ویرگول
ورودثبت نام
فاطمه اقابیگی
فاطمه اقابیگی
فاطمه اقابیگی
فاطمه اقابیگی
خواندن ۵ دقیقه·۱۸ روز پیش

علاقه مند کردن دانش آموزان دوره اول ابتدایی نسبت به نماز

نماز در نظام آموزشی ایران جایگاهی محوری در پرورش معنوی دانش‌آموزان دارد. با توجه به ویژگی‌های رشدی کودکان هفت‌ تا هشت‌ساله، آموزش نماز باید با روش‌های جذاب، غیرتحمیلی و کودک‌محور انجام شود. این مقاله تلاش می‌کند با تکیه بر مبانی روان‌شناسی رشد، یافته‌های تربیت دینی و تجربه‌های مدرسه‌ای، راهکارهای مؤثر برای علاقه‌مندسازی دانش‌آموزان پایه دوم به نماز را تبیین کند.

مقدمه

دوره ابتدایی به‌ویژه پایه دوم، مرحله‌ای است که ارزش‌ها، عادات و برداشت‌های اولیه کودک نسبت به مسائل دینی شکل می‌گیرد. کودکان در این سن هنوز درک انتزاعی و عقلانی عمیقی از عبادت ندارند و بیشتر رفتارهای دینی را از طریق تقلید، مشاهده و تجربه‌های احساسی می‌آموزند. بنابراین، رویکرد آموزش نماز در این سن باید بر اساس جذابیت، بازی، قصه، الگو و تجربه‌های کوتاه و دلنشین طراحی شود. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که هرگونه اجبار مستقیم، سخت‌گیری یا ارائه مفاهیم سنگین می‌تواند نتیجهٔ معکوس داشته باشد و علاقهٔ کودک را نسبت به نماز کاهش دهد. هدف اصلی، ایجاد حس آرامش، مهربانی و زیبایی در ذهن کودک است تا نماز را به‌عنوان یک «عمل دوست‌داشتنی» احساس کند، نه یک تکلیف سخت.

ویژگی‌های رشدی کودکان پایه دوم (۷–۸ سال)

بر مبنای نظریه «پیاژه»، کودکان این گروه سنی در مرحله «عملیات عینی» قرار دارند. یعنی:

بهتر از طریق مشاهده، تقلید و لمس‌کردن یاد می‌گیرند.

مفاهیم اخلاقی و معنوی را از رفتار بزرگسالان دریافت می‌کنند نه از توضیح‌های پیچیده.

انگیزه‌های کوتاه‌مدت و ملموس برایشان جذاب است.

تخیل، بازی، نقاشی و نمایش مهم‌ترین ابزارهای درک مفاهیم هستند.

توجه و تمرکزشان کوتاه‌مدت است و بنابراین آموزش نماز باید کوتاه، ساده و تنوع‌دار باشد.

درک این ویژگی‌ها مقدمهٔ طراحی هرگونه برنامهٔ تربیت دینی است و باعث می‌شود آموزش نماز با طبیعت ذهنی کودک هماهنگ شود.

شیوه‌های عملی برای علاقه‌مند کردن دانش‌آموزان به نماز

۱. قصه‌گویی ساده و احساسی

کودک بیش از هر چیز با داستان زندگی می‌کند. اگر مفهوم نماز در قالب قصه‌های کوتاه درباره مهربانی پیامبر(ص)، دوستی با خدا، سپاسگزاری، دعا کردن برای پدر و مادر یا خاطرات دینی کودکان نقل شود، ارتباط عمیق‌تری برقرار می‌کند. قصه نباید طولانی یا پندآموزِ مستقیم باشد؛ باید لطیف، کوتاه و تصویری باشد تا کودک «حس» خوبی نسبت به نماز پیدا کند.

۲. تبدیل نماز به یک تجربهٔ شاد و جمعی

کودکان وقتی به‌صورت گروهی کاری را انجام می‌دهند، انگیزه چند برابر می‌شود. نماز جماعت کوچک در کلاس، با مدت‌زمان کوتاه، لحن آرام، و همراهی معلم، فضای امن و دلنشینی ایجاد می‌کند. شادی سالم، لبخند، و صمیمیت در فضا، تأثیر بیشتری از هر توضیح نظری دارد. کودکان باید «فضای نماز» را دوست داشته باشند.

۳. بازی‌محور کردن آموزش وضو و نماز

برای کودک هفت‌ساله، بازی زبان اصلی یادگیری است. استفاده از نمایش عروسکی برای توضیح مراحل وضو، ساخت مهر و جانماز با کاغذ رنگی، تقلید حرکات نماز مثل یک بازی گروهی، یا مسابقهٔ دوستانهٔ «کی قشنگ‌تر دست‌ها را می‌شوید» باعث می‌شود عبادت برای او تبدیل به تجربه‌ای شاد و خاطره‌انگیز شود.

