سلسه مباحث اخلاقی آیت الله تهرانی
گفتیم کسانی که قصد دارند مربّی گری کنند و دیگران را تربیت کنند و به تعبیر ساده به دیگران روش گفتاری و رفتاری بدهند، باید شروطی را رعایت کنند. شرط اوّل این است که باید خودشان مؤدّب به آداب الهی شده باشند، بعد وارد این وادی شوند. این بحثی بود که ما درگذشته داشتیم و گفتیم که این مؤدّب شدن هم باید در تمام ابعاد وجودی، یعنی عقل، قلب و نفس باشد و عرض کردیم که نفس یعنی غضب و شهوت و وهم.
در جلسات گذشته در مورد اینکه تربیت را از کجا شروع کنیم، گفتیم که سفارش شده است اوّل انسان قوّه خیال و وهم خود را تربیت کند که به آن می گویند: ضبط خیال. چون مبدأ افعال و اقوالی که از انسان صادر می شود، همان مسائلی است که در درون انسان می گذرد و مرتبط با تصوّراتی است که منشأ آن، وهم و خیال است؛ لذا اوّلین گامِ تربیت، ضبط خیال است. حالا چگونه خیال را ضبط کنیم؟ گفتیم که خیال باید وارد منزل تفکر شود. چند شاخه از منزل تفکر را هم تذکر دادم که انسان باید چگونه تفکر کند تا بتواند این نیرویی را که از نظر واردات درونی اش افسار گسیخته است، مهار کند.
جایگاه عمل در تربیت:
انسان بعد از آن که قوّه خیال را ضبط کرد و آن را در اختیار گرفت، یعنی نگذاشت هر سِنخ تصوّری در ذهنش عبور کند و در نتیجه اسیرِ آن تصوّرات و واهمه هایی که در نفس نقش می بندند و غالباً هم چه در ربط با انسانیت و چه تدین از امورِ باطله هستند و بعد هم تصمیم به اصلاح، یعنی تربیتِ خودش گرفت، اینجا است که نتیجه روی عمل ظاهر می شود. این مسأله، مسأله تعقّلی و نشستن و بحث و این حرف ها نیست. بنا گذاشتم به اینکه از این به بعد آنچه را که مطابق عقل و شرع است عمل کنم. مسأله، مسأله عمل است. آنچه را که در گذشته از نظر تکالیفم کسر گذاشته ام، جبران کنم. یعنی چه؟ عملاً جبران کنم، همه اینها عملی است. لذا علمای اخلاق وقتی که وارد بحثِ تربیت و خودسازی می شوند، می گویند که اوّل باید از ظاهر شروع کرد، چون جنبه عملی است. ظاهر را چه از نظر دیداری، چه از نظر گفتاری و چه از نظر رفتاری مطابق شرع و عقل قرار بده، لذا می گویند: باید از ظاهر شروع کرد و اسم این را تربیتِ جوارح می گذارند.
چشم به هر چیزی نگاه نمی کند، گوش به هر آهنگی گوش نمی دهد، تربیتِ عملی همین است. وقتی انسان وارد این مرحله می شود که تصمیم گرفت اعمالش را اصلاح کند، جنبه عملی دارد.
چون نفس به معنای اخصّ از سه قوّه شهوت و غضب و وهم تشکیل شده است. انسان باید هر سه را تربیت کند. حالا کسی رفته است و ان شاءالله وهم را تربیت کرده است، ضبط خیال کرده است، همین طور که گفتیم اینجا واردِ عمل می شویم. اینجا نوبت به آن قوای دیگر، یعنی شهوت و غضب می رسد؛ چون آن ها را هم باید تربیت کرد. آن ها را هم باید مهار کرد. یک مهار، مهار تصوّرات است که می گویند ذهنت را نسبت به اموری که باطله است و تو را تحریک می کند، مهارکن. این تصوّرات چه چیزی را تحریک می کنند؟ شهوت و غضب را، می گویند این تصوّرات را ضبط کن، وهم می خواهد تو را به جای آن تصوّرات ببرد.
از هوای نفسانی ات و خواسته های شهویات متابعت نکن که تو را به گمراهی می کشاند و از راه الهی باز می دارد. آیاتی را که تحت عنوان هوا بود مطرح کردم.. در تعبیرِ « متابعت از هواها یعنی متابعت از درخواست های گسترده و افسار گسیخته شهوی و حیوانی
قوّه دوم، شهوت:
فرض کنید اگر شخص در منطقه ای قرار گرفت که در آنجا مسائلِ محرّک شهوت بود، باید چه کار کند؟ بحثی است که در قرآن و روایات ما وارد شده است و من به طور اشاره عرض می کنم. به طور کلّی وقتی انسان در قرآن نگاه می کند، میبیند که قرآن تحت دو عنوان مسأله نیروی شهوت را مطرح می کند. یکی خود شهوت که اسم شهوت در قرآن است. یکی مسأله هوا. هوا یعنی خواسته، خواسته چیست؟ شهوت. اینکه می گویم، همان نفس است. شاید دوّمی، یعنی تعبیر به هوا در آیات بیشتر باشد که متابعت از هوا نکن، یعنی از آنچه که شهوتت متمایل به آن است، متابعت نکن.
در آیاتی که مسأله هوا را مطرح کرده است، دارد: «أَ فَمَنْ کانَ عَلى بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ کمَنْ زُینَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُم»[2]أَ فَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ» [33]أَ فَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ»، دو تعبیر وجود دارد که آن کسی که خواسته های شهوی اش برای او بُت شده و به گمراهی کشیده شده است، این طور است که خدا با او کاری ندارد. «وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ» که از نظر درونی است و من بعداً باید اینها را توضیح دهم. یا با لحن صریح دارد: «وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى فَیضِلَّک عَنْ سَبیلِ اللَّهِ» [44] از هوای نفسانی ات و خواسته های شهویات متابعت نکن که تو را به گمراهی می کشاند و از راه الهی باز می دارد. آیاتی را که تحت عنوان هوا بود مطرح کردم.. در تعبیرِ « متابعت از هواها یعنی متابعت از درخواست های گسترده و افسار گسیخته شهوی و حیوانی. هر چه آن بگوید، او هم دنبال خواسته های نفسانی است