امروز در یکی از شبکههای اجتماعی، متن کوتاهی راجع به آقای داربی و قصهی مشهورش خواندم. قصهی توقف و دست کشیدن از تلاش برای پیدا کردن رگهی طلا درست در سه قدمی جایگاهی که معدن عظیمی از طلا وجود داشت.
قصهای که به یُمن وجود اینترنت، به گمانم افراد زیادی از آن مطلعند و احتمالاً خیلیها آرزو کردهاند کاش جای آقای داربی میبودند. چون مسلماً آنها اشتباه او را مرتکب نمیشدند!
▪️امروز وقتی برای بار چندم تجربهی تلخ آقای داربی را خواندم، مثل همیشه سراغ پستهای دیگر نرفتم.
از خودم پرسیدم من چند تجربهی شبیه این دارم، من چند بار درست در سه قدمی و حتی یک قدمی کشف رگهی طلای زندگیم ناامید شده و دست از تلاش کشیدهام.
تصمیم گرفتم همهی مصادیق این قصه را در دفتری یادداشت کنم و به حلاجی آنها بپردازم تا حداقل در آینده مرتکب وقوع چنین جنایاتی علیه خودم نشوم.
▪️جالب اینکه آقای داربی بعد از این اتفاق، شعار تلاش تا دستیابی به هدف و نادید گرفتن دلسردی را سرلوحهی زندگیش قرار داد و به ثروت و موفقیت بزرگی دست یافت.
#تلنگر
#تلاش
#توسعه_فردی