نیکتا یداللهی
نیکتا یداللهی
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

این روزها به همه چیز فکر میکنم

این روز ها به همه چیز فکر میکنم ؛

هزاران سوال مثل حشره های ریز ریز در سرم تاب میخورد و گویی مغزم را تغذیه میکند ..!

ایا من برای فرصت زیستن در زندگی لایق بوده ام؟ توانسته ام مفید باشم ؟ توانسته ام موهبت زندگی را درک کنم ؟ تا به اینجای کار ، چقدر نشانه هارا دنبال کردم ؟ چه چیزی از لحظاتم را با خود برداشته ام ؟ کوله ای خاطره و تجربه یا مشتی ای کاش و حسرت ؟ایا معنای خودم را فهمیده ام ؟ معنای دنیا را چه؟!

پاسخ هارا میدانم ؟

گیجم ، و‌ کماکان فکر میکنم در حالی به نقطه ای نامعلوم خیره ام ، راستی چند روز دیگر ۲۵ ساله میشوم ؛

شاید فقط امسال آرزویم این باشد ، که بفهمم ، که فهمیده شوم ، و خدا طوری کنارم بایستد ، که انگار نفسش را در لحظه به لحظه زندگی ام حس میکنم ...


گاهی مینویسم ، گاهی هم تنها میشنوم و سکوت میکنم ، گاهی هم میخوانم و میفهمم ، ولی همیشه نوشتن را دوست دارم ، همیشه نوشتن را دوست داشتم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید