اسلام زن را گرامی داشته و مقام او را بالا برده و حقوق بزرگی را، چه کوچک و چه بزرگ به او داده است و خداوند متعال او را از نظر روحی و جسمی برای کار بزرگی که در آن هیچ کس با او رقابت نمی کند، یعنی تربیت نسل و تشکیل خانواده، آماده کرده است. اما این بدان معنا نیست که بگوییم کار زن در خارج از خانه جایز نیست; در واقع ممکن است مطلوب و در مواردی واجب باشد و همه اینها مشروط به کنترل هایی است که شرع در نظر گرفته است به عنوان نیاز در زمینه تحصیل به دانش آموزان دختر و پسر علوم مهم و سایر رشته های متناسب با فطرت زن برای او لازم است که مثلاً در صورت فوت شوهر از فرزندان خود حمایت کند.
اصل اساسی این است که زن، چه متاهل و چه مجرد، در خانه بماند و جز برای نیاز عمومی یا خصوصی آن را ترک نکند، ممکن است زن برای خود نیازی به بیرون رفتن نداشته باشد، اما جامعه به او نیاز دارد یا معلمی در اینجا بیرون رفتن برای او جایز است و حتی اگر مجبور باشد واجب باشد.
در مورد شما می گوییم: اگر واقعاً نیاز به کار دارید، رعایت آداب شرعی در احرام نکردن با مردان در حین کار، صحبت با آنها بدون نیاز به صحبت، اشکالی ندارد.
زنان محدود به کار در خارج از خانه هستند، در حالی که مردان آزادتر هستند. درست است که شریعت فعالیت زنان را در خارج از خانه منع نکرده است، اما زنان را آزاد نگذاشته و محدودیت هایی را اعمال کرده است که زنان را از فعالیت در امور خارج از خانه و در عرصه عمومی و اجتماعی باز می دارد. سیاست دین این است که زن و مرد در روابط اجتماعی خود در چارچوب نیازهای طبیعی عمل کنند.
اسلام به این موضوع به خوبی احترام گذاشته و سعی کرده است که به مردم این فرصت را بدهد که نقش فطری و غریزی خود را ایفا کنند، نقشی که واقعاً متعلق به آنهاست; اگر در جايي اسلام زن را به كار واجب نكرده است، به خاطر اين است كه اين خلاف نقش فطري اوست. اسلام پدر و مرد را موظف به تأمین معاش خانواده کرده است تا نقش طبیعی او به خاطر تأمین معاش خانواده مخدوش یا رها نشود. اگر به احکام اسلام نگاه کنید، تفاوت چشمگیری در مسائل مربوط به فعالیت و کار زن و مرد در جامعه می بینید و هیچکس نمی تواند آن را انکار کند و این احکام نیز فلسفه دارد. این احکام اسلام به معنای محدود کردن یا تبعیض نیست، بلکه کمک به هر یک از آنها برای ایفای نقش طبیعی خود است.
رویکرد تمدن غرب به مسئله بسیار مهم و حیاتی زن در دو عامل سودجویی و لذت جویی خلاصه می شود.
مسئله زن در اسلام یکی از نقاط قوت اسلام است. اسلام در همه زمینه های مربوط به زنان دارای منطق قوی و پشتوانه عقلانی است.
امروزه در دنیا دو رویکرد در همه این زمینه ها وجود دارد. یک رویکرد، رویکرد رایج غربی است که در کشورهای غیرغربی در همه زمینه هایی که ذکر کردم رواج پیدا کرده است. یک رویکرد، رویکرد اسلامی است، این دو در مقابل هم هستند.بسیاری از پرسش ها در این زمینه ها مورد بحث فرهنگ غرب، نظام غربی، نظام تمدنی و فرهنگی غرب نیست.
او با جنجال ها و بازی سازی و استفاده از هنر، سینما، زور، فضای مجازی و... موضوع را پیش می برد. او حاضر به بحث نیست، حاضر نیست به سؤالات پاسخ دهد. دلیلش این است که غرب منطق ندارد.ایشان می فرمایند به نظر من زن مسلمان الگوی بهتری از فاطمه زهرا (سلام الله علیها) پیدا نمی کند.
زنان جامعه ما هم در امر خانه داری، هم در امر فعالیت اجتماعی و سیاسی و هم در حکمت و معرفت باید سعی کنند از فاطمه زهرا سلام الله علیها الگو بگیرند.
نرخ مشارکت زنان در ایران در سال 1375 9.1 درصد بوده است که نشان دهنده جمعیت دو میلیونی زنان شاغل است. اما نرخ مشارکت مردان در همان زمان 60.8 درصد بوده که شامل جمعیت 14 میلیونی مردان شاغل می شود. این آمار نشان می دهد که تنها دو میلیون از شانزده میلیون نفر از کل جمعیت فعال و شاغل در ایران را زنان تشکیل می دهند که نشان دهنده سهم بسیار ناچیز زنان در اشتغال است.
شاخص توسعه انسانی برای زنان در کشورهای توسعه یافته 80 درصد، در کشورهای توسعه نیافته 60 درصد برای مردان و در ایران این شاخص برای مردان 61 درصد است. بررسی علل این تفاوت در کشورهای توسعه نیافته نشان می دهد که در کشورهای توسعه یافته بیشتر این تفاوت ناشی از سطح اشتغال و دستمزد است، در حالی که در کشورهای توسعه نیافته علاوه بر تفاوت های مربوط به بازار کار، تفاوت در آموزش، بهداشت و درمان. و تغذیه نیز دیده می شود.
1. اشتغال زنان در مشاغل غیرخانگی باعث کاهش بار تکافل می شود و هر چه بار تکافل کمتر باشد، درآمد سرانه بیشتر می شود و یکی از شاخص های توسعه، تکافل است.
2. افزایش اشتغال زنان منجر به کاهش باروری و در نتیجه کاهش رشد جمعیت و افزایش درآمد سرانه می شود که موجب رشد و توسعه می شود.
3. با افزایش مشارکت زنان در اشتغال، دسترسی مادران به فرصت های تحصیلی افزایش و تقویت احساس استقلال و تأثیر آن در افزایش تصمیم گیری زنان در خانواده می شود.
4. در سطح روستاها هر چه میزان تحصیلات بیشتر و تقسیم مشاغل بیشتر شود و زنان در کنار مردان آموزش های لازم را در زمینه استفاده از فناوری های نوین مرتبط با کشاورزی و صنایع دستی ببینند باعث رشد اقتصادی کشور خواهند شد.
5. در سطح شهرستان هر چه زنان تحصیلات و تخصص بالاتری داشته باشند و تخصص لازم را برای دستیابی به مشاغل بالاتر کسب کنند، شرایط بهتری در اقتصاد کشور ما ایجاد می شود.
به طور کلی، اگر از برخی نگاه های محدود به زنان که در جامعه ما وجود دارد بگذریم. شرایط مشارکت زنان در مراحل مختلف توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تا حدودی فراهم است و با توجه جدی تر دولت در این زمینه و آگاهی و حرکت خود زنان، از این نیروی بالقوه استفاده خواهد شد. تا بتوانیم در مسیر توسعه قدم برداریم.
