فیلم خاطرات یک قتل به کارگردانی (بونگ جون- هو) یکی از زیباترین فیلم ها در ژانر جنایی و کاراگاهیه
اصولاً در این ژانرها با یه راز رو به رو هستیم و این راز در قالب قتل های زنجیره ای یا حل یک پرونده سخت و پیچیده توسط یک کارآگاه کاربلد اتفاق میوفته اما فیلم خاطرات یک قتل قواعد بازی رو عوض میکنه.
بونگ جون هو فیلمش رو در مرز سینمایی و مستند داستانی نگه میداره و نمیذاره مخاطب فکر کنه با اثری کاملا سینمایی یا کاملا مستند داستانی رو به روئه
خاطرات قتل با فیلمنامه منسجم و اصولی ذهن مخاطب رو نشونه میگیره و از هوشش کار میکشه.
شخصیت های فیلم(کارآگاهان) از ناتوانایی در کشف پرونده رنج میبرن و سعی میکنن با صحنه سازی و مجرم نشون دادن یک بی گناه از خودشون یک قهرمان بسازن اما رئیس و یک کاراگاه تازه وارد مانع این کار میشن و همین مانع شدن باعث روند و پیشرفت در داستان میشه
کارگردانی در خدمت فیلمنامه و فیلمنامه در خدمت کارگردانیه،خدمتی که ما کمتر در فیلم های سینمایی میبینیم،قاب بندی و لانگ شات ها در خدمت فیلمنامه ست و شخصیت و داستان در خدمت کارگردانی
در خاطرات قتل ما فقط با یک اثر معمولی و سرگرم کننده رو به رو نیستیم،روانشناسی فیلمنامه به گونه ای طراحی شده که علاوه بر درگیر کردن ذهن مخاطب و آشکار شدن نیمه تاریک انسان به قضاوت کردن،ترس و وحشت و سقلمه زدن به عواطف آدمیزاده
این که تمام قربانیان خانم هستن،قتل ها در یک شب بارانی اتفاق میوفته و آهنگی خاص از رادیو پخش میشه علتیه بر سرنخ هایی که نمیشه به همین راحتی از لحاظ تحلیل روانشناسی،فرهنگی و اجتماعی ازشون گذشت.
خاطرات یک قتل بر اساس واقعیته و پایان باز باعث میشه ذهن مخاطب تا مدت ها درگیر این قتل ها بشه.
پی نوشت:
۳۴ سال بعد از شروع این قتلها و ۱۷ سال بعد از اکران فیلم خاطرات قتل، بالاخره قاتل قتلهای زنجیرهای هواسئونگ پیدا میشه؛ مردی ۵۷ ساله به نام لی چونجائه که به خاطر قتل خواهرزن خود به حبس ابد محکوم شده و در زندان بسر میبره.
لی چونجائه پارسال این قتلها را تأیید کرد. اما تازه چند روز پیش بود که پس از اطمینان پلیس از صحت گفتهها و تطبیق دادن دی ان ای، بالاخره به طور عمومی به این قتلها اعتراف میکنه.
راستی این نقد در وب سایت سلام سینما منتشر شده..