این متن راجع به کتاب سه شنبه ها با موری است با صدای بی نظیر آقای آرمان سلطان زاده که برای چالش کتابخوانی طاقچه مینویسم .کتاب راجع مردی به نام موری است که استاد دانشگاه است دچار بیماری میشود و به مرور توانایی های خود از جمله خوردن غذا و حتی راه رفتن را هم از دست میدهد بیماری او مشابه بیماری فیزیک دان بزرگ استیون هاوکینگ است .شخصیت اول داستان مردی به نام میچ است که از دانشجویان آقای موری بوده و موری از او قول گرفته بود که همیشه به دیدار او بیاید اما او زمانی که مشغله هایش زیاد میشود بسیار خود را درگیر کار و پیشرفت های شغلی میکند و دیدار با موری را فراموش میکند ؛سپس پس از دیدن موری در تلویزیون در حال مصاحبه متوجه وضعیت بیماری موری میشود .به دیدار موری میرود و از آن پس سه شنبه ها را با موری میگذارند .قشنگترین بخش این کتاب امید و عشق موری به زندگی علیرغم بیماری شدید وی و نزدیک شدن هرچه زودتر مرگ اوست .موری با شادی به زندگی ادامه میدهد در صورتی که میداند حدود یک سال بیشتر زنده نخواهد ماند و این عشق و امید را به دیگران نیز انتقال میدهد .به نظر من یکبار شنیدن این کتاب کافی نیست ،درس های بزرگی که ما از زبان موری میشنویم احتیاج به بارها و بارها شنیده شدن دارند .هر سه شنبه روند بیماری موری را مشاهده میکنیم که هر هفته وضعیت او رو به وخامت است اما امید به زندگی را از دست نمیدهد و از هر لحظه ی زندگی لذت میبرد و علیرغم عذاب کشیدن از بیماری ارتباط خود با دیگران را حفظ میکند و از وضعیت خود شرمگین نیست در صورتی که هرکسی در وضعیت بیماری موری که حتی توانایی دستشویی رفتن را نیز ندارد و در این خصوص به دیگران نیاز دارد شرمگین میشود و امید خود را از دست میدهد .هر سه شنبه به یک موضوعی اشاره میشود از جمله پول ،خانواده ،ازدواج ،آداب و رسوم و سنن و ... که در قالب صحبت با میچ مطرح میشود در هر کدام درس هایی از موری میگیریم که در ادامه ی راه زندگیمان بسیار کارآمد است .خصوصا در مورد اهمیت خانواده در این کتاب بسیار صحبت شده و عشق ورزیدن به یکدیگر و صبر داشتن و درک یکدیگر مسائلی بود که در مورد خانواده مطرح شد .در بخشی از کتاب موری به قسمتی از شعر شاعری به نام اودِن اشاره میکند که میگفت یا عاشق یکدیگر باشید یا بمیرید .در بخش دیگری از کتاب به اهمیت بخشش اشاره میشود ،اینکه چقدر به دلیل مسائلی که در ابتدا به نظرمان بسیار مهم میرسند و سپس با نزدیک شدن به مرگ برای ما بی اهمیت میشوند یکدیگر را نمیبخشیم و در نهایت پشیمانی برایمان باقی خواهد ماند .بخش آخر بخش مرگ بود در این بخش قشنگیترین جمله ای که گفته شد و توجه من را به خود جلب کرد این بود :مرگ پایان زندگی ست نه پایان رابطه ،ما تا ابد در قلب کسانی که لمسشان کردیم و به آنها توجه کردیم باقی خواهیم ماند ...عشق کلید زنده ماندن توست حتی پس از مرگ ...