پیروز جان،
اکنون دوسال از پر زدنت میگذرد، از روز هایی که تعداد بیشتری حتا در دنیا چشم به تو دوخته بودند،
تو، تمام چشم هارا به محیط زیست ایران دوخته بودی،
اکنون تمام جان های عزیزی که تا آن موقع برای آدمیان پشیزی ارزش نداشتند به چشم میخوردند، و هر تپش قلب، بندی نامرئی را به قلب هایمان گره زده بود،
زیبای بی تکرار،
تو هر آنچه که آدمیان نتوانستند با آمدنت انجام دادی،،
زیبای یگانه،
در عجبم چگونه روح زیبایت این چنین هنرمندانه، رسالت چنین بزرگی را با خود به همراه داشت؟!
گرچه جان شیرینت را دستان به خون آلوده ی کسانی به زور بی رحمی، از تو دزدید و جسم نقش زده ی بی همتایت را از نعمت رشد کردن محروم کرد،
اما تو
به تمام ما آموختی،
زندگی، در چشمان طبیعت هنوز جریان دارد.
پیروز جان،
در نهایت، آنان که مثل تو اند،
هنوز در ستیز برای زنده ماندن و زندگی کردن هستند،
پیروز میشوند،
میمانند،
به جای تو و آنان که از ایران گرفتند.
پ. ن:
وجود دام و دامدار در محل زیست یوزپلنگ،
نابود کردن آبی که برای زنده ماندن نیاز یوز، و تمام جانداران هست،
جدا کردن توله حیوانات از محل زندگی،
سگ گله،
مدیریت نکردن سازمان محیط زیست و بی توجهی مسئولان و مردم نا آگاه،
شکار و شکارچی،
شتر در محل زندگی یوز ایرانی،
تصادفات جاده ای،
از دلایل متعدد آسیب به یوزپلنگ ایرانی،
و کاهش چشمگیر تعداد این گونه (و گونه های حیوانات و گیاهان در معرض خطر انقراض) است،
تعداد یوز اکنون نزدیک به 10 فرد گزارش شده.

