد داستان عاشقانه ای در زندگی وی هستید باید گفت هیچ وقت جهان همچین فرصتی به وی نداده
بعد از مرگ پدر یعنی در 4 سالگی عباس یاکوزا مشغول به کار شده همه ی زندگی وی در کلکسیون قاشق خلاصه شده 168قاشق از هرجا که توانسته برداشته حتی از مسجد و تالار و رستوران همین عادت هم در ژاپن پیش گرفت و اخراج شد. وی مدتی در جمعه بازار عینک می فروخته و به صورت سرپایی نمره چشم تایین میکرده و عینک با شیشه طبی میداده بعدها با ارثیه ننه اش یک مغازه کوچک می خرد و لاستیک میفروشد
عادت اخبار پراکنی و خبر چینی وی باعث شد که لقب عباس دهن لق به وی نسبت داده شود که در یک فقره دعوا با حضور قاسم نجار و جاسم کافکا ازین لقب شانه خالی کرده لازم به ذکر هست قاسم در همان دعوا چاقو خورد
عباس دهن لق (اصلاحیه عباس یاکوزا) زمانی از به دنیا آمدن خود بسیار خشنود شد که گوشی هوشمند. خرید و با ایسناگرام و تلگرام آشنا شد و متوجه شد چند میلیون آدم مثل خودش به شایعه پراکنی حواشی خبر چینی بزرگ نمایی اتفاقات و... علاقه مند هستند و از احساس اقلیت بودن خارج شد
نامبرده همیشه علاقه داشت رستوران غذا های هندی را در محل افتتاح کند اين که در ژاپن کار کرده و علاقه به رستوران هندی دارد از پیچیدگی های سطحی نامبرده می باشد