امین بختیاری
کوچ حرفه ای از آکادمی کوچینگ ویز بلژیک
کوچینگ میتواند ابزاری مؤثر برای کمک به افراد و سازمانها برای تعیین و دستیابی به اهداف خود از چند طریق باشد:
وضوح و تمرکز: یک مربی می تواند به افراد یا تیم ها کمک کند تا اهداف خود را روشن کنند و روی مهمترین آنها تمرکز کنند. آنها می توانند به آنها کمک کنند تا نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند و راهنمایی هایی در مورد چگونگی استفاده از نقاط قوت و غلبه بر نقاط ضعف برای رسیدن به اهداف خود ارائه دهند.
برنامه ریزی اقدام: هنگامی که اهداف تعیین می شوند، یک مربی می تواند به افراد یا تیم ها کمک کند تا یک برنامه عمل واقع بینانه و دست یافتنی ایجاد کنند که هدف بزرگتر را به مراحل کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم می کند. این کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که پیشرفت به طور مداوم انجام می شود و به فرد یا تیم با انگیزه کمک می کند.
مسئولیت پذیری: یک مربی می تواند افراد یا تیم ها را برای دستیابی به اهدافشان مسئول بداند. با بررسی منظم و نظارت بر پیشرفت، یک مربی می تواند به شناسایی موانع یا موانعی که ممکن است مانع پیشرفت شوند کمک کند و برای غلبه بر آنها پشتیبانی ارائه دهد.
انگیزه و حمایت: یک مربی می تواند در طول فرآیند تشویق و حمایت کند و به افراد یا تیم ها کمک کند تا با انگیزه و تمرکز بر روی دستیابی به اهداف خود باقی بمانند. آنها همچنین می توانند راهنمایی هایی در مورد چگونگی جشن گرفتن موفقیت ها و درس گرفتن از شکست ها ارائه دهند.
بازخورد و انعکاس: یک مربی می تواند در مورد پیشرفت بازخورد ارائه دهد و به افراد یا تیم ها کمک کند تا در مورد دستاوردها و زمینه های بهبود خود فکر کنند. این امر به اطمینان از رشد و توسعه مستمر، حتی پس از پایان رابطه مربیگری کمک می کند.
به طور خلاصه، کوچینگ میتواند ابزار ارزشمندی برای افراد و سازمانها برای تعیین و دستیابی به اهداف خود با ارائه وضوح و تمرکز، برنامهریزی اقدام، مسئولیتپذیری، انگیزه و پشتیبانی، و بازخورد و تأمل باشد.
مراحل تعیین اهداف
چشم انداز خود را مشخص کنید: با شناسایی آنچه می خواهید در بلندمدت به دست آورید، شروع کنید. این به شما کمک می کند تا یک نقشه راه برای تعیین اهداف کوچکتر ایجاد کنید که به شما در دستیابی به چشم اندازتان کمک می کند. چشم انداز شما باید واضح، قانع کننده و همسو با ارزش ها و هدف شما باشد.
اهداف مشخصی را تعیین کنید: هنگامی که چشم انداز روشنی دارید، باید آن را به اهداف مشخص و قابل اندازه گیری تقسیم کنید. این اهداف باید واضح و مختصر باشند و آنچه را که می خواهید به آن دست یابید را با عبارات خاصی توصیف کنند.
اهداف خود را قابل اندازه گیری کنید: اهداف باید قابل اندازه گیری باشند، بنابراین می توانید پیشرفت خود را ردیابی کنید و تعیین کنید که آیا به آنها دست یافته اید یا خیر. معیارها یا شاخص های خاصی را شناسایی کنید که به شما کمک می کند پیشرفت خود را به سمت اهداف خود اندازه گیری کنید.
اهداف قابل دستیابی را تعیین کنید: اهداف باید چالش برانگیز، اما دست یافتنی نیز باشند. مطمئن شوید که اهداف شما واقع بینانه و در حد توانایی های شما هستند. تعیین اهداف غیر واقعی می تواند منجر به ناامیدی و دلسردی شود.
اهداف مرتبط را تعیین کنید: اهداف شما باید با چشم انداز و هدف کلی شما مرتبط باشد. اطمینان حاصل کنید که اهداف شما با ارزش های شما مطابقت دارند و با اهداف شخصی یا سازمانی شما مرتبط هستند.
اهداف محدود زمانی تعیین کنید: اهداف شما باید یک جدول زمانی مشخص برای تکمیل داشته باشند. تعیین ضرب الاجل می تواند به شما کمک کند تمرکز و انگیزه داشته باشید و به شما کمک کند در مسیر رسیدن به اهداف خود بمانید.
اهداف خود را بنویسید: نوشتن اهدافتان آنها را ملموس تر می کند و می تواند به شما کمک کند مسئولیت پذیر بمانید. اطمینان حاصل کنید که اهداف شما به صورت واضح و مختصر نوشته شده اند و آنها را در جایی قرار دهید که قابل مشاهده باشد تا به شما یادآوری کند که در حال انجام چه کاری هستید.
یک برنامه اقدام ایجاد کنید: پس از تعیین اهداف خود، یک برنامه عملیاتی ایجاد کنید که آنها را به مراحل کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم کند. این به شما کمک می کند تا سازماندهی شده و متمرکز بمانید و پیگیری پیشرفت خود به سمت اهدافتان را آسان تر می کند.
پیشرفت خود را نظارت کنید: به طور منظم پیشرفت خود را به سمت اهداف خود زیر نظر داشته باشید و رویکرد خود را در صورت نیاز تنظیم کنید. موفقیت های خود را در طول مسیر جشن بگیرید و از شکست ها و شکست های خود درس بگیرید.
با دنبال کردن این مراحل، می توانید اهداف موثری را تعیین کنید که به شما در دستیابی به چشم انداز و هدف خود کمک می کند.