به آرزوهاتون قول رسیدن دادین؟

تا حالا شده به آرزوهاتون قول رسیدن داده باشین؟

میخوام یه خلاصه ای از زندگی 3سال اخیرم بگم وقتی وارد یه مدرسه جدید شدم رفتم یه شهر دیگه که 4 ساعت با خونمون فاصله داشت برای چی برای اینکه به آرزوهام قول داده بودم

توی مدرسه نمونه دولتی شبانه روزی شروع به تحصیل کردم رشته تجربی خب من از یه شهر کوچیک یه مدرسه سطح پایین رفته بودم اونجا معلومه که سطحم از همه پایین تر بود اوایل که بخاطر کرونا مجازی بودیم وقتی دبیر زیست میگفت میخوایین برین چه رشته ای همه میگفتن فقط پزشکی و دندون یعنی از 36نفر 35 نفر میگفتن پزشکی و دندون منم میگفم دبیری زیست و دبیری علوم بیارم راضی هستم

برای امتحانات دی ماه مدرسه گفت باید بیاییم خوابگاه و امتحانات رو حضوری بدیم خیلی نگران بودم استرس امتحانات رو داشتم روز چهارشنبه رفتیم خوابگاه از استرس حوله حمموم رو جا گذاشته بودم هنوز مامانم اینا نرفته بودن که شروع کردم به گریه همه فکر میکردن گریم از رو دلتنگی هست اما من به هیچکس نمیگفتم که از روی ترسه بین اون همه خوب چطور خوب باشم اولین امتحان فیزیک بود خیلی خوندم خیلی نمرم شد 18.25 اما باقی امتحانات افتضاح به شکلی که شیمی اینقدر سخت بود شده بودم 15 دی ماه بد برام میگذشت هر روز گریه گریه حتی غذا هم نمیتونستم بخورم گذشت ولی بد گذشت معدلم شده بود 18.68 منی که راهنمایی یه بارم زیر 19.5 نشده بودم بعله همه چیز عوض شده دوباره مجازی شدیم من توی این دوران مجازی دوباره خیلی خوندم خیلی زیاد تا اینکه بعد از عید دوباره حضوری شدیم نمرات سر کلاسیم زیاد تعریفی نداشت 17 یا 18 خلاصه تموم شد و من معدل کل دهمم شد 18.70

تابستون مشاور گرفتم سخت خوندم دهم رو مرور کردم یازدهم رو پیشخوانی بگذریم که چه اتفاقایی افتاد از سوختن دستم تا اینکه 3 بار کرونا گرفتم جالبه با دست سوخته بازم میخوندم

یازدهم از اولش حضوری شد دیگه خیلی میخوندم خیلی بیشتر از پارسال معدل ترم یکم شد 19 ترم دومم شدم 18.80

تابستونش کلاس گرفتم و مشاور روزی 13 الی14 ساعت میخوندم جوری عالی بودم که مشاور میگفت دندون رو شاخته اما آیا من دندون میخواستم؟ اصلا هدفم از کنکور چی بود؟ هدفم از تجربی چی بود چرا اومدم تجربی؟

دوازدهم برگشتم شهر خودمون که نرم مدرسه اوایل خوب میخوندم عالی تا اینکه دی ماه لعنتی یکی از بچه های همین مدرسه بهم یه فیلم معرفی کرد منی که میگفتم هیچی نمیتونه منو از مسیر بندازه بیرون انداخت جوری شده بودم که تا صبح فیلم میدیدم بدبختی از اینجا شروع شد دیگه آزمونا رو تقلب میکردم گزارش فیک میدادم مشاور حتی معدل دیم شد 17.80 ولی این بار دیگه برام مهم نبود چون توهم داشتم که دیگه قبولم

اصلا جمع بندی خوبی نکردم برای اردیبهشت خرداد جوری بودم که 1 ساعت به امتحان درس رو تموم میکردم.

نتیجش شد چی شد مردودی

هنوزم نمیتونم باور کنم اما دیگه مجبورم مجبورم دوباره بشینم پشت میز دوباره کتابای تکراری و ....

حتی امسالم تا الان درست نتونستم بخونم اوایل که همش ناامید بودم تا چن مدت پیشم که اوفتادم رو دور خوندن پدربزرگم فوت کرد اما هنوز 4 ماه دارم

به آرزوهام قول رسیدن دادم

امیدوارم امسال دیگه بشه

برای یه کسی که همیشه بهترین بوده بدترین خیلی سخته