این یادداشت را برای شرکت در چالش کتابخوانی طاقچه و ویرگول مینویسم.
رمان تاریخی سمرقند اثر امین معلوف، نویسنده لبنانی، را خواندم و چقدر کیف کردم و بهم خوش گذشت. شاید این یکی از هزار جاذبهی تاریخ باشه. همراه کردن خواننده با قصه و سفری دلپذیر به اعماق اقیانوس تاریخ، شاید زیاد به مهارت نویسنده مربوط نباشه، نمیگم که بی تأثیره ولی تأثیر کمی داره. در واقع رمان نویسان به دنبال این هستن که بتونن قصه ای رو خلق کنن تا آنقدر جذابیتی داشته باشه که بتونه خواننده رو جذب و همراه خودش بکنه، ولی خب در رمان های تاریخی این مسئله دیگه خیلی مهم نیست!چون که تاریخ خودش، به تنهایی خودش رو روایت میکنه، و تنها مقداری خلاقیت از نویسنده باعث میشه که اون رمان به بهترین شکل نوشته بشه و رضایت خواننده رو جلب کنه.
گذشته از این مباحث، با خواندن این رمان بسیار علاقه مند شدم تا در مورد دو تن از افراد تأثیر گذار جامعه یعنی خواجه نظام الملک توسی و حسن صباح در آن دوران بیشتر بدانم، به همین خاطر گشتی زدم و تحقیقی کردم و اکنون میخواهم که شما رو هم بیشتر با این دو نفر آشنا کنم.
خواجه نظام الملک توسی، وزیر دربار سلجوقیان بود که خدمات زیادی به ملت و سرزمین ایران کرد.معروفترین و مهمترین اثری که از وی به جا مانده است،سیاست نامه میباشد که قطعا اسمش رو شنیدید.خواجه نظام الملک یک مسلمان سنی مذهب بود که توانست با استفاده از نفوذی که در دربار داشت و حمایت مالی خزانهی دولت، مدارسی تحت عنوان نظامیه تأسیس کند که تأثیر بسیار چشمگیری بر روند علم آموزی و تربیت مدیران و دانش آموختگانی فرزانه بگذارد. در واقع چندین قرن پس از ظهور اسلام و ورود آن به ایران، با اقداماتی از قبیل حمایت از اقتباس علمی و آغاز نهضت ترجمه، ساخت زبان علمی، تأسیس شهر های علمی،حمایت از گسترش فرهنگ علمدوستی و لوازم آن، علم آموزی و دانش اندوزی تبدیل به یک جریان مستحکم در جهان و بلاد اسلامی گردید. خواجه نظام الملک با استفاده از این جریان حاکم بر جوامع اسلامی توانست مدارس و دانشگاههایی تحت عنوان نظامیه راهاندازی کند که شمار آنان را بنا به روایاتی یازده نظامیه و دو مدرسه در سیزده شهر گفتهاند.
یکی از معروفترین و بزرگترین نظامیه ها بیشک نظامیه بغداد بود که با ارائه خدمات آموزشی و رفاهی بینظیر همانند برخورداری از شرایط ویژه برای دانشجویان و استادان، برنامه زود بازده آموزشی، هزینه سالانه ۱۵ هزار دیناری، برخورداری از نظام اداری منسجم،کمک هزینه تحصیلی به طلاب تهیدست، زمان بندی دروس متناسب با استعداد دانشجویان خاص و امکانات دیگر، توانست بالغ بر ۶۰۰۰ محصل و طلبه را درون خود جای دهد.
از دیگر اقدامات خواجه میتوان به حمایت از تداوم حیات شهرهای علمی اشاره کرد. برای مثال اضافه کردن و گسترش دادن فضای علمی و آموزشی و زیرساخت های رفاهی برای دانشجویان. که گزارشهایی از شهرهای بلخ،هرات،اصفهان،ری،بصره و دیگر شهرها نشاندهنده این کوشش میباشد.
اما مقداری هم از دروسی که در این نظامیه ها تدریس میشد براتون بگم.
درسهایی مانند فقه و اصول فقه شافعی به عنوان رکن اصلی دروس،علم حدیث،تفسیر و دیگر علوم قرآنی،علم کلام، ادبیات و علوم وابسته و در نهایت ریاضیات به مقدار اندک فقط در حدی که دانشجویان بتوانند در زمینه حساب ارث و طب، توانمند بشن توسط اساتید برجسته تدریس میشد.
