گره
یکی از مباحث مهم داستان و داستاننویسی گره، ایجاد گره و گرهگشایی است.
در هر گونه داستان، با هر سبک و شیوه، وجود گره عاملی است تاخواننده با نوشته همراه شود. از گرهسازیهای ژورنالیستی و پلیسی که بگذریم، در آثار هنرمندانه و ادبی نیز وجود گره امری ضروری است.
گره به نویسنده یاری میکند تا پیچیدگیهای درون شخصیتها را عمیقتر بررسی کند و چند و چون ضمیر آنها را با طرح چراها و چگونهها پیافکنی و آشکار کند.
گره عاملی است که اجزای گوناگون و عناصر متفاوت داستان را در رشتهای به هم مثصل میکند و از آغاز نوشتن اثری تا اوج و فرود و پایان آن خواننده را به دنبال خود میکشاند. گره داستانی با فرود و اوج خود چنان امواج متلاطم دریا میماند که کشتی داستان را به سوی ساحل میکشاند و سرنشینان کشتی، نویسنده و خواننده هستند که با امواج پیش میروند.
به محض آنکه داستان به طرح گره خویش میپردازد، مانند آن است که خواننده بر اسبی زین شده سوار میشود تا در عرصۀ داستان تاخت و تاز کند و سر از هر سبزهزار و رود و کوه درآورد تا گره داستان گشوده شود و رمز پدیده، درد، عشق، شور، حادثه و... آشکار گردد.