با نظر به ساختار سیاسی کشورهای جهان و روش سیاست مداران آنها مشاهده می کنیم که هر یک از آنها به منظور تسلط بر مردم خود و احیانا تسلط بر سایر کشورها از ابزارهای متنوعی به منظور نیل به اهدافشان بهره می گیرند و در این بین در کشورهای اسلامی، یکی از پر رنگ ترین ابزار تسلط و مدیریت بر مردم، ابزار دین است که هر کشوری با توجه به ایدئولوژی و دریافت های خود از دین به حکومتداری می پردازد.
اما در این میان بسیاری از سیاسیون که در مناصب حکومتی جوامع اسلامی قرار گرفته اند در واقع گرگی در لباس میش بوده و هیچ دغدغه دینی و الهی بر مشی سیاسی خود ندارد و تنها نقش دلواپسان شریعت را بازی می کنند تا به اهداف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود برسند و به این ترتیب خواسته یا نا خواسته، بزرگترین ضربات را به شریعت الهی وارد می کنند چراکه عملکرد خود را در پوشش دین برده و هرگاه خطا، کاستی، بی لیاقتی و بی عرضگی از ایشان سر زند، عَلَم دینداری بلند نموده و آن را بر سر مخالفین خود می کوبند.
اما در تاریخ اسلام بوده اند اشخاصی که تکلیف خود و مردم را برای اشغال مناصب سیاسی مشخص کرده و به اسم حکومت اسلامی، فاتحه ی شریعت را نخوانده اند و اذعان بر هدف خود داشته اند و از این حیث می توان از آنها تشکر نمود.
شاید شاخص ترین این افراد را بتوان معاویه نامید. معاویه در زمان فتحه مکه به توسط پیامبر اسلام(ص)، مسلمان شد. پس از پیامبر و در زمان خلیفه دوم و سوم، استاندار شامات(منطقه ای که حدودا شامل سوریه، لبنان، اردن و بخشی از فلسطین بود) بود. در زمان خلافت علی(ع) که در صدد بود تا معاویه را از این منصب بردارد و بیعت کند، معاویه سرباز زد و در جنگ صفین به مقابله با علی(ع) برخواست. بالاخره پس از صلح با امام حسن تا سال ۶۰ هجری به حکومتداری پرداخت.
اما نیکی بزرگی که او در حق اسلام کرد آن بود که در خطبه نماز جمعه بیان کرد که تنها برای حکومت داری با شما جنگیدم نه تحقق واجبات اسلام و نه دلواپسی برای شریعت:
إني و الله ما قاتلتكم لتصلّوا، و لا لتصوموا، و لا لتحجوا، و لا لتزكوا، إنكم لتفعلون ذلك. و إنما قاتلتكم لأتأمّر عليكم، و قد أعطاني الله ذلك و أنتم كارهون[۱]
به خدا سوگند، من برای این با شما نجنگیدم که نماز بخوانید و یا روزه بگیرید و یا حج بهجا آورید و یا زکات بدهید؛ شما اینها را انجام می دهید؛ تنها برای این با شما جنگیدم تا بر شما حکومت کنم و خدا به من داد اگرچه آن را خوش ندارید.
به امید آن روز که باید فرا رسد…