از رهگذارن کوی و برزن که بپرسید، می گویند سلامتی، یعنی مریض نباشی، یعنی دوا نخوری...
عزیزی امروز به من زنگ زده بود و می گفت از ترس کرونا یک سال و نیم است از خانه بیرون نیامده ام. او با صدایی لرزان ولی جدی اضافه کرد:
این روزها خبری دهان به دهان می گردد، در رسانه ها پخش می شود و همه در حال تفسیر آن هستند، پدری که دو فرزند و داماد خود را به طرز فجیعی به قتل رسانده است. خود موضوع کم عجیب بود، که گزارش روانپزشکانی که وی را معاینه کرده اند.
براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامت به شرح زیر تعریف می شود:
اما این تعریف سلامتی سالها پیش معرفی شده است و امروزه تعریف جدیدی مطرح شده است. اجازه بدهید کمی عقب تر برویم. در سالها پیش بیماری سارس و پس از آن آنفولانزای پرندگان جامعه جهانی را یک تکان کوچک داد و به کشورها این کنایه را زد که آیا حواس شما به همه گیری ها و تاثیری که جهانی سازی بر آن می گذارد هستید؟ کسی توجهی نکرد. به جز چند سخنرانی و چند جلسه.
و ناگهان در سال 2020 بیماری کووید 19 (بخوانید کرونا) ظهور کرد و ناگهان کل پروژه جهانی سازی با خاک یکسان شد. بشر دید که همه هواپیماهای پهن پیکر، کشتی های کروز چندین طبقه، هتل های 5 به بالا ستاره و سالن های کنفرانس لاکچری و برج بازارها، از محل حسرت فقرا به ترسناک ترین جاها برای ثروتمندان تبدیل شدند.
دارا و ندار، توسعه یافته و نیافته، شمال و جنوب، کوچک و بزرگ، قوی و ضعیف گرفتار یک مقوله شدند...
اما سلامتی چیست؟ آخرین و البته جدیدترین تعریف سلامتی دیگر آنچه در بالا از قول سازمان بهداشت جهانی گفتم نیست. بلکه تعریف جدید، یک مقدار از مقوله های اجتماعی و روانی هم فراتر رفته است. به آن می گویند:
یا در فارسی به آن می گویند سلامت واحد، در این تعریف جدید، سلامتی نه تنها نبود بیماری، نقص عضو و یا آسایش سلامتی، جسمی، روانی و اجتماعی بلکه One Health یک رویکرد مشارکتی ، چند بخشی و فرارشته ای است - که در سطوح محلی، منطقه ای، ملی و جهانی کار می کند - با هدف دستیابی به نتایج بهداشتی با رسمیت شناختن ارتباط بین انسان، حیوانات، گیاهان و محیط مشترک آنها.
این تعریف جدید چند سال پیش اعلام شده است و پیشنهاددهندگان آن ، درخواست ایجاد حرکت و جنبش در کشورها برای آن شده اند. چرای آن را ما امروز درک میکنیم. کووید 19 از کجا آمد؟
از دل آزمایشگاهی تحقیقاتی، از یک بازار گوشت محلی، یک جنگ بیولوژیک... هرکدام که باشد، اصل سلامت واحد نقض شده است. تا آمدیم بفهمیم که از کجا آمد آمار مرگ و میر آن از ده میلیون نفر فراتر رفت و آسیب آن به اقتصاد جهانی به تریلیون ها دلار رسید و روند کاهش فقر در جهان را کلا معکوس کرد و کل نظریه دهکده جهانی را به زمین زد.
در این وانفسا که هر دم موج دیگری در کشوری به راه می افتد و تعداد مرگ و میر مانند شمارنده های سرعت خودروهای مسابقه روی دور تند می افتد، میلیون ها کشتی و هواپیمای جنگی و باری و تفریحی خاک می خورند. و میلیون ها نفر خلبان و ملوان و راننده بیکار می شوند و میلیون ها پرستار و پزشک و پیراپزشک از خستگی روی زمین می افتند.
این یعنی سلامت، سلامتی یعنی من بتوانم از خانه خودم بیرون بیایم و با آسایش قدم بزنم و نفس بکشم و با دیگران خوش و بش کنم و بدون ترس و دلهره به خانه بازگردم. سلامت یعنی زندگی بدون جنگ، بدون دلهره.
صحبت از جنگ شد، باید یادآوری کنم که جنگ بد است چه با طبیعت، چه با همنوع، چه با حیوانات چه با انسان ها، چه با همکیش چه با غیرهمکیش، چه با همسایه چه با خود. جنگ بد است. جنگ مخل سلامت است. جنگ نکبت ترین اختراع انسان است. جنگ یک نقص تکاملی است. وقتی که دیالوگ به بن بست می رسد، چاقوها و شمشیرها و تفنگ ها بالا می روند. و اینجاست که نه فقط سلامت جنگ طلب ها بلکه سلامتی همه، به خطر می افتد، نه فقط سلامتی طرفین دعوا، بلکه سلامتی هر انسانی که خبر جنگ را می شنود. پس سلامتی معنای دیگری ندارد، مگر آرامش و آسایش من و شما و طبیعت
اما آیا ما بیدار گشته ایم؟ آیا ما راه سالم زیستن را آموخته ایم یا باز کرونا که رفت، برمیگردیم به همان جا که بودیم. می گویند انسان عبرت نمی گیرد. امیدوارم که این بار بگیرد چون حقیقتا از وبینار خسته شده ام. از حرف زدن با یک لنز بی روح کلافه ام و از نگاه کردن به یک صفحه نمایش تخت سردرگم مانده ام.
ارتباطات دیجیتالی ما را به هم متصل نگاه خواهند داشت، اما ما همچنان نیاز داریم دست های همدیگر را بفشاریم. همچنان نیاز داریم به لب های خندان هم نگاه کنیم.
زیرا لبخند است که نشان از سلامتی دارد. لبخند است که دل ها را به هم متصل می کند، لبخند است که نشان می دهد هنوز ما زنده ایم و می توانیم در کنار هم زندگی کنیم.
دکتر رضا اسدی
بهار 1400