اقدام خواجه در راهاندازی و حمایت از نظامیه ها، یه اقدام بسیار مثبت بود و بسیاری بر این باورند که آغازکننده نهضت مدرسه سازی همین خواجه نظام الملک بوده است.
این تأثیر خواجه نظام الملک بر روی جوامع دوران خود و حتی عصر کنونی بود،اکنون میخواهم در مورد حسن صباح و قلعه رمز آلود الموت چندخطی سیاه کنم.
حسن صباح رهبر گروهی از پیروانش به نام فدائیان بود که جان بر کف، چشم بر دهان رهبرشان ،حسن، داشتند و تنها به اوامر او عمل میکردند. حسن صباح پیرو مذهب اسماعیلیه بود که در واقع امامت را پس از امام جعفر صادق، حق اسماعیل فرزند امام صادق میدانستند و شیعه هفت امامی بودند. حسن صباح با سفرهای زیادی که به اقصی نقاط بلاد اسلامی داشت، به تبلیغ و ترویج این مذهب و این فرقه میپرداخت و در این سفرها توانست بسیاری را به عقیده خود برگرداند.اما این تنها اقدام او نبود.حسن صباح با تشکیل مخوف ترین و ترسناک ترین ماشین ترور در طول تاریخ، به نام حشاشین توانست بسیاری از مخالفان خود را ترور کند و از سر راه بردارد.
دلیل نامگذاری این گروهک تروریستی به حشاشین این است که در زبان عربی در آن زمان حشیش به معنای دارو، حشاش به معنای داروفروش و حشاشین جمع حشاش بوده است. در حقیقت، بنا به دستور و راهبرد حسن صباح، فرمانده و رئیس قلعه، کشت و زراعت گیاهان دارویی به صورت گسترده در زمینهای کشاورزی الموت انجام میگرفت. و همچنین بیمارستانی بزرگ هم در این قلعه تأسیس شد که خدمات درمانی و بهداشتی را با بهترین کیفیت و کمترین هزینه و حتی رایگان به بیماران بی بضاعت و نیازمند ارائه میداد. بیماران از گوشه و کنار کشور و سرزمینهای اسلامی به این شهر جهت درمان عزیمت میکردند.حتی بعضی معتقدند که ایده ساخت بیمارستانهای پیشرفته در قرون بعد در اروپا هم نشأت گرفته از این بیمارستان بوده است.
ادارهی همچین گروه امنیتی و تروریستی که دشمن حکومت محسوب میشد و ماموران حکومتی به دنبال دستگیری افراد این گروه بودند کار سادهای نبود.حسن صباح با برنامه ریزی های دقیق و برگزاری کلاسهای تخصصی عقیدتی و نظامی برای حشاشین توانست این نظم خارقالعاده و بینظیر را ایجاد کند.
روشهای ترور حشاشین بسیار زیرکانه و رعبآور بود.آنان توانستند بسیاری از سرشناسان زمانهی خود را که دشمن خود تلقی میکردند ترور کنند.
اما کارکرد حشاشین و رهبرشون، حسن صباح، به اینجا ختم نمیشه. اونها با تصرف/خریدن قلعه الموت، یک شهر تمام عیار ساختند. اونها برای روزهای جنگ و محاصره، آذوقههای فراوانی رو ذخیره کردن و همچنین برای رفع مشکل آب آشامیدنی برای ایام محاصره، ایدههای جالبی رو طراحی و پیاده کردن که آثار بعضیاشون هنوز هم پابرجاست.
با این حال، بعضی بر این باورند که ایدهی گروه های ایلومینیاتی و فراماسونری از حشاشین به علت نظم دقیق و همچنین دارا بودن افرادی که برای عقیده و هدفشون جونشون رو هم فدا میکنن، گرفته شده است.
...این بود حاصل سفر من به اعماق رمان سمرقند...
منابع:
تأثیر سبک مدیریتی نظامیهها در عصر خواجه نظام الملک توسی بر جریانهای مدیریتی حاکم بر علم در تمدن اسلامی/دکتر محمد باغستانی کوزهگر
مقاله بررسی نحوه مدیریت و رهبری فرقه اسماعیلیه توسط حسن صباح/ فاطمه زینالی خامنه ، علیرضا کشاورزی نیا