۴. تشویق مثبت و تقویت رفتار

در این سن، تشویق‌های کوچک مانند برچسب، کارت تبریک، ستاره، تعریف شفاهی یا حتی یک لبخند، بسیار تأثیرگذارتر از هر پاداش مادی بزرگ است. نکتهٔ مهم این است که تشویق نباید به شکل «تجارت با نماز» باشد؛ یعنی کودک به‌خاطر هدیه نماز بخواند. تشویق باید رفتار و تلاش را تأیید کند، نه صرفاً نتیجه را.

۵. ایجاد پیوند عاطفی با نماز

کودکان معنویت را از احساسات می‌آموزند. وقتی معلم دربارهٔ آرامشی که بعد از نماز احساس می‌شود، مهربانی خدا، دعا کردن برای خانواده و شکرگزاری برای نعمت‌ها صحبت می‌کند، کودک نماز را «دوستانه» و «آرامش‌بخش» تجربه می‌کند. این مرحله برای ایجاد علاقهٔ بلندمدت ضروری است.

۶. نقش الگوی رفتاری مربی و معلم

کودکان حرف نمی‌پذیرند مگر اینکه رفتار مربی را ببینند. معلمی که با آرامش وضو می‌گیرد، با احترام جانماز را پهن می‌کند و نماز را با طمأنینه به جا می‌آورد، یک درس عمیق‌تر از هر آموزش رسمی ارائه می‌دهد. الگو بودن، مهم‌ترین بخش تربیت دینی است.

۷. همراهی خانواده در فرآیند آموزش

اگر آموزش نماز در خانه ادامه داشته باشد، علاقهٔ کودک پایدارتر می‌شود. معلم می‌تواند با ارسال پیام‌های ساده برای والدین، توصیه‌های کوتاه درباره روش آموزش نماز یا پیشنهاد فعالیت‌های مشترک (مثل یکبار وضو گرفتن با کودک) خانواده را در این مسیر شریک کند.

یکی از مهم‌ترین چالش‌ها، ورود زودهنگام «اجبار» در آموزش نماز است. کودکان پایه دوم اگر احساس کنند نماز وظیفه‌ای سخت یا طولانی است، از آن فاصله می‌گیرند. بنابراین لازم است مدت‌زمان نماز جماعت کوتاه و متناسب با سن باشد.

چالش دیگر، رقابت با سرگرمی‌های دیجیتال و تلویزیونی است. کودک امروز ذهنی پر از محرک دارد؛ پس آموزش نماز باید جذاب، متنوع و خلاقانه باشد. فعالیت‌های هنری، انیمیشن‌های کوتاه مذهبی، شعرهای کودکانه و بازی‌های گروهی می‌تواند این فاصله را پر کند.

همچنین برخی کودکان ممکن است در خانواده‌ای با فضای کم‌رنگ دینی رشد کنند. اینجا نقش مدرسه در ایجاد تجربه‌های مثبت دونقشگی حیاتی است؛ یعنی مدرسه بدون تنش، با محبت و آرامش کودک را با اصل نماز آشنا کند.

نتیجه‌گیری

علاقه‌مند کردن دانش‌آموزان پایه دوم به نماز نیازمند رویکردی لطیف، تدریجی و متناسب با ویژگی‌های رشدی آنان است. نماز زمانی در ذهن کودک پایدار می‌ماند که تجربه‌ای شیرین، جمعی، عاطفی و بازی‌محور باشد. نقش محیط امن مدرسه، رفتار الگوی مربیان، حضور بازی و قصه، تشویق‌های کوچک و همراهی خانواده، در کنار پرهیز از هرگونه اجبار، مجموعه‌ای را تشکیل می‌دهد که می‌تواند علاقهٔ ماندگار به نماز را ایجاد کند.

منابعی که استفاده شد.

۱. پیاژه، ژان. روان‌شناسی رشد. ترجمه یحیی سیدمحمدی. انتشارات روان.

۲. وزارت آموزش و پرورش، دفتر انتشارات و فناوری آموزشی. آیین‌نامه اجرایی نماز در مدارس.

۳. ناصر باهنر. تربیت دینی کودکان. نشر بوستان.

۴. محمدرضا بهرامی. روان‌شناسی تربیتی. نشر رشد.

۵. حسینی، علی‌اکبر. نماز و تربیت دینی در دوره ابتدایی. پژوهشگاه تعلیم و تربیت.

۶. قرآن کریم، سوره لقمان، آیات مرتبط با تربیت و نصیحت والدین نسبت به فرزندان.

۷. پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش. «گزارش ملی راهکارهای ارتقای فعالیت‌های دینی در مدارس ابتدایی».

چالش‌های موجود و راه‌های مقابله با آن‌ها

نمازتربیت دینی
۲
۰
فاطمه اقابیگی
فاطمه اقابیگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید