ویرگول
ورودثبت نام
محمد رحمانیان ثابت
محمد رحمانیان ثابت
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

نقدی بر فیلم آبادان یازده 60

آبادان یازده 60 به کارگردانی مهرداد خوشبخت روایتی متفاوت رو از جنگ به تصویر می کشه که به شخصه برای من جدید و قابل بررسی در سینمای دفاع مقدسه
شاید بعد از دیدن این فیلم به تاثیر جمله معروف :(تنها صداست که میماند) پی ببرید.
رادیو در این داستان یک شخصیت است و سویه ای قابل اطمینان برای مردم آبادان در باب نقل و قول خبرها
پس ایده ایده ای بکر و سرپاست.
اصولاً بارِ فیلم های تک لوکیشنه و مبتنی بر یک فضای مشخص روی دوش دیالوگ پردازی و بازی بازیگرانه در آبادان یازده 60 از یک جایی به بعد دیالوگ ها قابل حدس میشود و شخصیت پردازی ها ناتمام باقی میماند.
تمرکز فیلمنامه نویس بیشتر جمعِ اتفاق های حوالی جنگ و دفاع از رادیو ست تا پیش داستان های دقیق تر از شخصیت ها.
اگر کارگردان از نماد شناسی استفاده کرده و رادیو رو جامعه ایران و افرادش رو نماینده مردم با دین و مذاهب مختلف معرفی،تاحدودی موفق عمل کرده اما این موفقیت کافی نیست!
فیلمنامه از سی دقیقه پایانی ضربه میخوره و حوصله مخاطب رو سر می‌بره برعکس سی دقیقه اول که سرضرب و ریتم مناسبی داره.
داستانک های شخصیت ها مثل داستان مریم ،موسیو به خودی خود پتانسیل یک داستان جدا و هیجان انگیز رو داره اما در آبادان یازده 60 به راحتی در قالب دیالوگی دو نفره تعریف و رد،بازی گرفتن از بازیگرها ذره ذره ضعیف و غیرقابل باور و در نهایت شعار زده میشه.
آبادان یازده 60 میتونست به یکی از برترین های سینمای جنگ و دفاع مقدس بدل می‌شد اگر فیلمنامه محکم تر و بازی بهتر و تدوین درست تری داشت.


محمد رحمانیان ثابتآبادان یازده60آبادان
منتقد فیلم و یک نویسنده، دانشجوی سینما و یک فیلمباز حرفه ای..‌
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید