گاهی وقتا از خودم میپرسم چرا هنوز بعد از این همه سال، بازی مافیا برام تازگی داره. شاید چون مافیا فقط یه بازی نیست... یه دنیای دیگهست. دنیایی که توش چهرهها رو میبینی، سکوتها رو میفهمی، نگاهها رو رمزگشایی میکنی. هر بازی، یه داستان جدیده؛ هر دست، یه روایت متفاوت از اعتماد و خیانت.
چند ساله که دارم به عنوان گرداننده، این قصهها رو میچینم، گاهی قضاوت میکنم، گاهی فقط تماشاگرم. همیشه میگم گردانندگی مافیا، ساده نیست؛ باید حس کنی، بفهمی، درک کنی و مهمتر از همه، مدیریت کنی. بازیکنها فقط بازی نمیکنن، احساساتشون رو خرج میکنن، و اینجا دقیقا جاییه که بازی از یه سرگرمی ساده فراتر میره.
لحظههایی بوده که تو یه شب ساکت، صدای قلب بازیکنها رو حس کردم؛ لحظههایی که یه اتهام، یه نگاه یا حتی یه سکوت، معادلهی بازی رو عوض کرده. بعضی شبها، بعد از پایان بازی، فقط میشینم به فکر کردن به داستانی که با هم ساختیم... و با خودم میگم: این قشنگترین بخش ماجراست.
برای من، مافیا فقط یه بازی نیست؛ یه سفره... سفری که با هر گروه، با هر بازیکن، یه تجربهی تازه برام ساخته. ممنونم از همه کسایی که تو این سالها کنارم بودن، باهام بازی کردن، بهم اعتماد کردن، و اجازه دادن قصهی هر بازی رو من تعریف کنم.
امیررضا خانی
گردانندهی مافیا
Arizona Mafia