هی یو، ایتس می 21.
زندگی با سکوت و سر به کار خود بودن زندگیه شادیه و من این شادی و این آروم بودن از درون رو ترجیح میدم.
{یک خط شاعرانه نوشتم یوهووو.}
من هروقت به این فکر میکنم که چقدر بدبختم به خاطر فلانی و فلانی و ..، شکوفه های گیلاس در فضا بخش میشن و ذره های شادی و خوشبختی میخورن تو صورتم و بابام بغلم میکنه.
به توانایی هات بنگر، تو فوق العاده ای. تو فوق العاده ای، تو فوق العاده ای. (هر روز)
دوست داشتم رپ دوست داشته باشم، آدم اجتماعی باشم، مورد تایید جمع قرار بگیرم، بتونم خوب صحبت کنم و منِ برونگرایی باشم.
ولی حالا میفهمم چقدر خوبه که خودمم.
بیا بغلم.
من همچنان اکلیلی باش.
#_#