?میراکلس?
نویسنده:سلام این اخرین پارت????ولی امیدوارم تا اینجا که اومدیم خوشتون اومده باشه?
خب از خونه ی آدرین دور میشیم?
کارول:سلام مارینت این معجزه گر گوشی بگیرش و بگو کارول من تور از دریا و اقیانوس ها فرا میخوانم??♀️
مارینت باشه کارول من تورو از دریا و اقیانوس ها فرا میخوانم??♀️
تیکی:وای تو خیلی خوب شدی مرینت سعی کن نامرئی بشی
مارینت:پری نامرئی?تیکی من نامرئی شدم ?
تیکی :افرین حالا سعی کن ذهن منو بخونی?
مارینت:ملکه ی ذهن خب تیکی تو داری میگی واای چه معجزه گر خفنی درست کردم?
تیکی:آفرینننننننننننننننننننن ?????????
پلگ:خب آدرین تو چه معجزه گری دوست داشتی وجود داشته باشه
آدرین:تمساح?
پلگ: باشه الان درست میکنم?
۱۰دقیقه بعد
پلگ:اماده شد آدرین اگراست این معجزه گر تمساح که قدرت تنفس در اب و براورده کردن آرزو رو به تو میده✨?کافیه بگی مایلو دم تمساحی بالا?
آدرین:مایلو دم تمساحی بالا?
تمساح آرزو من دوست دارم همین الان دختر کفشدوزکی عاشقم بشه
۱دقیقه بعد
تیکی:مارینت الان باید معجزه گر اصلیتو امتحان کنی الان یه ابر شرور میاد ها
مارینت :باش تیکی دختر کفشدوزکی اماده?
ا الان باید برم پیش پسر تمساحی
پسر تمساحی:جواب داد?
دختر کفشدوزکی :سلام نیمه ی گمشده ام الان یه ابر شرور دیدم?بریم
۵ دقیقه بعد
نویسنده:هردو کارشون با ابر شرور تمام شد ?
مارینت و آدرین هم عاشق هم شدن?
هر روز باهم میگشتن و نادیا هم دوباره اخبار رو پخش کر و همه چی مثل همیشه بود گابریل هم چیزی در مورد مارینت و آدرین هم نفهمید ?
پایان پارت۴